در گفت‌وگو با مشاور امور فرهنگی و اجتماعی مناطق محروم وزارت ارشاد بررسی شد

نحوه اجرای پیوست عدالت فرهنگی در حوزه فرهنگ و هنر استان اصفهان

شاید مقوله فرهنگ و هنر را بسیاری یک مقوله لوکس می‌دانند که توجه به آن بر اساس «هرم سلسله‌مراتب نیازهای مازلو» بعد از رفع نیازهای اقتصادی و غیره باید صورت گیرد، اما این دو مقوله را نمی‌توان کم‌اهمیت نسبت به مقوله‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دانست

نحوه اجرای پیوست عدالت فرهنگی در حوزه فرهنگ و هنر استان اصفهان

شاید به همین خاطر است که امروزه یکی از محورترین محورهای توسعه کشورها توسعه شاخص‌های فرهنگی و هنری آن است و بر این اساس می‌توان گفت مقوله فرهنگ و هنر امروزه از کارکرد تزئینی و لوکس خارج‌شده و بیش از گذشته در بطن جامعه در حال رواج است اما پرسش اصلی که مطرح می‌شود در کشور ما ایران که شاید در سندهای توسعه یکم تا ششم کمتر به این دو مقوله توجه شده و حتی توسط برخی از دستگاه‌ها و متولیان این دو مقوله هزینه‌بر و بی خروجی مطرح می‌شده است، هم‌اکنون این نوع نگاه رفع شده و یا خیر؟ و مهم‌تر از همه سیاست دولت به‌ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رفع محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر چه بوده است ازاین‌رو اصفهان امروز در گفت‌وگو با احمد مقیمی، مشاور امور فرهنگی و اجتماعی مناطق محروم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نحوه اجرای پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر در استان اصفهان پرداخته است، پیوستی که توسط قرارگاه محرومیت‌زدایی وزارت ارشاد در راستای تحقق عدالت فرهنگی در کشور در حال اجرا است،مشروح این گفت‌وگو را در ذیل ازنظر می‌گذرانید.

پیوست عدالت فرهنگی که در جشنواره‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و هنری در استان اصفهان دنبال می‌شود بر اساس چه سازوکاری است؟

پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر دارای دو بخش است که محور اصلی آن رعایت عدالت در امکانات، اعتبارات فعالیت‌های فرهنگی و هنری برای تمامی شهرستان‌ها و مناطق محروم است، برخی مواقع شاهد هستیم اعتبارات یا امکاناتی که برای انجام فعالیت‌های فرهنگی و هنری یک استان تخصیص می‌باید به دلایل مختلف همچون کمبود اعتبار، بیشتر به مراکز استان تخصیص پیدا می‌کند اما سایر شهرستان‌ها به‌ویژه مناطق محروم از این اعتبارات و امکانات بی‌بهره می‌مانند.

به همین جهت در دولت سیزدهم به رعایت عدالت در این امکانات و اعتبارات در قالب پیوست عدالت فرهنگی توجه شده است که سایر شهرستان‌های به‌غیراز مرکز استان‌ها به‌ویژه مناطق محروم سهم قابل‌توجهی از فعالیت‌ها و رویدادهای فرهنگی و هنری داشته باشند به‌عنوان‌مثال هرساله جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در اصفهان برگزار می‌شود اما در طی این سال‌ها آن‌طور که باید سهم کودکان و نوجوانان سایر شهرستان‌ها به‌ویژه مناطق محروم دیده نشده بود که امسال با اقدامی که از سوی قرارگاه عدالت فرهنگی مناطق محروم و اداره هنری شهرداری اصفهان صورت گرفت کودکان و نوجوانان مناطق محروم چند استان کشور در اصفهان حضور یافته و توانستند از برنامه‌های فرهنگ و هنری جشنواره بهره ببرند.

درواقع سازوکار اجرایی پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر بیشتر در رویدادها و جشنواره‌های فرهنگی و هنری خلاصه می‌شود؟

سازوکار اجرای این پیوست در دو قالب صورت می‌گیرد، قالب اول همان‌طور که اشاره کردم در قالب اختصاص سهمیه فرهنگی مناطق محروم در تمامی جشنواره‌ها و رویدادهای هنری اجرا می‌شود قالب دیگر این است که در خود این استان­ها و شهرستان­ها ظرفیت­هایی وجود دارد که باید دیده شوند که تحقق این امر فقط تخصیص اعتبار نیست بلکه بخش مهم آن حساس سازی مسئولان و اهتمام بیشتر آن به مناطق محروم و سایر شهرستان‌های به‌غیراز مرکز استان‌ها است باید مسئولان و متولیان امر به این دید برسند که هر چه بیشتر در رشد و شکوفایی ظرفیت‌های فرهنگی و هنری مناطق محروم اهتمام ورزیده و بتوانند این ظرفیت‌ها را به‌تمامی نقاط کشور معرفی کنند، مصداق عملیاتی آن را ما در جشنواره فیلم کودکان و نوجوان در قالب برنامه‌ای تحت عنوان«مقام نوازی فرزندان ایران» انجام دادیم که کودکان و نوجوانان مرزی‌ترین مناطق کشور که درزمینهٔ موسیقی مقامی تخصص داشتند را به اصفهان دعوت کرده و از آنان خواستیم در برنامه‌های جشنواره اجرای موسیقی مقامی داشته باشند تا هم به این کودکان و نوجوانان بهاداده شود و هم مردم بیشتری از کشورمان از ظرفیت‌ها و استعدادهای مناطق محروم کشور آشنا شوند.

پس وقتی ما حرف از عدالت فرهنگی می­زنیم ، دارای دو بخش است : هم توزیع امکانات است و از طرفی هم شناختن و شناساندن ظرفیت­هاست . هر دو را شناخته و معرفی کنیم، آنگاه می‌توان گفت اقدام مثبتی در راستای تحقق عدالت فرهنگی برداشته‌ایم.


هر سند توسعه‌ای و بالادستی که در کشور تنظیم می‌شود برای این‌که بتوانند مؤثر واقع شوند، دارای برش استانی است، برش پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر در استان و شهر اصفهان چگونه است؟

در دوره­های قبل از هر شخصی که سؤال می­کردیم ، می­گفت محرومیت­زدایی خوب است، مناطق محروم خوب است ؛ اما چرا توجه به مناطق محروم نمی­شد؟ زیرا دو اتفاق مانع بود : یکی رفتن به مناطق محروم به‌هرحال سخت است ( گرما ، سرما ، رفت‌وآمد ) و دوم این‌که در مناطق دور­دست و شهرستان­ها به خاطر فرهنگ عمومی­شان ، این­ها باید اعتماد کنند که به میدان بیایند و این اعتماد مؤلفه‌های مختلفی دارد : بحث‌های معرفتی ، محبتی و انس آن‌ها که بتوانند اعتماد کنند . لذا وقتی می­گوییم که چگونه این پیوست باید اتفاق بیفتد ، مهم­ترین نکته در مبدأ که وزارتخانه است ( یا فرقی نمی­کند وزارتخانه­های مختلف در دولت ، در نهاد تصمیم­گیر و تصمیم­ساز ) این است که شما رویکرد یا دغدغه­ی این کار را داشته و هزینه و زحمت را آن را بپذیری که این قدم اول است .

وقتی این موضوع را پذیرفتید ، پس به سمت آن حرکت می­شود ، در غیر این صورت در بخشنامه­ها بر روی کاغذ درگذشته هم بوده و هم‌اکنون هم هست ضمن اینکه همواره درباره­ی اهمیت محرومیت­زدایی صحبت می‌شود ، شاید هم‌اکنون کمی پررنگ­تر شده باشد.

وقتی اسناد بالادستی را موردبررسی قرار می‌دهیم، درخواهیم یافت کلمات مناطق محروم ، محرومیت­زدایی و مناطق کم برخوردار به‌وفور در آن دیده‌شده است . اما من می­توانم به جد بگویم فضایی که ما آنجا در خدمت دوستان هستیم ، تقریبا از خود مقام عالی وزارت گرفته تا تقریبا قاطبه­ی معاونین ، این رویکرد و دغدغه وجود دارد . پس می‌توان گفت برش استانی این پیوست نه‌تنها در استان اصفهان بلکه در تمامی کشور دغدغه مندی و باورپذیری مسئولین و متولیان امر برای اجرای عدالت فرهنگی در این مناطق است که خوشبختانه این امر در تمامی کشور به‌ویژه مسئولان و متولیان شهر اصفهان وجود دارد.

در اجرای سندهای بالادستی یا قوه قضاییه یا مجلس شورای اسلامی ناظر اجرای آن هستند، ضمانت اجرای سند عدالت فرهنگی را کدام دستگاه و نهاد بر عهده دارد؟

یک بخش نظارت اجرای اسناد بالادستی همان‌طور که در پرسشتان اشاره کردید توسط قوه­­ی قضاییه و کمیسیون اصل 90 صورت می‌گیرد ضمن اینکه نهاد­های نظارتی هستند که لازم است باشند و کار خودشان را در بخش نظارتی انجام دهند .

اما اجرای سند عدالت فرهنگی، یک کار دلی است ؛ یعنی باید شخصی باشد که بخشنامه­ای کار نکند چون در این صورت در کار کم می­گذارند دیگر افراد در مناطق محروم اعتماد نمی­کنند . نه اینجا افرادی باید وسط کار باشند که دغدغه­ی این کار را داشته باشند و دولت هم به این افراد فضا و امکان را برای آن‌ها محیا کند و امکانات بدهد و بخش­هایی نظارتی که باید باشد و الا آن بخش­های نظارتی که باید سر جای خودشان باشد ، و اگر پیوستی هم هر جا باشد از وزارت ارشاد تا اقتصاد ( هر جا که بحث مناطق هست ) آن‌ها ورود کنند . اما به نظر من به‌عنوان یک فعال فرهنگی، اجتماعی که سال­ها فعالیت کردم این است که برای اجرای سند عدالت فرهنگی دل باید حکم‌فرماست .

چشم‌انداز پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر چندساله تعیین‌شده است؟

این پیوست همچون اسناد بالادستی چهارساله در نظر گرفته‌شده است

با توجه به اینکه اشاره کردید اجرای این پیوست یک کار دلی است، چه تضمینی در اجرای این پیوست در دولت‌های بعدی وجود دارد؟

من معتقدم یک فعالیت خوب حداقل اگر به مدت دو سال خوب اجرا و تداوم داشته باشد آن فعالیت به‌نوعی گل می‌کند و بعد از رفتن مدیر یا مدیران یا حتی تغییر دولت‌ها این فعالیت‌ها و برنامه‌ها تداوم خود را در اجرا خواهد داشت و در مرحله بعد انجام اجرای آن فعالیت توسط مردم مطالبه می‌شود پس ما در اجرای پیوست عدالت فرهنگی بر اساس سیاست محرومیت‌زدایی در حوزه فرهنگ و هنر به دنبال این هستیم که در وهله اول اجرای این سیاست‌ها تداوم داشته باشد و سپس به مطالبه مردم تبدیل شود به‌طورقطع مطالبه­گری تضمین ادامه­ی این‌چنین حرکت­هایی است .

بر اساس پایشی که قرارگاه عدالت فرهنگی مناطق محروم انجام داده است، استان اصفهان داری چند منطقه محروم در حوزه فعالیت‌های فرهنگی و هنری است؟

به‌طورکلی وقتی می­خواهیم بدانیم که کدام منطقه محروم است ، باید بدانیم که محرومیت هم نسبی است و در اصل نمی­توانیم بگوییم که محرومیت مطلق داریم . به‌عنوان‌مثال همین 10 منطقه­ای که در اصفهان می­گویند کم­برخوردار و محروم در همان شهرستان که می­روید می­بینید یک سالن اجتماعات ساخته‌شده که دو سال قبل نبوده یا امکانی مانند یک کتابخانه فراهم‌شده که چند سال قبل نبوده ، پس نسبی است ؛ نسبت به گذشته پیشرفت است و نسبت به آینده ، و در مقایسه­ی با استانداردها باید حرکت کرد .پس ما محرومیت را نسبی تعریف می‌کنیم و بدین ترتیب ، براساس شاخص­های فرهنگی به‌عنوان‌مثال تعداد کتابخانه­ها ، سالن­های سینما ، سالن اجتماعات و زیرساخت­های فرهنگی که نسبت به جمعیت و جغرافیا وجود دارد ، دراستان اصفهان به این نتیجه می­رسیم که 10 تا شهرستان ازنظر ما در سطح پایین هستند.

اما در پایشی که انجام دادیم 10 تا از شهر­های استان اصفهان در بحث شاخص­های فرهنگی و هنری به‌طور نسبی ( نسبت به مرکز استان ) در حقیقت برای ما رنگ قرمز هستند که باید به آن‌ها توجه بیشتری شود . باز این وسط یکرنگ میانه(رنگ سبز) داریم ما در هر استانی ، مرکز استان را برخوردار فرض می­کنیم و به مدیران و متولیان و مسئولین می­گوییم که براساس مرکز استان که سبزِ برخوردار است ، آن­هایی که خیلی فاصله‌دارند و آن­هایی که خیلی فاصله ندارند به سه‌طبقه‌ی کم برخوردار ، نیمه برخوردار و برخوردار طبقه­بندی می­کنند و بر این اساس برای کل کشور جدول در نظر می­گیرند .

ارسال نظر