همراه با برگزیدگان«جایزه معمار۱۴۰۲» از اصفهان/بخش نخست

الگویی برای تبدیل‌شدن کارکرد خانه‌های تاریخی به خانه در عصر معاصر

«جایزه معمار» را می‌توان به‌طورقطع یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین جایزه معماری ایران دانست، جایزه‌ای که هرساله در مهرماه توسط مؤسسه معمار نشر در «مجله معمار» برگزار می‌شود این جایزه که از سال 1380 آغاز به کارکرد و امسال بیست و مین سال خود را طی کرد.

الگویی برای تبدیل‌شدن کارکرد خانه‌های تاریخی به خانه در عصر معاصر

«جایزه معمار» هرساله به برترین طراحان معماری ساختمان‌های کشور به لحاظ خلاقیت و نحوهٔ به‌کارگیری فضا در خدمت کاربری تعلق می‌گیرد که فراخوان آن هرساله در سایت مجله معمار اواسط تیرماه منتشر می‌شود.

این جایزه در چهار بخش پروژه‌های ساخته‌شده معماران ایرانی را بررسی می‌کند که این چهار بخش شامل پروژه‌های مجتمع‌های مسکونی، پروژه‌های خانه‌های مسکونی تک‌واحدی، پروژه‌های عمومی و پروژه‌های بازسازی‌شده است که داوری هر بخش را معماران مطرح ایرانی در کشور و خارج از کشور انجام می‌دهند.

امسال داوری «جایزه معمار» را ‌هان تومرتکین (ترکیه)، نسرین سراجی، فرامرز شریفی، حسین شیخ زین‌الدین، شامیل محمدزاده بر عهده داشتند که خوشبختانه چهار دفتر معماری در اصفهان در بخش‌های مختلف این جشنواره حائز رتبه‌های برتر شدند ازاین‌رو روزنامه اصفهان امروز گفت‌وگویی با این معماران اصفهانی که توانستند در بیستمین دوره جایزه معمار رتبه برتر را از آن خود کنند گفت‌وگویی انجام داده که بخش نخست آن، گفت‌وگو با احسان حسینی، معمار است که به همراه همسر خود الهام گرامی زاده، معمار در بخش گروه بازسازی جایزه معمار حائز رتبه اول شدند.

چه سیستم ارزیابی در جایزه معمار برای انتخاب پروژه‌های برتر وجود دارد؟

جایزه معمار بیانیه مشخص و سیستم ارزیابی مدونی را ارائه نمی‌کند بلکه جمع داوران که متشکل از پنج نفر هستند بر اساس ایده‌ها و جمع‌بندی خودشان، تعدادی از پروژهای معماری را به‌عنوان پروژهای برتر معرفی می‌کنند اما مسئله‌ای که هرساله جایزه معمار بر آن تأکید دارد پرداختن به اهمیت معماری معاصر ایران و هماهنگی و تداخل جغرافیا، اقلیم و تجربه تاریخی کشورمان ایران است.

در مورد پروژه‌تان که در بخش بازسازی جایزه معمار حائز رتبه اول شد، بیشتر توضیح دهید؟

من و همسرم الهام گرامی زاده نزدیک به 17 سال است که در قالب دفتر معماری در حوزه معماری و انجام پروژه‌های مرتبط با آن فعالیت می‌کنیم و سال‌های زیادی است که در جایزه معمار شرکت می‌کنیم. با توجه به اینکه جایزه معمار یک مسابقه ملی و منطقه‌ای است، به نظر من از خیلی مسابقه‌های بین‌المللی ارزش و اعتبار بیشتری دارد زیرا معماری یک‌گوشه دنیا را نمی‌توان با معماری گوشه دیگر دنیا قیاس کرد اما می‌توان معماری‌های که در یک اقلیم و جغرافیا ساخته می‌شود را با یکدیگر مقایسه و ارزیابی کرد.

ما طی این سال‌ها در بخش‌های مختلف جایزه معمار جوایز متعددی را دریافت کردیم که می‌توان به دریافت رتبه اول بخش مجموعه‌های مسکونی برای پروژه «خانه‌های میان‌رود و مادی»، رتبه اول بخش خانه‌های مسکونی برای خانه محله جلفا اشاره کرد که امسال هم برای بازسازی یک‌خانه خشتی متعلق به دوره صفوی در جلفا واقع در خیابان نظر غربی رتبه اول این جایزه را از آن خود کردیم.

پروژه بازسازی خانه صفوی که به‌اتفاق همسرتان انجام دادید، دارای چه ویژگی‌هایی بود که توانست در جایزه معمار رتبه نخست را از آن خود کند؟

در این دوره از جایزه معمار حدود 270 پروژه در بخش‌های مختلف ارسال‌شده بود. پروژه که ما در بخش بازسازی این جایزه حائز رتبه نخست شد، پروژه‌ای مسکونی به مربوط به زوج جوانی است که به‌واسطه زمینی ملکی که در خیابان نظر خریداری کرده بودند می‌خواستند این زمین را تبدیل به یک‌خانه مسکونی کنند به همین جهت به ما مراجعه کردند.

طی بازدید من و همسرم از این زمین متوجه خرابه‌های یک‌خانه خشتی و گلی دوره صفوی در این قطعه زمین شدیم وقتی زمین را آواربرداری و بررسی کردیم متوجه یک‌خانه تاریخی ثبت‌نشده شدیم. با توجه به اینکه این خانه تاریخی ثبت‌نشده بود، می‌توانستیم آن را تخریب و خانه جدید بسازیم. از طرفی خانه‌های قدیمی که در این محله‌ها هستند، پاسخگوی زندگی امروزی نیستند و به‌طورمعمول بازسازی بر روی آن‌ها صورت نمی‌گیرد که افراد بتوانند در همین خانه‌ها زندگی کنند و آن خانه‌های تاریخی هم که باقی‌مانده‌اند به‌عنوآن‌یک رستوران یا مجموعه اقامتی در حال فعالیت هستند به همین جهت افراد رغبتی برای بازسازی خانه‌ها جهت زندگی کردن در آن ندارد.

ما از مجموع این شرایط یک ایده را به کارفرما مطرح کردیم که اگر بخش جدیدی را به این خانه الحاق و آن قسمت قدیمی مرمت شود می‌توان از ترکیب این دو، خانه تاریخی پاسخگو به نیازهای امروزی داشته باشیم زیرا خانه‌های تاریخی بنا به زمان در حال تغییر هستند تا افراد ساکن بتوانند در آن زندگی کنند و زمانی خانه تاریخی غیرقابل استفاده برای ساکنین آن می‌شود که نتواند جوابگوی نیازهای ساکنین آن باشد به‌عنوان‌مثال این زوج جوان که به ما برای ایجاد ساختمان در این زمین مراجعه کرده بودند درخواست سالن ورزشی، استخر و غیره را برای خانه تازه تأسیس خود داشتند طبیعی بود که هیچ دام از خانه تاریخی دارای فضای سالن ورزشی و استخر نیست به همین جهت به‌جای اینکه بخواهیم این خانه تاریخی را تخریب کنیم تا نیازها و درخواست آن زوج جوان از خانه تأمین شود، یک سری الحاقاتی را به آن اضافه کردیم.

این الحاق‌ها باعث از بین رفتن و یا تغییرات در ساختار معماری این خانه صفوی نشد؟

ما این خانه تاریخی را تخریب نکردیم بلکه به قسمتی از آن خانه تاریخی که باقی‌مانده بود، احجامی را آن به الحاق کردیم. درواقع آن خانه صفوی با همان ویژگی معماری و با تغییرات جزئی به شکل قبلش مرمت شد. مرمت و بازسازی ما بدین گونه درواقع اقدامی برای مقابله با گزینه مقابل که همان تخریب خانه تاریخی است، می باشد.

ما باید بین تخریب این خانه تاریخی و ساخته‌شدن بنای جدید با حفظ آن قسمت قدیمی یکی را انتخاب می‌کردیم. گزینه‌ای که بتواند این خانه تاریخی را به شکل قدیمی خودش کامل حفظ کند، وجود نداشت زیرا شرایط موجود خانه قابلیت زندگی برای افراد با نیازهای امروزی از یک‌خانه را نداشت اما این پاسخگو نبودن به معنی تخریب کامل خانه تاریخی و ساختن بنای جدید نیست از طرفی هم ما معتقد نیستم که همچون بسیاری از ساختمان‌ها و خانه‌های قدیمی که در شهرهای ایران بازسازی می‌شوند و به‌عنوان ساختمان موزه‌ای در شهر باقی می‌مانند، ساختمان‌ها را مرمت کنیم بلکه ساختمان‌ها باید بقای حیات و تداوم زندگی خود را داشته باشند برای اینکه بتوان در آن زندگی کرد نه اینکه به‌عنوان موزه، کافه، رستوران و هتل از خانه به کاربری دیگری تبدیل شوند. ویژگی پروژه بازسازی ما این است که خانه بودن این خانه تاریخی را حفظ کردیم که می‌تواند یک الگویی برای مرمت و بازسازی خانه‌های تاریخی به‌عنوان زندگی افراد در این بناها را بدهد و معمار پروژه به‌جای تخریب خانه با تغییراتی و یا الحاقاتی در بنا، زندگی در این خانه‌های تاریخی را حفظ بکنند.

هزینه بازسازی این نوع خانه‌ها بیشتر از ساخت یا خرید بنای جدید نیست؟

نمی‌توان نسخه کلی برای این موضوع پیچید اما ازآنجایی‌که که ما باید برای اینکه یک‌خانه بسازیم باید ضوابط معاصر شهرداری را رعایت کنیم که برای همه پلاک‌ها یک‌شکل است یعنی در ساخت بناهای جدید بر اساس ضوابط شهرداری باید یک توده در سمت شمال خانه با ارتفاع مشخصی در نظر گرفته شود اما در بازسازی خانه‌های قدیمی که از این سطح اشغال‌ها و ضوابط پیروی نمی‌کند و با الگوی بافت قدیم شکل‌گرفته برخی مواقع این امکان را به ما می‌دهد که کیفیت فضای گذشته را به همان شکل استفاده بکنیم یعنی ما با ضوابط فعلی شهرداری نمی‌توانیم خانه حیاط مرکزی و یا درب اتاق‌های بلند گهواره‌ای داشته باشیم، اما بازسازی خانه‌های قدیمی این امکان را به ما می‌دهند ضمن این امکان مواقعی مزیت‌هایی اقتصادی ایجاد می‌کند یعنی برای ما ایجاد می‌کند که سطح اشغال بیشتری که شهرداری به ما می‌دهد را داشته باشیم یا قسمت‌هایی از ساختمان که بنا بر ضوابط طرح تفصیلی عقب‌نشینی دارد با ثبت کردن خانه، عقب‌نشینی نکنیم به همین خاطر می‌توآن‌یک ارزش‌های اقتصادی در این داستان پیدا کرد.

هرچند هم‌اکنون با هزینه‌ای بالاتر از یک ساختمان معمولی یک اتاق خشتی با آن طاق و جزئیات و تزئینات ساخته می‌شود، اما مرمت و بازسازی ساختمان‌هایی که ارزش‌های خاصی معماری دارند هیچ‌وقت پرهزینه‌تر از ساختمان‌ها به همان شکل نخواهد بود.

باوجود مزیت‌های اقتصادی و ویژگی‌های منحصربه‌فرد معماری که خانه‌های تاریخی در اختیار ساکنین خود قرار می‌دهند، چرا مالکین این خانه‌ها به‌جای بازسازی گزینه تخریب این خانه‌ها را انتخاب می‌کنند؟

باید بپذیریم برای ایجاد زندگی در کالبد قدیم، الگوهای به‌دردبخوری شکل نگرفته که در ذهن مردم باشد و مردم بتوانند از مخروبه‌ای که درزمینشان باقی‌مانده می‌توانند با انجام بازسازی و مرمت بهشتی را برای خود و خانواده خود ایجاد کنند. پروژه‌هایی بازسازی خانه‌های تاریخی با کارکرد خانه همچون پروژه بازسازی من و همسرم می‌تواند این ایده را در ذهن مردم بیاورد که می‌توان با بازسازی خانه تاریخی حتی اگر مخروبه باشد، بهشتی را برای خود و خانواده خود ایجاد کرد که زیباترین و خاص‌ترین خانه‌های امروزی قادر به این امر نیستند.

من و همسرم پروژه‌ای را قبل از پروژه خانه جلفا انجام دادیم این پروژه «بازار ماهور» بر خیابان توحید بود که در آن‌یک حیات در برابر گنبد کلیسای مریم تعریف شد ، این پروژه هم در خصوص پروژه‌ها و پاساژه های عمومی یک الگو را مطرح می‌کند که مردم ببینند که چگونه می‌توانند کیفیت فضای شهری را در یک پروژه معماری برد و یک پروژه باکیفیت در تداوم شهر ایجاد کرد، این پروژه هم از این نظر این ایده را در ذهن مردم عادی ایجاد می‌کند که تنها گزینه در برابر وضع موجود یک ساختمان قدیمی، تخریب و دوباره ساختن آن نیست مواقعی ارزش‌هایی که یک بنا و کیفیت فضایی که دارد این شرایط را ایجاد می‌کند که ما کمک بکنیم در زندگی و رشد خودش ادامه بدهد و با رشد خودش یک‌خانه‌ای و هر بنای دیگری را برای زندگی امروز شکل دهد.

خانه‌های تاریخی باقی‌مانده در شهر اصفهان چه اندازه قابلیت تبدیل‌شدن به‌عنوان ‌یک‌خانه برای زندگی افراد رادارند؟

در خیلی از قسمت‌های شهر همچون محله جلفا که بافت قدیمی‌دارد، عمده خانه‌های تاریخی تخریب‌شده است و تعداد انگشت‌شماری از این خانه‌ها باقی‌مانده است و متأسفانه این ظرفیت غنی را ازدست‌داده‌ایم اما همان اندک بناهایی که باقی‌مانده در این چهار و پنج سال فعالیتم در این محله، شاهد تخریب و خاک‌برداری آن‌ها بودم.

حتی این خانه‌های تاریخی ثبت میراث فرهنگی بشوند کمکی به این موضوع نمی‌کند یعنی خانه‌ای که تبدیل به یک کافه و یا یک اقامتگاهی شده است اتصال و پیوندی با بافت به‌عنوان بافت مسکونی ندارد فقط خود کالبد بنا را مثل اثر موزه‌ای نگه می‌دارد اما تعداد اندکی بناهایی تاریخی که در شمال شهر اصفهان است، این امکان را دارد که با مرمت هنوز بتواند کارکرد یک‌خانه برای سکونت افراد را داشته باشد. فکر نکنم دیگر در شرایطی باشیم که بتوانیم با بازسازی، شکلی از شهر را شکل دهیم متأسفانه تعداد بسیار اندکی از بناها باقی‌مانده که با این الگو زندگی‌شان را طولانی‌تر کرد و به آن‌ها تداوم داد.

پس با تغییر کارکرد خانه تاریخی به رستوران، کافه و یا هتل بوتیک موافق هستید؟

این موضع بستگی به موقعیت و شرایط آن خانه تاریخی دارد،من فکر کنم در بافت های تاریخی که مسکونی و محلی و همسایگی هستند اگر بتوان بافت را حفظ و زندگی محله را اولویت داد، بهتر از این است که گردشگر را به هر گوشه و کنار بافت بخواهیم سرازیر بکنیم و آن پروژه نقطه‌ای باشد برای اینکه خانه‌های کناری آن‌ها تبدیل به یک اثر عمومی‌شوند، این ایده را که یک بنای قدیمی را تعداد زیادی استفاده یک یا چندروزه و حتی چندساعته کنند، درواقع ایده‌ای است که فقط جنبه اقتصادی و سودآوری در آن لحاظ شده است و این ایده برای بسیاری از قسمت‌های شهر ایده خوبی نبوده و نخواهد بود اما برای قسمت‌هایی که دیگر بافت از بین رفته و دیگر زندگی در آن جریان ندارد و تبدیل به فضای توریستی شده خانه‌ها می‌توانند کاربری‌های متعددی غیر از خانه بگیرند.

در پایان از سختی و شکلات پیش روی بازسازی خانه‌های تاریخی به‌عنوان خانه در شهری همچون اصفهان بگویید؟

نهادهایی همچون میراث فرهنگی که باید در این زمینه ایده و کمک کارشناسی بدهند در اصفهان متأسفانه خیلی ضعیف عمل می‌کنند یعنی نه فقط کمک نمی‌کنند بلکه در دو پروژه‌ای که تجربه آن را داشتم معمولا نقش بازدارنده دارند و مثبت با این ماجرا برخورد نمی‌کنند و تنها یک گزینه در ذهنشان است که آن‌هم این است که یک‌خانه را ستاره‌دار کنند و برای همیشه خودشان و صاحب‌خانه را در دردسر بیاندازند و از ایده‌هایی که بتواند به تداوم بنا کمک بکند استفاده نمی‌کنند که این بخش کار افرادی همچون من و همسرم را برای بازسازی یک‌خانه تاریخی سخت می‌کند.

ارسال نظر