معلولان چشمانتظار تحقق شعارها
سالهاست معلولان چشمانتظار تحقق شعارها و وعدههایی هستند که داده میشود؛ اما هنوز بسیاری از این وعدهها بر زمینمانده است. بیش از یکصد هزار معلول در استان اصفهان زندگی میکنند
سالهاست معلولان چشمانتظار تحقق شعارها و وعدههایی هستند که داده میشود؛ اما هنوز بسیاری از این وعدهها بر زمینمانده است. بیش از یکصد هزار معلول در استان اصفهان زندگی میکنند که شاید درصد اندکی از آنها دیده میشوند یا بهخاطر ضعفهای فرهنگی، اجتماعی و شهری میتوانند به برخی خواستههایشان جامه عمل بپوشانند. 90 هزار انسانی که جامعه نمیتواند آنها را نادیده بگیرد و مسئولان نمیتوانند فراموششان کنند و باید برای تحقق حقوق شهروندیشان تلاش کنند. این افراد بهخاطر تفاوتهایی که با سایرین دارند در ارتباط با اجتماع دچار مشکلاتی میشوند که شاید مهمترین آنها مشکلات روحی است، این عارضه روانتنی منجر به تشدید عارضههای جسمی میشود.حالا تصور کنید بهخاطر فقر فرهنگ اجتماعی و عدم مناسبسازی صحیح در شهرها بخصوص کلانشهرهایی همچون اصفهان چه آسیب روحی به معلولان وارد میشود. در جامعهای که دید مناسبی نسبت به معلولان وجود ندارد و برخورد آنها با یک فرد معلول نگاهی ترحمآمیز است، درد معلولان و خانوادههای آنها را کمتر که نمیکند هیچ بیشتر هم میکند. شاید بهترین کار در مواجهه با یک فرد معلول این است که بدانیم ما هم فاصله چندانی تا معلولیت نداریم و به خودمان اجازه ندهیم به آنها نگاهی از سر ترحم داشته باشیم.
جامعه معلولان مانند سایر جامعه اصفهان شهروند این شهر و استان محسوب میشوند و مطالبه آنها استفاده از حق شهروندی خود است. اما متأسفانه افراد دارای معلولیت باید همین حداقل حقوق شهروندیشان را با خواهش، التماس و تحریک احساسات مسئولان بگیرند و این جای تأمل دارد.
افراد معلول در جامعه امروز با مشکلات زیادی روبرو هستند؛ از اشتغال، مسکن تا ازدواج و تشکیل خانواده. وعدهها و شعارهایی که هر سال با رنگ و بوی تازه داده میشود؛ اما کمتر جامه عمل میپوشد و حمایتهایی که باید انجام شود نمیشود.
شاید در میان این وعدههای بسیار، مناسبسازی فرهنگی، محیطی و دسترسپذیری در جامعه حداقل کاری باشد که مسئولان و شهروندان دیگر در قبال آنها میتوانند انجام دهند. اگر جامعه مهیای حضور آنها شود سود آن تنها به معلولان نمیرسد و همه جامعه از آن بهره خواهند برد و باعث ارتقای شهر و جامعه خواهد شد.
درباره مسئولی که تنها به دادن وعده بسنده میکنند و در عمل کمیتشان لنگ میزند شاید بهتر است در زمان وعدهدادن روی ویلچر نشستن را امتحان کند و احساس فرد معلول را درک کند؛ آنگاه وعده بدهد.
بههرحال وقت آن رسیده که تمامی مردم چه مسئول باشند چه نباشند معلولیت را بهعنوان یک موضوع اجتماعی قبول کنند و معلولان را بخشی از جامعه بدانند و برای آنان حقی قائل شوند. فضایی که برای رسیدن به آن تلاش زیادی باید انجام شود؛ اما با همدلی حتماً میتوان به آن دستیافت.