چرا گردشگران خارجی به بازگشت مجدد به اصفهان وفادار نیستند؟
طبق آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان، در سال ۹۵، قریب به ۱۵۰ هزار گردشگر به شهر اصفهان آمده اند.
به گزارش ایمنا، اما ۲۴۰ هزار بازدید گردشگران خارجی از ۹ مرکز تاریخی فرهنگی نشان می دهد در حوزه آثار باستانی تنها از ۲۴ درصد ظرفیت آنها و در سایر مراکز تفریحی گردشگری تنها از ۴ درصد ظرفیت موجود بهره برده شده است. این آمار حتی برای آثار باستانی میدان امام که بیشترین بازدیدها را به خود اختصاص داده اند به ۵۰ درصد هم نمیرسد. یعنی بیش از نیمی از گردشگران خارجی یا تمایلی به بازدید از آثار باستانی نظیر چهلستون، مسجد امام، عالی قاپو و ... ندارند و یا سیستم و مدیریت صحیحی برای اطلاع رسانی و هدایت گردشگران به تمام نقاط ارزشی شهر طراحی نگردیده، که این مطلب از اظهارات خود گردشگران که قریب به اتفاق گفتهاند که نیاز به یک پرتال جامع اطلاع رسانی دارند و تنها ۳۴درصد آنها توسط تور هدایت می شوند و ۲۵درصد دیگر به وسیله نقشه مسیریابی میکنند نیز مشخص است.
آمار دیگری که گویای عدم اشتیاق گردشگران به تجربه فضاهای بیشتری از شهر اصفهان می باشد این است که تنها ۵ درصد از گردشگران بیش از یکبار شهر اصفهان را به عنوان مقصد گردشگری خود برگزیدند. علت همه ی این کاستی ها و خلاءها را باید در فقدان فضاهای متفاوت از بُعد تجربه جستجو کرد.
قلمرو و دنیای تجربه نشان میدهد که چهار نوع تجربه اصلی سرگرمی، آموزشی، زیباییشناختی و واقعیتگریزی یا رهایی وجود دارد که بر مبنای دو مؤلفه میزان مشارکت و میزان جذب گردشگر در تعامل با محیط و رویدادها دستهبندی میشوند. تجربه سرگرمی نظیر شنیدن یک قطعه موسیقی در کنسرت، در پایینترین سطح، فقط گردشگران را به صورت منفعل درگیر خود میکند. پس از آن یک تجربه آموزشی فعال و جذاب است که به شکلی گیرا ذهن گردشگر را درگیر فضا میکند، آنها را وسوسه کرده و علاقه آنها را به سمتی می-کشد تا چیز جدیدی فرا بگیرند. در تجارب نوع زیبائیشناختی مثل تماشای گالریهای هنری، میزان جذب فرد نسبت به فضای تجربه، در سطح غوطه وری است ولی فرد در آن حضوری غیرفعال دارد و در کل، افراد به سختی میتوانند در آن تأثیرگذار باشند. درست مثل تجربه ای که گردشگران خارجی در بازدید انفعالی از آثار تاریخی اصفهان دارند. هدف اصلی این نوع تجارب فقط برانگیختن احساسات گردشگران است. اما آنچه در این نوشتار در جهت توسعه گردشگری مورد تاکید ماست، بعد چهارم یعنی رهائی است که در آن، گردشگر نوعی فرار از واقعیت را تجربه میکند. گردشگران در این حوزه نقشی کاملاً فعال
داشته و در فضای تجربه به طور کامل غوطهور و به نوعی جزئی فعال از محیط فیزیکی و مجازی میشوند. در این فضا نظیر بازی ماجراجویانه در پارکهای موضوعی، فرد هر آنچه قبلاً بدان تعلق داشته را پشت سر گذاشته، رها کرده و خودش عملاً و کاملاً وارد فضای تجربه جدید و ناب میشود.
بنابراین عمدهترین مسئله در گردشگری پیرامون آثار تاریخی و باستانی شهر اصفهان را بایستی در این دانست که ما به جای ترویج فضاهای تجربهگری و ایجاد فرصت غوطهوری احساسی گردشگران در آن فضاها، صرفاً بر جنبههای آموزشی و یا زیباییشناختی کالبدی آنها تاکید داشتهایم. این باعث خلاء ۷۶ درصدی در بازدید از اماکن و ابنیه تاریخی به رغم حضور بالفعل گردشگران در شهر اصفهان شده و باعث عدم تمایل پنجاه درصدی گردشگران خارجی جهت بازدید از آثار تاریخی نابی چون چهلستون، عالی قاپو و ... شده است.
بیشترین لذت گردشگران در تعامل فعال با جاذبه گردشگری قرار داشته و آنها انتظار دارند پاسخی عاطفی و احساسی از بازدید خود دریافت کنند. برای نمونه جدیدترین جاذبه لندن که در سال ۲۰۰۸ افتتاح گردید، "لاندن بریج ایکسپیرینس" نامگذاری شد و در آن بازدیدکنندگان ترغیب میشوند "جلوههای ویژه خیرهکننده، پویانماییها و بازیگرانی واقعی را تجربه کنند که پیشینه پل لندن را در دوران گذشته به نمایش میگذارند. در آنجا گردشگران با شخصیتها تعامل پیدا میکنند، با همراهان خویش به آنها میپیوندند و سفری همواره به یادماندنی را در آنجا تجربه میکنند".
پس اگر ما بتوانیم برای گردشگران آثار تاریخی که صرفا بعد زیبایی شناختی و تا حدودی بعد آموزشی را تجربه می کنند، از طریق ورود به دو بعد سرگرمی و رهایی و خلق سنارایوهای جذاب و دیدنی، تجربه ای متفاوت و لذت آفرین فراهم کنیم، گامی بسیار بزرگ در ایجاد حس شور و شوق و اشتیاق آن¬ها نسبت به بازدید از اماکن تاریخی و گردشگری شهر اصفهان برداشته ایم.
مثلا برای یک گردشگر در اصفهان، بعد از حضور در میدان امام و بازدید از ابنیه تاریخی پیرامون آن، صرف یک بریانی با تشریفات و آداب سنتی ما می تواند خاطره انگیز باشد. تجربه افطاری خوردن دسته جمعی گردشگران در میدان امام و یا آواز خوانی در ابنیه تاریخی که نشان از درگیر شدن عواطف و احساسات و نهایتا القاء حس رهایی به آنها را دارد، تاییدی بر گفته ماست. مثال دیگری که می توان زد در مورد پل های قدیمی اصفهان است که متاسفانه با وجود تمایل و کشش زیاد گردشگران به بازدید از آنها، هیچگونه ارزش افزوده و کسب درآمد مستقیمی برای شهر اصفهان ندارد، برگزاری رویدادهای ویژه مثل اجرای نمادین روش ساخت پل و یا داستان سرایی های مربوط به آن و یا وقایع روی داده روی یکی از آنها که توسط پویانمایی ها و جلوه های ویژه ایجاد شده در نوع ارائه تجربه متمایز گردیده، می تواند گردشگر را از فضای صرف زیبایی شناختی و آموزشی به فضایی وارد کند که هر چهار بعد یک تجربه را داراست و این است که شور و اشتیاق گردشگری در اصفهان را افزایش می دهد.
بنابراین توصیه می شود که کارآفرینان، تجربه متفاوتی را در حین بازدید از این مراکز برای گردشگران خلق کرده و به اجرا درآورند و نهایتا از این طریق کسب درآمد کنند.