دیداری با مرتضی مطیفیفرد، هنرمند گچبر
ما هنرمندان نسل آخریم
مرتضی مطیفیفرد، هنرمند گچبر زاده سال 1324 در محله بیدآباد اصفهان است و هنر دستانش در مرمت آثار تاریخی و نیز گچبری بناهای تازه در سبکهای مختلف معماری سنتی و فرنگی نشسته است.
چند روز پیش فرصتی پیش آمد و دیداری تازه شد با استاد مرتضی مطیفیفرد، هنرمند گچبر که در دیگر هنرهای مرتبط با معماری سنتی نیز دستی دارد.
زاده سال 1324 در محله بیدآباد اصفهان است. هنر دستانش در مرمت آثار تاریخی و نیز گچبری بناهای تازه در سبکهای مختلف معماری سنتی و فرنگی نشسته است. از جمله کارهایش در اصفهان، سرای بدیع، ساختمان قائمیه و خانههای قدیمی مختلف است. در کاشان نیز به مرمت و بازسازی در بسیاری از بناهای تاریخی و خانههای قدیمی مثل خانه طباطباییها، خانه عباسی، خانه عامری، خانه آلیاسین و خانه حقانی پرداخته. مرمت در محراب الجایتوی مسجد جامع تبریز، بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، مرمت در موزههای فرانسه، اتریش، سن پطرزبورگ و کلیساهای مختلف در نقاط مختلف دنیا و نیز مرمت آثاری از میکل آنژ، هنرمند پرآوازه ایتالیایی از جمله کارهای او هستند.
دو سالی میشود که کمرش را عمل کرده و راه رفتن چندان برایش آسان نیست اما همچنان به کار در استانهای مختلف مشغول است و به تدریس هنر و تجربیات ارزندهاش میپردازد.
او که از هشت سالگی به همراه پدرش استاد حسین مطیفیفرد به روی چوب بست رفت تا این حرفه خانوادگی را بیاموزد در سن 78 سالگی همچنان با تلاش کار میکند.
دیگر جایگزینی نیست برای امثال استاد مطیفیفرد که از نسل طلایی هنرمندان دهههای 20، 30 و 40 هستند. او که خود از کودکی این هنر را آموخته از تنوع بسیار زیاد سبکهای گچبری از قاجار، صفوی، فرنگی، افشار، زندیه، ایلخانی و سلجوقی تا سلسلههای سامانیان، ساسانیان و هخامنشیان میگوید که هر کدام طراحی، شیوه و زبان خاص خود را دارند و این همه سبک را کسی میتواند بیاموزد که از کودکی آموزش این هنر را آغاز کند. میگوید که برادرش بیش از چهل سال است که پیش او کار میکند اما هنوز نتوانسته 60 درصد کار را یاد بگیرد.
استاد دستی میزند بر عصای چوبی منبتکاریش و با حسرت در پاسخ به این پرسشم که سرنوشت هنر گچبری و امثال این هنر بعد از او و معدود هنرمندان مانند او چه میشود، میگوید: «ما نسل آخریم.»
بلند میشود و با قدمهای آهسته با همراهی عصای چوبیاش از جلوی ما نسلی که باید بسیار بیاموزیم از امثال او، از اراده، پشتکار، تلاش، صبر و تواضعشان، دور میشود. دریغا که هنر این هنرمندان بزرگ قدر دانسته نمیشود و همتی هم برای این قدردانی و تداوم هنرشان دیده نمیشود!