بیست شدیم؛ بزن بریم
عدد بیست یعنی بهترین؛ عددی که هنوز معیاری است برای ارزیابی برترینها. ما هم به 20 سالگی رسیدیم یعنی بهترین شدیم؟ البته که شدیم چراکه نه؛ پس بزن بریم

عدد بیست یعنی بهترین؛ عددی که هنوز معیاری است برای ارزیابی برترینها. ما هم به 20 سالگی رسیدیم یعنی بهترین شدیم؟ البته که شدیم چراکه نه؛ پس بزن بریم. بیست سال سختکوشی و پوستکلفتی نهتنها عدد کوچکی نیست بلکه لایق تشویق طولانی است. پس باید بهافتخار بیستسالگیمان کلاه از سر بردارند اما چرا چنین نمیکنند؟! اصلا همه ماجرا همین جا است. این که آنان که باید قدر بدانند متاسفانه نمیدانند و جمعی هم بیتفاوت از کنارش عبور میکنند چراکه نه بیست بلکه حتی صد هم برایشان معنای خاص ندارد. اما حداقل خودمان میدانیم که چکار کردهایم و چگونه به اینجا رسیدهایم. سالها مشق عشق درجایی که واقعا عمرمان را به پایش گذاشتیم و گذشتیم تا همانی شود که باید میشد. شاید برخی خرده بگیرند آیا به مدینه فاضله مورد انتظار رسیدهاید که چنین متوقع شدهاید؟ پاسخ این است؛ شاید نرسیده باشیم و شاید هم رسیدهایم اما حداقل خودمان میدانیم چه کردهایم. زمانی از زندهیاد حسن کسائی استاد بیبدیل نی پرسیدند چرا اینقدر غرور دارید و کسی را به رسمیت نمیشناسید. پاسخ آن اسطوره نی جالبتوجه بود. این که دیگران ارزش کاری که ما انجام دادهایم را درک
نمیکنند و تنها خودمان میدانیم که چه کردهایم. حکایت ما و اصفهان امروز هم دقیقا داستان عاشق و معشوق است. پیوندی ریشهدار که از نهالی کوچک به درختی تناور تبدیلشده و البته باغبانی که بهپای این نهال ایستاد و آبیاریش کرد تا گزندی از آفات نبیند. اصفهان امروز حالا دیگر درختی شده که همزمان با تمام سالهای عمرمان روئیده و رویانده است. البته که در تمام این دودهه دستهایی هم برای خشکاندنش این درخت دست از آستین بیرون آوردند اما راه بهجایی نبردند چراکه این نهال را انسانهای باریشهای کاشته بودند. انسانهایی که ریشههایشان چنان دوام و قرار یافته بود که کار فرهنگی را بر هر فعالیت اقتصادی ترجیح میدادند و باوجوداینکه برخی دوستان بهظاهر خیرخواه سعی کردند تا انگیزههایشان را خدشهدار کنند اما عزمشان خللناپذیر بود. آنها از صفر آغازیدند و به بیست رسیدند.
بیوقفه و پرتلاش پیش آمدند و همراهی کردند و همراهی دیدند. همراهانی که هرکدام واقعا آنچه در چنته داشتند و دارند بر طبق اخلاص گذاشته تا این باغبان دستتنها نباشد. باغبانی که درختش بار داده و تنها نیاز به آب و هرس دارد. درختی که در بیستسالگی آنچنان در خاک ریشه دوانیده که دیگر گزندی به آن نخواهد رسید. اما حالا که بیست شدهایم آیا باید به همین قانع باشیم. البته که نه؛ چراکه عددهای بزرگتر از بیست نیز میتواند شگفتانگیز باشد. عدد صد و یا دویست هم میتواند معیار بعدی قرارگرفته و پرچم را به دیگران سپرده تا آنها همچون دوندگان دو امدادی چوب را به دست دیگران بسپارند. آن زمان قطعا ما دیگر نیستیم تا ببینیم اما همین که میدانیم چوب امدادی در دست کسی نمیماند و به دیگری تحویل میدهد برایمان بسیار امیدبخش است؛ پس بزن بریم بهسرعت برق و باد.