30 دقیقه همراه با تاریخ و فرهنگ ارامنه جلفای نو اصفهان
روبروی پلههای سنگی ورودی موزه میایستم جمعیتی 20 نفره منتظر ورودهستند، در وهله اول فردی بهعنوان راهنمای موزه جلوآمده و ضمن معرفی «خاچاطور گساراتی» به شرکتکنندگان در این برنامه میگوید: این برنامه که به همت شورای خلیفهگری ارامنه اصفهان تحت عنوان«شبی با موزه» برنامهریزیشده است، قرار است مروری بر تاریخ اقتصادی، اجتماعی فرهنگی ارامنه جلفای نو اصفهان داشته باشیم.
به ساعتم نگاه میکنم، پنج دقیقه دیگر به ساعت 20 شب باقیمانده است، خیالم راحت میشود که دیر نرسیدهایم، درب چوبی رامی زنم و وارد حیات کلیسای وانک میشوم، درحالیکه محو فضای تاریخی شدهام صدای ناقوس کلیسا مرا به خود میآورد که ساعت مقرر رسیده است به سمت محل موردنظر حرکت میکنم، قرار است موزه «خاچاطور گساراتی» کلیسای تاریخی وانک اصفهان به مناسبت پنجاه همین سالگرد تأسیس خود برای اولین بار دربهای خود را به روی دوستداران میراث فرهنگی اصفهان و علاقهمندان به تاریخ ارامنه اصفهان باز کند.
علاوه بر اینکه قرار است در شب از این موزه بازدید به عمل آید، جنس این نوع بازدید با سایر بازدیدهای موزه فرق میکند، قرار است در قالب یک پرفورمنس هنری تاریخچه برخی از اسناد تاریخی موجود در موزه ،بیان سرگذشت برخی مراحل فعالیت های اجتماعی ارامنه جلفای نو اصفهان و سرگذشت شکلگیری جلفای اصفهان توسط هنرمندان جامعه ارامنه اصفهان اجرا شود.
روبروی پلههای سنگی ورودی موزه میایستم جمعیتی 20 نفره منتظر ورودهستند، در وهله اول فردی بهعنوان راهنمای موزه جلوآمده و ضمن معرفی «خاچاطور گساراتی» به شرکتکنندگان در این برنامه میگوید: این برنامه که به همت شورای خلیفهگری ارامنه اصفهان تحت عنوان«شبی با موزه» برنامهریزیشده است، قرار است مروری بر تاریخ اقتصادی، اجتماعی فرهنگی ارامنه جلفای نو اصفهان داشته باشیم.
آشنایی با نقش مهم ارامنه جلفای نو اصفهان در حوزه اقتصادی دنیا
پس از پایان صحبت راهنمای موزه از شرکتکنندگان خواسته میشوند وارد محوطه موزه شوند، نکتهای که قابلتوجه است موزه در تاریکی مطلق به سر میبرد و هیچ چراغی روشن نیست که مخاطب بتوانند فضا و اشیایی تاریخی را مشاهده کند فقط با نور بسیار کم فضای ورود به موزه نشان داده میشود، ناگهان در ظلمت محض موزه چراغی روشن میشود که دو فرد را نشان میدهند که یکی در حال کتابت و دیگری در حال تا زدن پارچههای نفیس است و بدون اینکه این دو فرد صحبت کنند، بلندگو صدای را پخش میکند که در آن گفته میشود:« جلفای قدیم را که تشکلی خودمختار و بیبدیل تجاری است، تاجرانی ملقب به خواجه مدیریت میکنند.
جلفا به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصربفرد خود که آسیای میانه و ایران را به کرانه شرقی دریای سیاه و مسیرهای بزرگ قفقاز متصل میکرد اهمیت تجاری خاصی دارد و به پایگاهی ویژه برای تجارت مبدل شده است.
جلفای نو، بهمنزله پایتخت تجاری برای ارتباط با اقصی نقاط اروپا، باید ادامهدهنده نقش جلفای قدیم برای ارمنیان باشد و تجلی کامل و بینقص آن.
خواجهها نیز در مقام صاحبان سرمایه، روانه کننده کارگزاران خود به سراسر دنیا بهمنظور رونق بخشی به اعتبار خویشند.» از نکته قابلتوجه در این نمایش این است که علاوه بر اینکه فضاسازی، طراحی لباس، گریم افراد کاملا حرفهای بوده بهگونهای این دو فرد بهخوبی نقش ایفا میکنند که گویی آنان را از زمان گذشته به زمان حال آوردهاند و آنان در حال معرفی نقش اقتصادی ارامنه جلفای نو اصفهان با اقصی نقاط اروپا هستند.
آشنایی با پایهگذار نخستین چاپخانه در ایران و خاورمیانه
پس از هفت دقیقه اجرا مجدد نور موضعی که بر روی این افراد تابیدهشده بود، خاموش میشود و مجدد از مخاطبان میخواهند که به سمت دیگر موزه رفته و ناگهان نور موضعی دیگر روشن میشود که در وهله اول دستگاه چاپ قدیمی نمایش داده میشود و درحالیکه صدای دستگاه چاپ از بلندگو پخش میشود دو فرد یکی بهعنوان «اسقف خاچاطور کساراتسی» و دیگری بهعنوان «سیمون» نقش ایفا میکنند، ر این نقش ایفا کردن خبری از دیالوگ نیست و در حین اجرا صدایی از بلندگو پخش میشود که میگوید:«همانگونه که میدانید هر انسانی در زندگی رسالتی دارد و آفرینش او باهدفی صورت گرفته اما کمتر فردی را میتوان یافت که همچون اسقف خاچاطور کساراتسی، تمام توان خود را به کار بسته باشد تا رسالت خود را به بهترین نحو به انجام رساند.
کساراتسی که در دوره سلطنت شاه صفی رهبر مذهبی ارمنیان جلفاست، از روحانیان بسیار فعال با اعتقادات مذهبی عمیق، فارغ از توجه به مادیات و خداشناسی راستین است.
خاچاطور این روحانی مشهور به «روشنفکر زمان خود» طی سفر به اروپا و مواجهه با کتابهای چاپی آرزویی بزرگ در سر میپروراند: چاپ کتابهای ارمنی، در بطن جوامع ارمنی.
اما اشتیاق برای دستیابی به این هدف، باوجود عدم آشنایی با ترفندهای پیچیده صنعت نوین چاپ، همچون آتشی زیر خاکستر است که تنها با همدلی «سیمون» و همراهی دانش آموزان با خاچاطور شعلهور میشود و نتیجه این همکاری صمیمانه چیزی نیست جز: راهاندازی صنعت چاپ.
آنها با یاری یکدیگر خدمات شایان توجهی انجام میدهند همچون: طراحی حروف ارمنی، آماده کردن مرکب چاپ، خطآرایی و آماده کردن حروف چاپی برای بسط و توسعه صنعت چاپ.
همچنین از دیگر اقدامات تحسینبرانگیز تولید کاغذ، در شرایط فقدان کاغذ است.
سرانجام در سال 1638 همت والا و اشتیاق وافر خاچاطور برای خدمت به جوامع ارمنی به ثمر مینشیند و کتابی مذهبی به نام «ساقموس» را به چاپ میرسانند.
کساراتسی در حین کار، بهمنظور بهبود کیفیت چاپ و پیشرفت از یاری طلبیدن از اروپایان ابایی ندارد اما همواره با کارشکنیهای آنها مواجه میشود.