زمانی:مردم از «شهرزاد» بت ساخته اند!
مصطفی زمانی بازیگر سینما و تلویزیون روز گذشته به بهانه اکران فیلم «تیک آف» گفتوگویی با روزنامه اعتماد داشته است که در بخشهایی از آن به نکات تازهای درباره مجموعه «شهرزاد» اشاره کرده است.
مصطفی زمانی بازیگر سینما و تلویزیون روز گذشته به بهانه اکران فیلم «تیک آف» گفتوگویی با روزنامه اعتماد داشته است که در بخشهایی از آن به نکات تازهای درباره مجموعه «شهرزاد» اشاره کرده است.
مصطفی زمانی که بعد از بازی در «یوسف پیامبر» شرایط خاصی را در انتخاب نقشها تجربه کرده است، «شهرزاد» را نقطه عطفی در کارنامهاش میداند اما برخلاف رفتار اغلب بازیگران که بعد از موفقیت یک اثر، بیشتر به دفاع از آن میپردازند از «بت» شدن «شهرزاد» انتقاد کرده و ظاهرا آنرا در خور این میزان از توجه نمیداند: «همین «شهرزاد» را ببینید. ما احساس کردیم محصول خوبی در این سریال ارائه دادیم، کاری که جامعه هم از آن استقبال کرد. اما جامعه یک دفعه ما را بت کرد. کاری ندارم بقیه آدمها با این میزان استقبال و فالوئر چه کردند اما من همه را یک باره کنار گذاشتم چون خودت باید بدانی این کار آنقدری نیست که از آن بت فرهنگی بسازند. این سریال هرچه هست برای دوره خودمان است. یک جملهای میخواهم نقل قول کنم از یکی از دوستانم که شاید چندان خوشایند نباشد، او میگفت قهرمانهایمان خیلی کوتوله شدند. یعنی ما قهرمانهایی از جنس آدمهای معمولی میخواهیم و این تضاد به نظرم واقعا عجیب است.»
او با اشاره به اینکه همزمان با حضور در این سریال بازی در «سارا و آیدا» را نیز تجربه کرده است، در اینباره میگوید: «من هیچوقت سر دو کار همزمان نمیروم و اصلا چنین کاری را از سمت بازیگر نمیفهمم. اما پروژه «شهرزاد» چند بار عقب افتاد و من از جایی به بعد خسته شدم. با اینکه گروه تهیه و تولید همیشه خیلی بزرگمنشانه مصاحبه میکنند ولی همهشان تقریبا شبیه هم هستند، حتی در مسئولیتپذیریشان! وعدههای همهشان از جنس هم است و خیلیهایشان هنرمند نیستند. درصد کمی از تهیهکنندهها هنرمندند. البته خیلی دلشان میخواهد ادای هنرمندها را دربیاورند و نمیدانند این ادا درآوردن هم خودش یک هنر است که آنها این هنر را هم ندارند. میگویند ادای مرد درآوردن هم هنر میخواهد!»
زمانی در ادامه به دیرتر پرداخت شدن دستمزدهای این سریال اشاره میکند: «بگذریم! ما دیدیم که عوامل تهیه و تولید «شهرزاد» خیلی دوست دارند دیرتر پروژه را شروع کنند که دستمزدها را دیرتر بدهند برای همین من برای بازی در فیلم «سارا و آیدا» مازیار میری قرارداد بستم. دو روز این کار با سریال «شهرزاد» تداخل پیدا کرد.»
اما بخش جالبی از حرفهای او که تا کنون گفته نشده بود، به بازی او در نقش «قباد» به جای «فرهاد» باز میگردد. اینطور که او توضیح میدهد نقش قباد که در نهایت به شهاب حسینی رسید از ابتدا به او پیشنهاد شده بود. زمانی دربار نقش فرهاد میگوید: «وقتی «شهرزاد» کار شد من مدام احساس میکردم شخصیت فرهاد یک چیزیش هست و یک چیزی کم دارد. بیتعارف بگویم این نقش با وجود تمام زحمتهای آقای فتحی نقش تختی است. درآوردن چنین نقشی واقعا سخت است. یک جایی مخاطب حرصش درمیآید که چرا فرهاد کاری نمیکند.»
او در ادامه توضیحاتش را اینطور کامل میکند: «من قرار بود از اول قباد را بازی کنم اما شهاب که فیلمنامه را خوانده بود بدون اینکه بداند قرار است من قباد را بازی کنم، گفته بود من فقط قباد را بازی میکنم. به من گفتند و قبول کردم اگر شهاب میآید او این نقش را بازی کند. گاهی وقتها به این مساله فکر میکنم شاید من باید برای بازی کردن نقش قباد ایستادگی میکردم! چون بازی کردن نقش فرهاد خیلی برایم دردسر شد و هیچ کس این را ندید که من یک نقش تخت را بازی کردم. مثل اینکه شما ماشینی داری و میتوانی با آن به صورت مارپیچ رانندگی کنی اما نه در جاده کفی مثل قم- کاشان. نمیتوانستم با فرهاد راه کج بروم.»
البته آنطور که زمانی میگوید شهاب حسینی نمیدانسته که این نقش به او پیشنهاد شده است: «وقتی فهمیدم شهاب میخواهد قباد را بازی کند، از قانونی پیروی کردم که به نظرم درست بود. آن قانون این بود که آدم نباید فیلمنامه خوب و کار کردن با کارگردان خوب را از دست بدهد و در این صورت است که مهم نیست نقش چه چیزی است. اما در ادامه این چالش به وجود آمد که کاراکتری به اسم شهرزاد در چالش میان این دو شخصیت کجا قرار میگیرد؟! از آنجایی که ترانه علیدوستی و شهاب حسینی زوج سینمایی هم هستند، به چشم و مغز خیلیها کنار هم قرار گرفتن این دو بهتر است و این کار را برای من سختتر کرد. این چالش برایم خیلی جذاب بود که آیا این تصمیم به من لذت داد؟ یا وقتی برمیگردی حاضری این راه را بروی؟ احساس میکنم در سری اول «شهرزاد» بار دیگر همین فضا و شرایط را انتخاب میکردم، یعنی حاضرم برگردم و باز هم نقش فرهاد را بازی کنم. مهم جایی است که ما برای آن میجنگیم و در ادامه مردن یا زنده ماندن خیلی اهمیت ندارد. اما حوزه این سریال با فرهاد، قباد، شهرزاد، بزرگ آقا و حسن فتحی حوزه وسیعی شد که از این جمع به من خیلی چیزها رسید و حتما از من هم به این جمع چیزهایی رسیده است. بخش دیگر چالش نقش فرهاد این بود که فرهاد و قباد در واقع یک شخصیت هستند. فکر نمیکنم کسی به این بخش توجه کرده باشد. فرهاد برای شهرزاد گریه میکرد اما قباد برای او دعوا به راه میانداخت. این دو یک نفرند و از آنجایی که انسان فیذاته از رخوت خودش خسته میشود، دوست دارد کاستیهایش را در دیگری ببیند. دلیل اینکه آدمها دوست دارند عصیان را تماشا کنند همین است. همه ما بالاخره از رخوت خودمان خسته میشویم. فرهاد و قباد هم کاستیهایشان را در هم میدیدند.»