رادنوش مقدم در گفتوگو با«اصفهان امروز» از اجرای جدید میگوید
«هملتناک»؛روايت مرگ انسانيت در بستر هوسناك قدرت
هنر نمایش در هر فرهنگی ریشه در اسطورهها و آیینهای آن کشور دارد. همه فرهنگها دارای اسطورهها، افسانهها و آیینهای کهن خود هستند و البته بعضی از این آیینها شکل نمایشی به خود گرفته و در طول تاریخ کمکم به یک نوع نمایش تبدیل میشوند.
اما این هنر در کشورمان ایران به دلیل وجود آیینها و اسطورهای متعدد در طول تاریخ، پررنگ بوده است هرچند هنر نمایش ایرانی از دورانی که «میرزافتحعلی آخوندزاده» نمایشنامهنویسی غربی را وارد ساختار فرهنگی کشور و میرزا آقا تبریزی نخستین نمایشنامههای مدرن را به زبان فارسی نگاشت، فردی به صرافت نوشتن تاریخ نمایش ایران نمیافتد اما از زمان نگاشته شدن «نمایش در ایران» بهرام بیضایی، تاریخ نمایش ایران گنگ و مبهم است. و همین امر باعث میشود که نمایش ایرانی هرروز در سایه رود و در تئاترها و اجراهای آن در کشور به این نوع نمایش کمتر توجه شود و باید با تأسف گفت تاکنون مجال جدی برای ارائه و ترویج نمایشهای ایرانی وجود نداشتهاست درحالیکه اینگونه نمایشی درگذشته در اوج هنر بوده و همچنان برای مخاطبان جذاب است ازاینرو روزنامه اصفهان امروزبا رادنوش مقدم، کارشناس ارشد کارگردانی نمایش که همواره در کارهایش دغدغه نمایش ایرانی داشته است، گفتوگویی درباره اجرای نمایش جدیدش«هملتناک» که با محوریت نمایش ایرانی است، انجام داده که مشروح آن را در ذیل ازنظر میگذرانید.
به چه علت به سراغ اجرای نمایش کمدی تراژدی «هملتناک» رفتید؟
من همیشه دغدغهی نمایشها و شیوههای ایرانی رادارم؛ به دلیل اینکه ما کشوری سرشار از آیینها و سنتهای متعدد هستیم و همیشه غربیها از سنتهای شرقیها استفاده میکنند تا به شیوههای خود ارائه دهند. ما هر آنچه در تئاتر دانشگاهی یاد میگیریم، وام گرفته از نمایش غرب است که بسیار یا تسلط پیش میرود، اما مایههای اصیل ما به حدی غنی هستند که میتوان از آنها بهخوبی استفاده کرد و آنها را بهروز کرد.
اینکه چرا ما به سراغ نمایش هملتناک رفتیم، بهاینعلت بود که امروزه در جهان شخصی نمیگوید هملتی که به زبان انگلیسی نوشتهاند چطور میتوان به شيوهی انگلیسی و غربی اجرا کرد. برای ما مهم این است که موضوعی با مفهوم جهانی، انسانیت، تردید، انتقام و دوگانگی و آنچه همهی انسانها درگیر آن هستند و در هملت وجود دارد، چگونه میتوانیم با سنتها و آیینهای خودمان درآمیزیم.
اگر در هملت و شکسپیر، میبینیم که هملت دیوانه میشود و در قالب دیوانگی حرفههایش را ابراز میکند، ما در نمایش ایرانی چنین چیزی را باشخصیت «سیاه» نشان میدهیم که همیشه زبان تند، تلخ، طنز و گزندهای دارد و در این قالب حرفهایش را بیان میکند. اگر در نمایش هملتناک، هملت ترتیبی میدهد که پادشاه نمایش رئالیستیاش را ببیند، ما نمایش روحوضی را ارائه میدهیم که حقایق را برای ما بازگو میکند. اگر در نمایش غربی عزیزی به سفر میرود و او را بدرقه میکنند، ما آیین اسپند دودکردن و از زیر قرآن رد کردن راداریم. باید ببینیم یک متن نمایشی در ایران چگونه برگزار میشود.
درعینحال ما از صحنهی دایرهای استفاده کردیم که یک صحنهی ویژهی ایرانی است. امروزه غربیها معتقدند که نمایش باید از چهار طرف قابلتماشا باشد، در حالیکه ما از قدیم در تعزیهها و نمایشهای روحوضی شیوهی دایرهای را داشتهایم و میتوانیم بهصورت بهروز شده و مدرن ارائه دهیم و مخاطب از هرجایی که نشسته، آن صحنه را ببیند و اینیکی از سختترین شیوههای بازیگری است چون بازیگر باید این توانایی را داشته باشد که مخاطب را از چهار طرف با خودش همراه کند.
چرا از بین نمایشنامههای مطرح جهان، نمایشنامه «هملت» را انتخاب کردید؟
نمایشنامه «هملت» به چند دلیل انتحاب شد،دلیل نخست بدین برمیگردد که این اولین تجربه ما در اجرای یک نمایشنامه غربی به شیوه نمایش ایرانی بود و بهطورقطع در آینده سراغ نمایشنامههای مختلف دیگر میرویم. ضمن اینکه تم نمایشنامهی هملت انسانی، جهانی و فارغ از تاریخ اهتزاز است. مرگ انسانیت، قدرت، قدرتطلبی، جاهطلبی که باعث میشود انسانیت از بین برود؛ انسانیتی که هرگاه پای قدرت به میان بیاید ممکن است معشوق خود را ازدست بدهی مانند داستان هملت کاملا مردانه است و ستیز بین پدر و برادرش که منجر به کشته شدن برادر خونی خودش میشود و این قضيهی قدرتطلبی همیشه وجود داشته است. و درعینحال اکثریت مردم بهویژه در جوامع علمی از موضوعاتی مثل هملت، «مکبث» و «اودیپیا» باخبر هستند و جذابیت آن در این است که ببینیم به چه شیوهای ارائه میشود؛ اینجاست که از قصه فارغ میشویم و به سراغ کاربرد تکنیک و اندیشهی نو میرویم، تا اینکه فقط درگیر روایت قصه شویم.
علت اینکه در اجرای ایرانی این نمایشنامه برخلاف متن اصلی آن شخصیتها نمایش را زن انتخاب کردید چه بوده است؟
این تغییر بدین خاطر است که در دنیای امروز، ما دیگر شبیه زنان و مردان یک قرن پیش نیستیم و این نابرابری در همهی ما احساسات مشترکی ایجاد میکند؛ یعنی در حالیکه یک عموی جنس جاهطلب داریم میتوانیم یک خالهی جنس جاهطلب داشته باشیم و این عواطف بین انسانها مشترک است؛ یعنی به همان اندازه که هملت پسر ممکن است به خشم آمده و دست بهحق طلبی و عدالتخواهی که در حق مادرش اجحاف شده، یک دختر امروزی هم این کار را انجام میدهد و اینها همه عواطف انسانی هستند؛ به همین دلیل ما سعی میکنیم عواطف مشترک بین انسانها را نشان دهند.
میتوان گفت که این نمایش دارای رگههای فمینیستی است؟
تا فمینیسم را چه معنا بکنیم، خیر. فمینیستی که تا این حد مرد ستیزانه برخورد میکند بههیچعنوان؛ زیرا ما کاملا انسانگرایانه به اثر نگاه میکنیم و در دنیا هم بسیار اتفاق میافتد که در حال حاضر هم وقتی میخواهند مردانگی مکبث را نشان بدهند، از یک بازیگر زن در نقش مرد استفاده میکنند و اینها فقط هیچ ارتباطی با فمینیسم ندارد. ما دربارهی موضوع انسانیت صحبت میکنیم نه آن چهرهی خشن که از زن میشناسند.
شما نمایشنامه معروف «هملت» اثر ویلیام شکسپیر را ایرانیزه و بهنوعی بومی کردید و حتی روایت آن را زنانه کردهايد که یک ادبیات درام فوقالعاده در نمایش است، اما این ایرانیزه کردن و زنانه کردن باعث کاهش همزادپنداری در بیننده نمیشود؟
من بهعنوان صاحب اثر چنین عقیدهای ندارم و احساس میکنم مخاطبی که این اثر را خوانده و اشراف دارد و بادید باز به سالن نمایش میآید، میتواند با نمایش همراه شود و مخاطبی هم که فقط اثر را نخوانده است نیز بهطورقطع با قضيهی ما همراه خواهد شد.
دلیل استفاده از گویشهای مختلف حتی گویش کشورهای همسایه در نمایش هملتناک چیست؟
دقیقا اشاره به موضوع جهانی بودن آن دارد که همهی آدمها میتوانند درگیر این ماجرا باشند.
این مسئله باعث نمیشود که کار شما و درک متن نمایش در دیالوگ، برای مخاطب سختتر باشد؟
من البته فکر میکنم اتفاقی که شاید در انتقال آن پیشآمده، آکوستیک نبودن سالن است اما بههرحال اول اینکه زبان آرکائیک یا زبان ادبی زبان سختی برای شنوندهی مخاطب است. دوم اینکه وقتی لهجه به آن افزوده میشود، بازهم سختتر میشود و سوم اینکه صدا میپیچد و تا یک کلمه منعقد میشود، کلمهی بعدی شروعشده که امیدواریم در سالنهای مجهزتر این اختلال شنیداری برای ما رفع شود.
شما انتقاد کردید که سالن تخصصی برای اجرای نمایش ایرانی حداقل در شهر اصفهان وجود ندارد. کمی دراینباره توضیح دهید :
بله من همیشه گفتم که واقعا نمایش ایرانی و عالی کم نداریم، از طرفی موضوعات ایرانی هم کم نداریم و دربرنامه آيندهی ما است که بهتدریج سراغ موضوعات ایرانی برویم و آنها را عرضه کنیم؛ چراکه چشمانداز ما فقط ارائهی اثر در اینجا نیست و باید شیوهی ایرانی خودمان را جهانی بکنیم و متأسفانه امروزه وقتی تئاتر در دنیا از دل سالنهای کلیشهای تئاتر بیرون آمده و در مکانهای متفاوت اجرا میشود، سالنها هم باید به شیوههای مختلف وجود داشته باشند. ما متأسفانه در اصفهان سالن نمایش ایرانی نداریم و فکر میکنم بهطورکلی در ایران، در تهرانیک سالن چهار سویه داریم و دوسویه هم وجود دارد اما در اصفهان حتی سالن دوسویه هم نداریم. خیلی خوب است که ما هنرمندان در کنار مسئولین بتوانیم سالنهای شهر را برای شیوههای جدید مطلوب مخاطب افزایش دهیم تا مخاطبی که همیشه محترم است بتواند در بهترین شرایط از نمایش بهرهمند شود.
هماکنون زمینی را در کنار تالار هنر اصفهان داریم که یک زمين میدانی است و برای تعزیه و نمایش ایرانی بسیار مناسب است و واقعا علاقهمندیم که مسئولین آنجا را تجهیز کنند؛ چراکه حصار و دیوار ندارد و قابلیت اجرای کنترلشده را ندارد. درواقع صحبتهایی کردیم و وعدههایی به ما دادهشده است. آنجا اتاق لباس دارد، اتاق گریم دارد و کافی است که فقط تجهیز شود؛ صندلی گذاشته شود و برای آنیک سِن مناسب در نظر گرفته شود و بهتدریج برای اجرای نمایش ایرانی آماده شود.
حمایت دفتر تخصصی هنرهای نمایشی شهرداری اصفهان از این نمایش چگونه بوده؟
تمام بازیگران نمایش هملتناک که روی صحنه رفتند همگی هنرجویان تالار هنر بودند که در کلاسهای اوقات فراغت دفتر تخصصی هنرهای نمایشی شهرداری اصفهان شرکت،آموزش و رشد کردند. تالار هنر با ما همکاری داشت و از نیروی جوان حمایت کرد همانطور که همیشه از پیشکسوتان و تئاترهای دیگر هم حمایت میکند و بسیار خوب است که آغوش آن به روی شیوهها و سبکهای جدید باز است و اجازه میدهد که تجربه شکل بگیرد و صادقانه بگویم، من فکر میکنم اگر مطالبهی صحیح وجود داشته باشد، مسئولین هم تمام تلاش خود را میکنند که یک اتفاق خوب رقم بخورد.
ما وقتیکه سالن نداشتیم و نمیتوانستیم اجرایی داشته باشیم، مسئولین شهرداری منطقهی ۴ که ما در حال حاضر در سالن قلمستان هستیم، واقعا هر آنچه داشتند در اختیار ما گذاشتند و این اتفاق باعث میشود که به چشمانداز ساختن سالن در آینده فکر کنند.
غیر از مشکل سالن، در مسیر اجرای این نمایش با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
اعتماد به نسل جوان کم است و آنها را دستکم میگیرند؛ باید بهخوبی اطلاعرسانی کرد و بودجهای برای بیلبوردهای که باید در سطح شهر اطلاعرسانی صورت بگیرد، مطرح است؛ بودجهی حمایتی مانند تمام دنیا که تئاتر حمایت دولتی میشود باید وجود داشته باشد؛ بودجهها هنوز تصویب سال ٩٩ هستند و با توجه به اینکه تورم راداریم، هیچ اتفاقی نیفتاده است. همچنین از تئاتر تجربی و تئاتر آوانگارد باید حمایت ویژهای به عمل بیاید؛ یعنی بودجهی تئاتر تجربی از تئاتر عموم متفاوت باشد.
نمایش هملتناک تا چه تاریخی اجرا دارد؟
در این نمایش هفده نفر بازی میکنند که از دوازدهم آبان ماه تا دوم آذرماه هر شب ساعت 19 در مجموعهی باغ غدیر سالن قلمستان اجرا خواهیم داشت و موسیقیِ کار را محمد نادری ساخته است و طراحی نور کار هادی شبان بر عهده دارد که علاقهمندان برای تهیه بلیت به سایت گیشهی ٨ مراجعه کنند ضمن اینکه ظرفیت خرید حضوری ما هم محدود است.
نمایش هملتناک ویژه کدام گروه سنی است؟
برای ١۵ سال به بالا