ابرپروژههای کاغذی با لبه تیز
روز گذشته خبر ریزش تونل هواساز ایستگاه شاهد خط دو متروی اصفهان در خیابان باقوشخانه با اعلام این مطلب که حادثه مصدوم نداشت، منتشر شد.بماند که تأکید بر نداشتن مصدوم و تلفات جانی نه تنها افتخاری به همراه ندارد بلکه به خوششانسی پیمانکار مترو اشاره دارد،
روز گذشته خبر ریزش تونل هواساز ایستگاه شاهد خط دو متروی اصفهان در خیابان باقوشخانه با اعلام این مطلب که حادثه مصدوم نداشت، منتشر شد.بماند که تأکید بر نداشتن مصدوم و تلفات جانی نه تنها افتخاری به همراه ندارد بلکه به خوششانسی پیمانکار مترو اشاره دارد، اما اینکه صحبت از فروریزش به دلیل خاک سست آن منطقه و مواردی نظیر این مطرح میشود را حقیقتا نمیتوان برتابید آنهم وقتی که به نوعی تنها ابر پروژه این دوره ششم مدیریت شهری تکمیل دستکم بخشی از خط دوی مترو اصفهان است و اصطلاحا با سرعت نور و از دو جهت در حال ساخت آن هستند. اینجا کیفیت است که دارد فدای کمیت میشود و سرعت به هر بهانهای که هست، دانسته یا نادانسته در حال پیگذاری مشکلاتی است که در دورههای بعد خود را نشان خواهد داد.
در واقع از کجا معلوم که در بخشهای دیگر این پروژه که در زیر زمین در حال ساخت و انجام است، بیدقتیهای بیشتری صورت نگرفته باشد؟نویسنده این متن قویا تأکید دارد که این گفتهها قصد اصلاح دارد، نه سیاهنمایی...
ادامه از صفحه یک: اما با تجربه و پیشزمینهای که در پروژههای دورههای قبلی مدیریت شهری از جمله گشایش خط یک مترو با ایستگاههای نیمهتمام یا بهرهبرداری از سالن اجلاس با ساختار نصف و نیمه که وجود دارد، طبیعی است اکنون دیدگاه و نظر مردم نسبت به پروژههای بزرگ شهری که به نام یک دوره از مدیریت شهری ثبت میشود، منفی شده و با بروز چنین اتفاقاتی، بیاعتمادی به وجود بیاید. چون اینها حقیقتا به بهرهبرداریهای عملی و کاربردی ختم نشدند بلکه تنها ویترینی زیبا از یک سازه ناقص بودهاند.
در مورد مترو ماجرا کمی فرق داشته و به نوعی سیاهتر هم هست چرا که کوچکترین کم کاری در روند ساخت تونلها میتواند به بزرگترین مصیبتها ختم شود و وقایعی همچون نشت آب به دیوارههای مترو در دورههای قبلی مدیریت شهر یا ریزش آن در این دوره را شاهد هستیم، زنگ خطری برای مردم شهر است.
گرچه در همه این موارد مسئولان مربوطه در مورد آنچه رخ داده بود، پاسخهای قانعکننده یا توجیهکنندهای دادند اما باید بپذیریم دیگر زمان کوتاه آمدن یا پذیرفتن این پاسخها گذشته است و اگر بناست خدمتی به مردم شود باید در عمل و حقیقت قابل دفاع باشد.
دوره ششم مدیریت شهری با انتقادی بزرگ مبنی بر اینکه ابر پروژهای ندارد، مواجه است و تعجیل در تکمیل خط دوی مترو به همراه رینگ حفاظتی شهر، پاسخی است که در برابر این انتقادات مطرح شده است ولی به نظر میرسد پیچهای چرخ پرسرعت این خدمت شل شده و ممکن است ناخواسته این ارابه را زمین بزند. قطعا این خواسته و مطلوب خود مسئولان هم نیست اما در شرایطی که لولههای فاضلاب فرسوده شهر و فرونشستهای حاصل از خشکی زایندهرود چراغخطر بزرگی برای پروژههای مختلف عمرانی شهر روشن کرده است، کمی سادهانگارانه است که تصور کنیم خط دوی مترو میتواند با در اختیار داشتن تجهیزات و نیروی انسانی لازم، در مدتزمانی کوتاهتری به سرمنزل مقصود برسد؛ بنابراین حقیقا اهمیتی ندارد که بهرهبرداری از خط دو مترو در این دوره یا هر دورهای ثبت شود و ممکن است نام نیکی که مدنظر است ماندگار شود، به نام ننگی بماند چون جان مردم را نشانه گرفته است.
تن این شهر زخمی است و باید حواسمان جمع باشد در ترمیم آن، زخم بیشتری به جانش نزنیم؛ درمان آن پیشکش...