چالش آزادی بیان ما مطبوعاتیها
امروز دقیقاً روز جهانی آزادی بیان مطبوعات است. نمیدانم در این روز دقیقاً باید چه چیزی بهرسم تعارف عامیانه ما ایرانیها میان خانواده مطبوعاتی ردوبدل شود!
امروز دقیقاً روز جهانی آزادی بیان مطبوعات است. نمیدانم در این روز دقیقاً باید چه چیزی بهرسم تعارف عامیانه ما ایرانیها میان خانواده مطبوعاتی ردوبدل شود! مثلاً بگوییم صدسال به از این سالها در آزادی بیان؟ یا مثلاً بگوییم چرخ آزادی بیانتان برایتان بچرخد؟ یا هزارانهزار تعارف دیگر... اما رسانه این روزها بیتعارف نیازمند آزادی بیانی است تا بهعنوان راوی نخست وقایع جامعه برای مخاطب بتواند در بمباران اطلاعاتی هزاره جدید نقطه اعتمادی باشد. از وظایف مهم مطبوعات، اطلاعرسانی مفید و دقیق به جامعه است که از این طریق مردم را از تحوّلات و تغییرات دنیای اطراف آگاه میسازند و با تحلیل اوضاع ملّی و بینالمللی، زمینههای قضاوت درست و تصمیم سنجیده را برای افراد فراهم میآورند. برای ادای دین به همین یکی دو وظیفه مهم، مطبوعات نیازمند آزادی بیان است. آزادی تمامعیار که در کنار حفظ استقلال رسانه بهعنوان بازویی توانمند برای جامعه باشد. پلی مستحکم میان مردم و حاکمیت که اعتمادی مضاعف در دو سو ذخیره داشته باشد. آزادی مطبوعات بر مبنای حقوق بشر، و حافظ آزادیهای دیگر است.
:رعایت حقوق بشر در غیاب آزادی بیان ممکن نیست و آزادیها بدون این که از طریق مطبوعات تقویت و تضمین شود، دوام نمیآورد و بهمرور در زیر چرخهای سنگین استعمار و استبداد، از بین خواهد رفت.در کشور ما از لحاظ کمی حضور پرشور مطبوعات را شاهد هستیم؛ اما سؤال اساسی این است که آیا در حوزه کیفی آنگونه که بایدوشاید مطبوعات توانستهاند مؤثر باشند؟ بودن یا نبودن آزادی بیان از غفلت رسانهها نسبت به رسالتشان نشئت میگیرد یا از محدودیتها؟ پاسخ به همین سؤالات ساده و کوتاه میتواند مسیری روشن باشد تا با برداشتن سدهای موجود بهترین عملکرد را به نظاره نشست. رسانهها این روزها فراتر از مرزها در حال ایجاد تغییرات در حدی وسیع برای جامعه خود و جوامع دیگر هستند با پرورش رسانهها و نشاندادن کارت سبز از لحاظ آزادی بیان در کنار افزایش آگاهی و آموزش دستیابی به رسانهای که بتواند جوامع دیگر را دستخوش تغییرات قرار دهد دور از دسترس نیست.