زمان از دریچه علم و هنر

«این زمان است، آشنا و نزدیک. مفتون آنیم. هجوم ثانیه‌ها، ساعت‌ها، سال‌ها، ما را به عرصه زندگی می‌کشانند، پس آنگاه به‌سوی هیچستان می‌رانند…

زمان از دریچه علم و هنر

«این زمان است، آشنا و نزدیک. مفتون آنیم. هجوم ثانیه‌ها، ساعت‌ها، سال‌ها، ما را به عرصه زندگی می‌کشانند، پس آنگاه به‌سوی هیچستان می‌رانند… ما چنان در زمان زندگی می‌کنیم که ماهی در آب. هستیِ ما هستیِ در زمان است. در سایه آهنگ شکوهمندش می‌بالیم؛ دروازه عالم را به روی ما می‌گشاید، ما را می‌آزارد، می‌ترساند، آرام می‌کند. کائنات، با ریسمان زمان، رو به‌سوی آینده واگشوده می‌شود؛ و دوام و بقای هستی‌اش همگام با آهنگ زمان است.» این جملات زیبا و تفکربرانگیز بخشی از کتاب «آهنگ زمان» نوشته کارلو روولی با ترجمه محمدابراهیم محجوب هستند که نشر گمان در مجموعه خرد و حکمت زندگی منتشر کرده است.
زمان و مفهوم آن برای بسیاری از ما از آن دست سؤالاتی است که گاهی ذهنمان را به خود مشغول می‌کند. آنگاه که بخواهیم از درک و فهم خود درباره زمان فراتر برویم و دانش و درک جدیدی از آن به دست آوردیم در وادی فلسفه پا می‌گذاریم. نویسنده کتاب «آهنگ زمان» که فیزیک‌دانی نظری است در این کتاب‌خواندنی از نظرگاه علم فلسفه، فیزیک، هنر و ادبیات به بررسی ماهیت و معنای زمان می‌پردازد و درک ما از جریان زمان را دچار تحولی عمیق می‌کند.
آیا تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که چرا ما گذشته را به یاد می‌آوریم؛ اما آینده را نه؟ جریان زمان به چه معناست؟ آیا ما در زمان وجود داریم یا زمان در ما حضور دارد؟ نویسنده تلاش می‌کند تا در این کتاب به این دست از پرسش‌ها پاسخ دهد و با بررسی نظریات علمی گوناگون به ما نشان دهد که زمان در مکان‌های مختلف با سرعت‌های متفاوتی جریان می‌یابد و گذشته و آینده و لحظه اکنون، معنای دیگری نسبت به فهم همیشگی ما دارند.
این کتاب سه بخش و 13 فصل دارد که عبارت‌اند از: بخش اول: «شکاف در پرده‌های پندار زمان» که پنج فصل نخست کتاب را شامل می‌شوند با عنوان: فصل یکم: نقض یگانگی/ فصل دوم: نقض جهت‌مندی/ فصل سوم: نقض اکنون/ فصل چهارم: نقض استقلال/ فصل پنجم: نقص پیوستگی. بخش دوم: «عالمِ بی‌زمان» شامل سه فصل است: فصل ششم: عالم از رویدادها درست شده نه از چیزها/ فصل هفتم: کژی دستور زبان/ فصل هشتم: دینامیک به‌مثابه رابطه. بخش سوم کتاب با نام «سرچشمه‌های زمان» هم شامل پنج فصل نهایی آن است که عبارت‌اند از: فصل نهم: زمان همان ناآگاهی است/ فصل دهم: چشم‌انداز/ فصل یازدهم: از خاص بودن چه برمی‌آید؟/ فصل دوازدهم: بوی خوش مدلن و فصل سیزدهم: سرچشمه زمان.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: سرمای محبوس فصل منجمد به روی نسیم ملایم بهار آغوش می‌گشاید و قایق‌ها به دریا بازمی‌گردند. اکنون برای زینت سرهامان باید کلاه‌هایمان را گلابتون‌دوزی کنیم. سرعت هم زمان را کند می‌کند. ده سال پیش از فهم اینکه حضور جرم موجب کندی زمان می‌شود. (نظریه نسبیت عام) انیشتین دریافته بود که سرعت نیز زمان را کند می‌کند. (نظریه نسبیت خاص)
پیامد این کشف بیش از یافته‌های دیگر، برداشت شهودی بنیادین ما از زمان را از پای‌بست ویران می‌کند. اصل مطلب خیلی ساده است. بار دیگر می‌رویم سراغ دو دوستی که در فصل یکم معرفی کردیم. یکی از آ‌نها در کوهستان خانه داشت و دیگری در دشت. در اینجا از آنها می‌خواهیم که یکی از آنها بی‌حرکت بماند و دیگری راه برود. زمان برای دومی کندتر کار می‌کند.

ارسال نظر