باری که آسمانخراشها بهجای پا به توپها بر دوش میکشند
بسکتبال ذوبآهن جورکش فوتبال نحیف
چند سالی است تیم بسکتبال ذوبآهن جورکش فوتبال شده و در دوره افول مردان پا به توپ این آسمانخراشهای سبزپوش هستند که همچنان نام یکی از قدیمیترین باشگاههای ایران را زنده نگهداشتهاند
چند سالی است تیم بسکتبال ذوبآهن جورکش فوتبال شده و در دوره افول مردان پا به توپ این آسمانخراشهای سبزپوش هستند که همچنان نام یکی از قدیمیترین باشگاههای ایران را زنده نگهداشتهاند. در همین شش ماه اخیر تیم بسکتبال ذوبآهن در دو جبهه مشغول رقابت با حریفان داخلی و خارجی بوده و جالب اینکه از هر دو میدان سربلند خارجشده است. صعود به نیمهنهایی لیگ بسکتبال غرب آسیا و جنگ برای قهرمانی در لیگ برتر داخلی دو آوردگاه دشواری بوده که ذوبیها به هر زحمتی بوده با موفقیت طی مسیر کردهاند. فارغ از هر نتیجهای که حاصل شود فعلا نام بلندقامتان این باشگاه بیش از فوتبالیها به گوش میرسد و پرچم سبز در دستان آنها به اهتزاز درمیآید. این در حالی است که تیم فوتبال ذوبآهن چند فصل اخیر را تنها کج دار و مریز پیش آمد و حتی دو فصل را هم با کابوس سقوط به لیگ دست یک پشت سر گذاشته است. تیمی که فصل گذشته با مهدی تارتار به رتبه هفتمی رسید و در این فصل هم بعید به نظر میرسد رتبه بهتر از لیگ 21 به دست آورد. در این میان بسکتبالیستهای ذوبآهن با یک مربی بومی به نام فرزاد کوهیان در قامت یکی از مدعیان قهرمانی ظاهرشدهاند اما سالهاست که هدایت تیم فوتبال باشگاه به دست هیچ مربی اصفهانی نیفتاده است. در حقیقت پس از پایان دوران طلایی منصور ابراهیمزاده بروی نیمکت گاندوها تقریبا دوران سلطه مربیان بومی به پایان رسید و دیگر به مربیان کاربلد اصفهانی فرصتی برای عرضاندام داده نشد. خوشبختانه چنین شرایطی هنوز به تیم بسکتبال سرایت نکرده و همچنان مرد مورداطمینان باشگاه فرزاد کوهیان است. مربی زحمت کشی که هر موقع صدایش زدهاند بدون منت تیم را در اختیار گرفته است. او در همین چند ماه پیش باوجود تمام مشکلات توانسته نتایج خیرهکنندهای کسب کند و تواناییهای فنیاش را به رخ بکشد. از سوی دیگر باید به ظلمی که در حق تیم بسکتبال ذوبآهن شده و البته میشود اشاره کرد. جدا از تفاوت بسیار فراوان میان رقم قراردادها، عدم پخش بازیهای این تیم از رسانه ملی هم اسباب دلخوری بازیکنان را فراهم کرده و حتی کار به انتقاد مدیرعامل باشگاه هم کشیده است. ازجمله محمد احسانی که همین هفته گذشته چنین اظهارنظر کرد: «سوالم از مسئولان صداوسیما این است که چرا نباید مسابقات تیم ذوبآهن بهعنوان نماینده ایران در آسیا حداقل از یکی از شبکههای سیما بهصورت زنده پخش شود؟ پس از بیش از پنجاه سال صرف هزینه و کسب عنوان افتخار برای کشور دیگر باید چه عملکردی داشته باشیم تا این حداقل حمایت رسانهای از ما صورت بگیرد؟ مسابقات تمام تیمهای حاضر در رقابتهای غرب آسیا از کانالهای تلویزیونی کشورهایشان پخش میشود و در گستردهترین سطح ممکن حمایت میشوند. ما علاوه بر دستوپنجه نرم کردن با مشکلات اقتصادی و تیمداری در دهها رشته باید برای پخش مسابقاتمان در شبکههای رسانهای کشور خودمان، نیز چانهبزنیم و خواهش و تمنا بکنیم.» اما نام و آوازه تیم بسکتبال محدود به یک دهه یا دودهه گذشته نیست و باید سه دهه به عقب بازگشت و از دهه هفتاد را به نام دهه طلایی این تیم نام برد.10 سالی که تقریبا آنها قهرمان بلامنازع بسکتبال ایران بودند و در آن زمان تیم فوتبال ذوبآهن تیمی متوسط در لیگ آزادگان بهحساب میآمد. تیمی که هرگز به در میان مدعیان جایی پیدا نمیکرد و بیشتر با رتبهای در میانههای جدول به کارش پایان میداد. این در حالی بود که تیم بسکتبال ذوبآهن با فوق ستارههایی همچون محسن صادق زاده، فرزاد کوهیان، پیکان صداقت نیا، زندهیاد محمد پاکروان، مسعود انصاری مهر و... اجازه خودنمایی به هیچ تیمی را نمیدادند و بزرگترین تغذیهکننده تیم ملی بودند. همان زمان که منوچهر شهامت نژاد ازجمله پیشکسوتان این رشته هم هدایت آن تیم رویایی را بر عهده داشت. البته ذوبیها در دورهای چنان درگیر مشکلات مالی شدند که حتی موجب انحلال یکی از باسابقهترین تیم های بسکتبال ایران شد و این فروپاشی چهارسال به طول انجامید؛ اما از سال 97 دوباره فعالیت این تیم از سر گرفته شد تا درخت تنومندی و پرباری که به خشکسالی روی نهاده بود دوباره بارور شود. این در حالی بود که تیم فوتبال ذوبآهن در همان دوره زمانی دچار بحران شده و حتی تا یک قدمی سقوط به لیگ برتر هم پیش رفته بود اما هرگز نامی از انحلال یا توقف فعالیت فوتبال پیش نیامد. بههرحال در حداقل فصل جاری ورزشی، بسکتبال ذوبآهن بیش ازآنچه انتظارش را میرفت خوش درخشیده و اجازه نداده تا نام این باشگاه افتخارآفرین کمرنگ شود. باشگاهی که به معنای واقعی و از همان ابتدای تاسیس باهدف حضور همه جانبه در تمام عرصههای رقابتی ایجاد شد. تولدی که اکنون از نیمقرن هم عبور کرده و پای به نیمه دوم عمر زندگی خود گذاشته است و البته همچنان باوجود همه ناملایمات به کارش ادامه میدهد.