نفس نکشید!
اخبار مربوط به آلودگی هوای اصفهان و شرایط بحرانی آن، بیشتر در فصل زمستان و با برودت هوا سروکلهاش پیدا میشد. پس از مدتی، پاییز نیز به فصلهایی با وضعیت هوای ناسالم و خطرناک اضافه شد و شرایط هوا به حدی رسید که تعطیلی هم ضمیمه این اخبار بود. آلودگیهای صنعتی، مازوت سوزی و گرد و غبارها کم بود خشکی تالاب گاوخونی نیز به آنها اضافه شد و کانونهای گردوغبار از سمت جنوب سمنان، اردستان و تالاب گاوخونی نیز وضعیت هوای اصفهان را بغرنجتر کرد و پای آلودگی هوا را به بهار و تابستان نیز باز کرد. اکنون، پیداکردن یک روز با هوای سالم (نه پاک) در اصفهان و شهرستانهای اطرافش به آرزو و رویا تبدیل شده است و هوای اصفهان در روزهای گرم تابستان نیز در وضعیت خطرناک است. 5 شهریور 1402 ساعت منتهی به هشت صبح شاخص آلودگی هوا با قرارگرفتن روی شاخص ۳۹۶ در وضعیت هوای خطرناک (قهوهای) ثبت شد. با از نفس افتادن زایندهرود و خشکی 99 درصدی گاوخونی، مجموعهی مشکلات اصفهان تکمیل شده و تالاب گاوخونی با ۴۷ هزار هکتار مساحت، دیگر تالاب نیست و به کانون بیابانی و گردوخاک تبدیل شده و به کانونهای بیابانی استانهای همجوار همچون یزد، سمنان، قم و خراسان جنوبی اضافه شده است.
آلودگی هوا بر سلامت مردم اصفهان، شاهینشهر، بهارستان، سپاهان شهر و سایر شهرستانهای اصفهان تأثیرات منفی بسیار زیاد در کوتاهمدت و بلندمدت خواهد داشت. آمار بالای بیماریهایی همچون سرطان و ام اس و بیماریهای تنفسی بخشی از تأثیراتی هستند که آلودگی هوای از متهمان اصلی آنهاست، تغییرات اقلیمی و تأثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی را نیز به این مشکلات اضافه کنید.
برای آلودگی هوای اصفهان نهتنها در سالهای اخیر چارهای اندیشیده نشده و تنها گزینه تعطیلی روز میز است که به این مشکلات، خشکی تالاب گاوخونی نیز افزوده شده است. مسئولین شهر و نمایندگان مجلس اصفهان و شهرستانهای درگیر استان طی چند سال اخیر اقدامی برای آلودگی هوا و بازگشت جریان دائمی آب به رگهای زایندهرود از سرچشمه تا تالاب نکردهاند و اگر هم اقدامی بوده مؤثر نبوده است. اکنون وضعیت هوای اصفهان به زخمی عمیق تبدیل شده و اگر این زخم بر تن اصفهان بماند و عفونت کند نهتنها اصفهان بلکه تمام ایران با تبعات جبرانناپذیری روبهرو خواهند شد.