در کنفرانس میراث فرهنگی و توسعه گردشگری چین و ایران پاسخ داده شد
گردشگری هنر چه زمانی اعتبار معنایی و کارکردی پیدا میکند؟
ایران و چین دو کشور با پیشینه تاریخی و هنری بیش از هزاران سال، دو کشوری که در قرنها و دورههای تاریخی تعامل ودوستی خود را در قالب اشتراکات فرهنگی و هنری با یکدیگر، تقویت کردند که بارزترین نمونه این تعامل دوسویه فرهنگی و هنری را در ابتکار یک کمربند، یک جاده باسابقهای طولانی(جاده ابریشم) میتوان دید.

ازاینرو رویداد فرهنگی و هنری توسط موزه هنر شانگهای چین تحت عنوان«کنفرانس میراث فرهنگی و توسعه گردشگری چین و ایران» از تاریخ بیست و سوم تا بیست و ششم اکتبر ۲۰۲۳ (اول تا چهارم آبان ۱۴۰۲) در شانگهای برگزار شد هرچند این اقدام اولین اقدام جهت مبادلات فرهنگی و روابط دوستانه با ایران نبوده و میتوان به برگزاری نمایشگاه نقاشی ایرانی (مینیاتور)، نمایشگاه قالی ایرانی، نمایشگاه هنرهای سنتی و نمایشگاه مشترک هنرمندان کودک و نوجوان چینی و ایرانی اشاره کرد اما میتوان گفت این کنفرانس اولین کنفرانس میراث فرهنگی و گردشگری بین دو کشور بود که باهدف بررسی رویکردهای جدید، برای احیا و بهرهبرداری از میراث فرهنگی برگزار شد
در این کنفراس نخبگان و فعالان میراث فرهنگی و هنری ایران همچون علی و حسین بردبار،مدیر بنیاد هنری بردبار،هادی میرزایی، سرپرست موزههای وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایعدستی، احمدرضا آریان،استاد زبان چینی دانشگاه اصفهان، محمد عیدی نجفآبادی، پژوهشگر حوزه مردمشناسی تاریخی، مهدی تمیزی، هنرمند هنرهای تجسمی،حسن ادیب، مدیرکل اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایعدستی اردبیل،گلناز گلصباحی،مدیر کاخموزه مرمر،رضا دبیری نژاد،مدیر موزه ملک، بیژن مقدم، مدیر کاخموزه نیاوران و... از سوی موزه هنر شانگهای چین دعوت و حضور داشتند.
مهدی تمیزی در کنفرانس درباره تنوع هنری و گردشگری هنری اظهار کرد: گاهی کشف و شهود دنیای خیال، در حین پرداختن به اثر هنری اتفاق میافتد. درهرصورت، آن چیزی که به آفرینش اثر هنری میانجامد و آنچه اثر هنری را از دیگر آثار هنری ممتاز میکند، نگرش یا جهانبینی آفریننده آن است. جهانبینیای بهاندازه کثرت اذهان انسانی، متفاوت و متغیر است و بر این جهانبینی، کیفیاتی وارد میشود که برخاسته از فرهنگ و زیستبوم هر فردی است.
او ادامه داد: اینگونه است که کلیدواژه تنوع هنری ماهیت پیدا میکند. این تنوع هنری، بیش از آنکه مسئولیت به دوش کشیدن و پربار کردن نمونههای گوناگون تاریخ هنر را به عهده داشته باشد، مسئول جوابگویی به نیازهای متفاوت مخاطبان بیشماری است که طالب آن شکل از هنری هستند که جهانبینی نزدیکتری با جهانبینی خود دارد.
این هنرمند تجسمی گفت: گاهی مخاطب اثر هنری، با آفریننده آن ازلحاظ جغرافیایی، فرسنگها فاصله دارد، اما چنان خواهانِ آن شکل از زیباییشناسی است که بیتوجه به بُعدِ مسافت، برای به دست آوردن آن اثر میکوشد و رنج سفر به جان میخرد. تجربه کشف و شناختِ ارزشهای فرهنگی و هنری ملل، یکی از تجربههای زیباییشناختی است که در هنگامِ سفر به دست میآید. این کشفِ تازه، به آدمی امکان مواجهه و شناخت جامعه مقصد را میدهد؛ همچنین، درک نویافتههایی که شناختِ آدمی را از جامعه مادری مبدأ، دوچندان میکند.
او افزود: گاهی نیز مجموعهای از استانداردها و شناسههای تثبیت شدهای در زیباییشناسی و هنر اقوام خاصی دیده میشود که مخاطب آگاه و مشتاق، با توجه به شناخت و مطالعه آنها و بهقصد معاشرت با آن نوع از هنر، راهی سرزمینی میشود که زادگاه آنگونه از هنر ویژه است.
تمیزی گفت: در این مرحله است که گردشگری هنر، اعتبار معنایی و کارکردی پیدا میکند. برگزاری آرتفرهای جهانی و اکسپوهای سالانه، تلاشی فرهنگی در جهت جذب مخاطبان خاص دوستدار هنر است. امکان تماشا و شناخت محوطهها و بناهای باستانی و موزهها، راهکار دیگری در جهت جذب مخاطبان خاص دوستدار هنر و متخصصان هنر است.
او ادامه داد: دستساختههای بشر، در طول تاریخ، همواره محل بده بستان خلاقیت، فرهنگ، ایدئولوژی و اندیشه بوده است. جاذبههایی در هنر ملل گوناگون وجود دارد و همین جاذبههاست که میل دیدن و کشف نمونههای فرهنگی هنری جوامع را در آدمی زنده نگاه میدارد. چنانچه اگر قوانین زیباییشناختیِ ثابتی در میان بود، پیچیدگیها و رمزها و رازها و اساطیر، شکل نمیگرفت و آدمی در درک لذت و شهود زیبایی، چیزی کم داشت. این بده بستان هنرمندانه جهانی است که هنرمندان و متفکران از هر طیف فرهنگی در آن فرصت تبادل فکر و اندیشه خواهند داشت.
این هنرمند تصریح کرد: جهان امروز، باوجود تنوع هنری و در پی آن، گردشگری هنری، گونهای از جهان بیمرز خواهد شد، آن هنگام که پای اندیشه و هنر به میدان آید. جنگهای قومی و قبیلهای و ایدئولوژیک، فروکش میکنند. زبان، مفهوم جهانشمولی پیدا میکند و یگانگی و تکثر، باوجود تفارق معنا، در یک مسیر واحد قرار میگیرند؛ همگی باهدف یگانه، متعالی و زیبایی به نام صلح؛ آنچه مردمانِ این کره کوچک خاکی به آن نیاز دارند.