در نشست بازآفرینی شهری مطرح کرد:
نبود دغدغه برای کاوش لایههای زیرین شهر اصفهان
متأسفانه هیچ دغدغهای برای کاوش لایههای زیرین این شهر وجود ندارد و شناخت زیادی از لایههای باستانی آن نداریم. آثارموجود در دوره سلجوقی اصفهان به 10 عدد نمیرسد یعنی از آن عظمتی که شهر اصفهان در دوره سلجوقی داشته و مرکز یک امپراتوری از ترکیه تا چین و پایتخت بوده است و حکمرانی که علاقه زیادی به ساختوساز داشته است کمتر از 10 اثر بیشتر نداریم و این موضوع به مسئله باستانشناسی شهری برمیگردد که روز به روز اندک میشود.
سی و سومین نشست از سلسله نشستهای بازآفرینی شهری با روایت دکتر علی شجاعی، عضو حیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان، با موضوع «باستانشناسی شهری و باستانشناسی شهرداری» به میزبانی دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور برگزار شد. نشستی که سرتاسر نکات قابل تامل درباره غفلت در حوزه باستانشناسی شهر و نبود دغدغه برای کاوش لایههای زیرین شهر اصفهان بیان شد.
باستانشناسی، بازشناسی رفتار فرهنگیست
شجاعی اظهار کرد: مطالعات باستانشناسی بهصورت بالقوه این امکان رادارند که در پیشبرد اهداف آبادانی و پایداری سرزمین نقش داشته باشند. یعنی همان اهدافی که شهرداریها به دنبال آن هستند و این موضوع نشاندهنده یکی از اشتراکاتی است که بین دانش باستانشناسی و فعالیتهای اجرایی که در شهرداریها انجام میشود؛ وجود دارد.
او افزود: در یک تعریف ساده باستانشناسی را بازشناسی رفتار فرهنگی از آغاز زندگی بشر تا به امروز میدانیم و بر روی این واژه تأکید میکنیم؛ چراکه عنوان باستانشناسی و واژه باستان در عبارت باستانشناسی معمولاً افرادی را که در این حوزهها وارد نشدند و اطلاعاتی در این رابطه ندارند؛ گمراه میکند. مطالعاتی که از بدو ورود انسان انجام میشود دو زیرشاخه اصلی دارد یا مرتبط است با محیطزیست انسان و یا مرتبط است با همنوعان. بهاینترتیب میبینیم که باستانشناسی تمامی جنبههای زندگی انسان را در یک بازده طولانی در برمیگیرد. موضوعاتی که در باستانشناسی مطرح میشود عبارتاند از استقرا، معیشت، دامپروری، کشاورزی، صنعت،ارتباطات و حملونقل، کوچ و مهاجرت، تولید و تجارت، آبیاری و آبرسانی، معماری و شهرسازی. تمامی حوزههای فکری انسان از گذشته تا امروز با این مسائل درگیر بوده و همه اینها جز مسائلی هستند که انسان از بدو حضورش تا به امروز با آنها مواجه است.
شهر، یکی از مهمترین مؤلفههای فهم گذشته است
عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان تصریح کرد: باستان شناسان در بخشهای مختلف اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،مذهبی و سیاسی برحسب علاقهای که دارند ورود میشوند و تلاش میکنند تا پاسخهایی برای سؤالات خود بیابند. در این میان شهر یکی از مهمترین مؤلفههای فهم گذشته ازنظر باستان شناسان است. شاید موضوعاتی مانند کشاورزی، دامپروری و کوچ در نگاه اول ارتباطی با مسئله شهر نداشته باشد؛ اما همه اینها در خدمت شکلگیری ایجاد شهرهایی پایدار هستند و توسعه شهرها از زمانی که شهرها در جهان قدیم وجود داشتند؛ شکل میگیرد.
او افزود: کشور نزدیک به 8 هزار سال سابقه شهری دارد یعنی از چندین هزار سال پیش تاکنون پهنهها و مناطق شهری ایران با مسائلی مواجه بودند و دغدغههایی وجود داشته که امروزه شهرهای ما با آنها مواجه هستند. اگر بخواهیم به سمت حیات پایدار پیش برویم چارهای جز این نداریم که از تجربیات چندین هزار سال بسیار درخشان گذشته استفاده کنیم.
به گفته شجاعی، نقش مطالعات باستانشناسی در ایران برای ما بسیار پررنگ است البته وقتی از ایران صحبت میکنیم منظور ما ایران سیاسی امروز نیست؛ بلکه محدوده بسیار وسیعتری را در برمیگیرد که با اصلاحات امروزی که اروپاییان به کار گرفتهاند مانند خاورمیانه و یا اصطلاحی که توسط شوروی بهعنوان آسیای مرکزی بهکاربرده است؛ تقریبا میتواند همپوشانی پیدا کند.
او اضافه کرد: محدوده جغرافیایی و تاریخی که در مطالعات تخصصی به نام فلات ایران میشناسیم که با محدوده امپراطور ساسانی برابری میکند و ما میدانیم که بسیاری از اولینها در این محدوده شکلگرفته است یعنی ایران در دنیای بینالنهرین توانسته است نقش بسیار پررنگی برای بهبود شرایط زیست انسان ایفا کند.
ایجاد ساختارهای پایداری برای حفظ آبادانی و شادابی در شهرها
عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان ادامه داد: مسئله توجه به شهر را میتوان در دنیای قدیم از روی دل نوشتهها و الواح هایی که ساختارهای شهری را نشان میدهد، مشاهده کرد. زیگوراتها و ابعاد آن در نمایهها مشخص است. شهر در توپوگرافیهای هزاره دوم، منشأ حیات بوده و بهترین شیوهها به شهرها مربوط میشده است تا خودش را به بهترین شکل به مردم نشان دهد. میتوانیم قدیمیترین نت موسیقی را در حوزه بینالنهرین و ایران ببینیم و این نشاندهنده تعادل انسان با اقلیم است که نتایج آن امروز دیده میشود.
او افزود: الواح دورههای گذشته نشان میدهد که پیشینیان تلاش میکردند ساختارهای پایداری در شهر ایجاد کنند و همه آنها برای حفظ آبادانی و شادابی در شهر است و ما در حال حاضر باسابقه زیست درخشان و تأثیرگذار و مستمر در شهرنشینی مواجه هستیم.
به گفته شجاعی، ایران در دورههای پیش از اسلام بهعنوان قلب تپنده جهان اسلام بوده و همواره مسئله تعامل با سرزمین، اقلیم و محیطزیست متنوع مدنظر بوده است و بهواسطه تجربه زیادی که پیشینیان در این زمینه به دست آورده بودند توانستند بهترین انتخابهای تأثیرگذار را داشته باشند.
او تصریح کرد: انتخابهایی که نهتنها در حوزه فرهنگی ایرانی موجود است؛ بلکه به کشورها و مناطق دیگر نیز صادرشده است و از این ایدهها برای ساختوساز و توسعه الگو گرفتند. بنابراین ثروتی که امروزه به نام میراث و هویت فرهنگی در طول چند هزار سال میشناسیم از این بابت بسیار حائز اهمیت است و به همین دلیل است که غربیها صدها سال است که آنها را بررسی و مطالعه میکنند و هزاران هزار دلار پول هزینه میکنند تا شناخت بیشتری از این میراث به دست آورند.
حوزه فرهنگی ایران ازلحاظ باستانشناسی حرف برای گفتن دارد
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: ایران در حوزه معماری، موفق به خلق ساختارهایی شد که نهتنها در نوع خودش منحصربهفرد بوده بلکه امروزه هم پس از گذشت صدها سال همچنان جز اولینهاست و نشان از نفوذ فرهنگ معماری ایران در خارج از مرزهای سیاسی امروز وجود دارد. این موضوع بسیارمهم است که حوزه فرهنگی ایران ازلحاظ باستانشناسی حرف برای گفتن دارد و چالشهایی که شهرهای امروز ما با آن دستبهگریبان هستند درگذشته هم به شکل دیگری وجود داشته است؛ اما توانستهاند بهواسطه تجربه گذشته زیستی که داشتهاند این مشکلات را به نحو احسن حل کنند ولی متأسفانه ما امروز این موضوع را فراموش کردهایم و درگیر مشکلات دیگری هستیم و برای حل آن چارهای جز این نداریم که ببینیم پیشینیان ما چگونه در برابر این مسائل عمل میکردند. مثالهایی متعددی در این رابطه میتوان بیان کرد.
او اضافه نمود: به دنبال این مسائل اولین آکادمیهای علمی در حوزه باستانشناسی تأسیس میشوند. حضور غربیها و استعمار کشورهای شرقی در این دوره اتفاق مهم دیگری است که رخ میدهد و اینگونه است که امپراتوری عثمانی ایران در زمان قاجار و هند دوره گورکانی و کشورهایی که بهعنوان مستعمره کشورهای اروپایی در این دوره هستند از حضور و سلطه غربیها آسیب میبینند و غربیها با ثروتی که در این مناطق وجود دارد؛ آشنا میشوند و هرکدام تلاش میکنند که ثروت بیشتری به دست آورند و آثار را به کشور خودشان منتقل کنند و در این زمینه بسیار هم موفق بودهاند.
شجاعی تصریح کرد: در ایرآنهم اتفاقات ناگواری درشوش و خوزستان رخ میدهد و بسیاری از آثار از کشور خارج میشود، اما این در حالی است که در تمامی کشورهای آسیایی و آفریقایی این موضوع رخ میدهد. بهطور مثال هنگامیکه ناپلئون به مصر حمله میکند صد نفر کارشناس حوزههای میراث طبیعی و فرهنگی را با خودش همراه میکند تا بتواند آثار مصر را غارت کند و به کشور خودش انتقال دهد.
او بیان کرد: در غرب کمکم مطالعات باستانشناسی شهری نقش خودش را پیدا کرد و پررنگ شد. یکی از اولین نمونههای مطالعات باستانشناسی شهری به شهر اسلو پایتخت نروژ مربوط میشود که در قرن 19 انجامشده است. جالب است بدانید که اولین ثبت و ضبط های لایههای زیرین شهری نه توسط باستان شناسان بلکه توسط پیمانکاران شهری و افرادی که مشغول توسعه و ساختوساز در شهر بودند ثبت و ضبطشده است. بهطور مثال در کشور انگلستان و شهر لندن ایجاد شبکه فاضلاب باعث شده است بسیاری از این آثار آشکار شوند و نگرانیها از همان موقع شکلگرفته که این آثار باید شناسایی و بهدرستی مطالعه شود. در شهر اسلو پیرو مطالعات صورت گرفته بخشی از شهر بازسازیشده است و این نشان میدهد که تا چه حد شهرداریها خودشان را موظف میدانند که اطلاعات شهرها را ثبت و ضبط کنند و مردم محلی را با مسئله باستانشناسی شهری درگیر کنند. انجام مطالعات باستانشناسی مسائل شهری را منسجم و نهادینه کرد و چارهای جز این در حوزه شهرها وجود ندارد. در غرب با بمبهایی که آلمان ها بر سر شهرها ریختند و تخریبهایی که انجام شد متوجه لایههای تاریخی شهرها شدند و مشخص شد شهری که پوسته ظاهری دارد در زیر آن شواهدی از دنیای قدیم، موجود است.
پررنگ شدن مسئله باستانشناسی شهری در نیمه دوم قرن 19
به روایت شجاعی، باستانشناسی شهری ازجمله یکی از دانشهایی است که از دل باستانشناسی شکل گرفت. پس از اعلامیههایی که در فرانسه توسط ویکتورهوگو تدوین شد چند دهه بعد باز اتفاقاتی در کشور انگلستان رخ داد و مسئله باستانشناسی شهری در آن پررنگتر شد. نیمه دوم قرن 19 یک مجموعهدار انگلیسی به نام چارلزروژاسمیت از این موضوع گلایه میکند که در پایتختهای اروپایی هیچ شواهد کهنی از دوران باستان وجود ندارد و امکان فعالیت باستانشناسی در آنها میسر نیست. او میگوید: جمعیت این شهرها در حال افزایش است و شهرها در حال صنعتی شدن هستند و این موضوع باعث شده است که لایههای فرهنگی و شواهد زیرزمین بهواسطه توسعهای که انجامشده مختل شود و از بین برود و این نشان میدهد که توسعه صنعت، صرفا نگرانی مردم در این شهرهاست و دغدغهای برای کنکاش درگذشته مردم و ساکنان شهرها دیده نمیشود. او از این موضوع گلایه میکند که اندک شواهد باستانشناسی شهر توسط پیمانکاران و متولیان اقدامات عمرانی با مجوزهای عمرانی هرروز در حال نابودی است و خواهان این است که این موضوع متوقف شود. آلفرد کمپ نیز یکی از افراد گلایهمند از این موضوع است. این موضوع به سال 859 میلادی در حدود 200 سال پیش برمیگردد و آنها نگرانی خود را اعلام کردند و موفق شدند؛ اما اندیشه باستانشناسی در شهرهای ایران باسابقه کهن چند هزارساله وجود ندارد و از این بابت عقب هستیم.
او بیان کرد: در غرب کمکم مطالعات باستانشناسی شهری نقش خودش را پیدا کرد و پررنگ شد. یکی از اولین نمونههای مطالعات باستانشناسی شهری به شهر اسلو پایتخت نروژ مربوط میشود که در قرن 19 انجامشده است. جالب است بدانید که اولین ثبت و ضبط های لایههای زیرین شهری نه توسط باستان شناسان بلکه توسط پیمانکاران شهری و افرادی که مشغول توسعه و ساختوساز در شهر بودند ثبت و ضبطشده است. بهطور مثال در کشور انگلستان و شهر لندن ایجاد شبکه فاضلاب باعث شده است بسیاری از این آثار آشکار شوند و نگرانیها از همان موقع شکلگرفته که این آثار باید شناسایی و بهدرستی مطالعه شود. در شهر اسلو پیرو مطالعات صورت گرفته بخشی از شهر بازسازیشده است و این نشان میدهد که تا چه حد شهرداریها خودشان را موظف میدانند که اطلاعات شهرها را ثبت و ضبط کنند و مردم محلی را با مسئله باستانشناسی شهری درگیر کنند. انجام مطالعات باستانشناسی مسائل شهری را منسجم و نهادینه کرد و چارهای جز این در حوزه شهرها وجود ندارد.
چقدر از تجارب جهانی برای توسعه و رشد شهرها استفاده میکنیم؟
این استاد دانشگاه افزود: در دهه 60 میلادی ضرورت حضور باستان شناسان هنگام بازسازی شهرها پررنگ شد. از این دوره تا به امروز مسئله باستانشناسی باقدرت و دانش امروز پیش میرود و ثمرات آن را تمام شهرهای اروپا و ساکنان این شهرها از آن بهرهمند شدند.
او ادامه داد: اهمیت باستانشناسی شهری تا حدی است که ما در بسیاری از جوامع جهانی میتوانیم این موضوع را دنبال کنیم. یعنی جوامع جهانی خودشان را ملزم به مطالعات باستانشناسی کردهاند و منشورنامه و عهدنامه دارند. بهطور مثال در سال 1933 موضوع اهمیت بافت های شهری و لایههای شهری بهوضوح در شهرها دیده میشود. مسئله شهرهای تاریخی و اهمیت آنها بهعنوان شهرهای کهن وجود دارد.
شجاعی گفت: منظر تاریخی شهرها، مهمترین مسئلهای است که دغدغه جوامع جهانی با رویکرد جدید متفاوت با رویکردهای قبلی است که بهطور خاص در یادداشت وین در سال 2005 به آن توجه شده است. در این یادداشت صحبت از این است که مفهوم منظر تاریخی شهر فراتر از مفهوم عباراتی چون مراکز تاریخی، مجموعه تاریخی و یا بافت تاریخی است. متأسفانه این عبارت بافت تاریخی که ما باقدرت در شهرهای خودمان به کار میبریم، صدمات بسیاری زیادی به شهرهای ما وارد کرده است که باید درباره آنهم صحبت کنیم.
شجاعی ادامه داد: بهاینترتیب در این یادداشت بر این موضوع تأکید شده است که منظر تاریخی شهر بناها و آثار تاریخی و فضاهای باز را در بستر طبیعی و محیطی آن مدنظر قرار دهد و سایتهای باستانی بهعنوان شاهد استقرار در محیط شهری از دیدگاهی همهجانبه نگر سنجیده شود. یعنی نهتنها بافت یا مجموعه تاریخی مهم است، بلکه کل شهر بهمثابه یک اثر تاریخی باید مطالعه، بررسی و حفاظت شود و در کنار آن عوامل تاریخی و محیطی مهمی که در مکانیابی آن شهر نقش داشتند باید مدنظر قرار گیرند و جایگاه خودشان را در توسعههای ناگزیر پیدا کنند. در حال حاضر چقدر از این تجارب جهانی برای توسعه و رشد شهرها استفاده میکنیم؟! موضوعی است که مدیران شهری باید به آن فکر کنند
قطع عضو پیکره شهرها
او در ادامه تصریح کرد: متأسفانه به مفاهیم و مکانیابی شهر 70 سال پیش در شهر اصفهان توجه میشود و دیده میشود که چه صدماتی به شهر واردشده است. ما با شهرهای کهن زنده روبرو هستیم که استمرار حیات امروزی آنها نشان میدهد و پیشینیان ما انتخاب خوبی داشتهاند؛ اما امروز تخریبهای نسنجیدهای که در آنها انجام میشود به تدبیر ویکتور هوگو اعضای بدن شهرهای ما دچار قطع عضو میشوند و از دلایل آن بیتوجهی به موضوع باستانشناسی و نادیده انگاشتن موضوعات فرهنگی در شهرهاست.
باستانشناسی شهرداری، زمینه را برای انجام مطالعات شهری فراهم میکند
شجاعی تصریح کرد: شهرهای شاخص دارای پیشینیه بیشتری هستند و در کنار آن ضرورت اجتنابناپذیر توسعه و عمران شهری ارائه راهکارهای عملی و نظارت بر حسن انجام لایههای باستانی بر عهده شهرهاست. در نوشتههای اروپایی باستانشناسی شهرداری آمده است که ترجمه خوبی نیست و مانند واژه باستانشناسی میتواند موجب انحراف مخاطب شود.
او ادامه داد: اما میتوان معادلی برای آن انتخاب کرد که بتواند جامع و کامل باشد و حق مطلب ادا شود. باستانشناسی شهرداری، مسئله مهمی است که زمینه را برای انجام مطالعات شهری در شهرها فراهم میکند. باستان شناسان شهرداری در درجه اول به درک وقایع و فعالیتهای انسانی که در محدودههای سیاسی شهرها رخداده است؛ توجه میکنند یعنی تمام پهنه شهر را باید در نظر بگیرند نهفقط صرفا محدودهای که بهعنوان بافت تاریخی به دلایلی مطرحشده است.
به گفته این استاد دانشگاه، باید شهرها را از دوران ماقبل تاریخ تاکنون بررسی کنند. تاریخ گذشته شهرها در فعالیتهای کنونی مردم بسیار حائز اهمیت است و این موضوع باعث فضای تعاملی بین شهر و مردم شده است و شهر را برای مردم جذاب کرده است. با انجام مطالعات باستانشناسی در
باستانشناسی شهرداری در پاریس
شجاعی ادامه داد: شهرهای اروپایی تاریخ این شهرها به هزاران سال رسیده است. شهر پاریس بهعنوان یکی از کهنترین، تاریخیترین و غنیترین شهرهای اروپایی ازلحاظ باستانشناسی مطرحشده است.
او افزود: جالب است بدانید که نزدیک به 2 هزار محوطه باستانشناسی و قدیمیترین محوطه تاریخ با حدود 9 هزار سال پیش با دوران میانسنگی در این شهر شناساییشده است. بازسازیهای بسیار دقیق و جزیی از شهر پاریس دیده میشود و این موضوع افراد را به مطالعه جذب کرده است.
شجاعی ادامه داد: در باستانشناسی شهرداری بهطور خاص در شهر پاریس قوانین، آییننامهها، مطالعات و اکتشافات باستانشناسی وجود دارد این موضوع نشان میدهد که از پتانسیل باستانشناسی پیش از صدور مجوز برای انجام فعالیتهای عمرانی و ساختوساز کمک میگیرند و طبیعتا جلبتوجه مردم یک وزنه مهم برای کمک و انجام مطالعات باستانشناسی است. خروجی این کار پس از صدها سال مطالعه نقشه باستانشناسی شهر پاریس است که 2 هزار نقطه در آن نمایش دادهشده است.
به گفته علی شجاعی، زیر هرم شیشهای موزه لوور هم یکی از این نقاط باستانشناسی است که جاذبههای زیادی در آن وجود دارد و مردم میتوانند آن را ببینند و لذت ببرند. اکتشافاتی هم که در زیر کلیسای نطق دام بدست آمده از همین جنس است. پس بهاینترتیب رویکرد باستانشناسی شهرداری به این صورت است که هرگونه اقدام برای ساختوساز در شهرهای اروپایی یک فرصت برای شناخت زندگی تاریخ و مردمان گذشته است.
او بیان کرد: حامیان باستانشناسی در تدوین قوانین و رصد فرایندهای اداری کمک میکنند. در کنار این موضوع خیابانکشیها با نظارت و پتانسیل باستان شناسان انجام میشود تا توسعه فرصتی برای شناخت موقعیتهای گذشته باشد. عدم توجه به لایههای تاریخی برای توسعه شهری نگرانیهایی به وجود میآورد که امیدوارم با توجه به لایههای شهری این نگرانیها رفع شود.
جای خالی سایت موزههای در شهرهای ایران
شجاعی بیان کرد: طبیعتا آثاری که طی سدهها در اروپا جمعآوریشده است در موزههای شهر نگهداری میشود مجموعهای که امروز در شهرهای ما وجود ندارد. جای خالی سایت موزهها هم در شهرهای ایران دیده میشود. با انجام کاوشهای باستانشناسی فضاهای کاوش شده در بسیاری از موارد به فضاهای باز تبدیل میشوند که امکان بازدید مردم و علاقهمندان فراهم شود و اینگونه جاذبههای دیدنی شهرها افزایش پیدا میکند و توجه مردم به این مسئله آشکار میشود.مطالعات باستانشناسی در شهر وین نشان میدهد که تاریخ آن به 8 هزار سال قبل رسیده است. این شهر یک موزه تخصصی در رابطه با تاریخ شهر دارد که مجموعه ارزشمندی است. 165 هزار داده باستانشناسی شامل سفال، پارچه و ظروف در این موزه نگهداری میشود. شهرداریها در ساخت موزههای شهر حرف اول را میزنند.
او افزود: مطالعات باستانشناسی شهرداری با ایجاد حس مالکیت در مردم باعث افزایش تقاضا در عموم مردم برای انجام مطالعات باستانشناسی میشود. بهطور مشخص فعالیتهای عمرانی توسط بخش دولتی و خصوصی انجام میشود و جنبه پیشگیرانه دارد و درنهایت بهترین پیشنهاد برای آن عرصه ارائه میشود.
به روایت او، در موزه شهر نیویورک 750 هزار شی نگهداری میشود و 200 هزار شی بهصورت آنلاین قابل جستجو است و امروزه جای چنین موزههایی در شهرهای ایران خالی است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: برخی مطالعات در لندن برای باستانشناسی شهری انجامشده است. در این شهر باستانشناسی و توسعه شهری با یکدیگر و استاندارهای مبتنی بر قوانین پیش میروند. نسخه آخر این قوانین مربوط به کمتر از 10 سال گذشته است. در این شهر بیش از 850 کاوش باستانشناسی انجامشده و افرادی که میخواهند ساختوساز انجام دهند باید مجوز بگیرند. تقویت حس تعلق به مکان در این بافت ها بسیار ارزشمند است. مردم باید این مکانها را از آن خود بدانند و کمترین آسیب را وارد کنند و درکی از محله تاریخی خود داشته باشند. شهر لندن 1569 مترمربع بیش از دو برابر شهر تهران، فضای شهری دارد و در تمام پهنه تاریخی آن مطالعات باستانشناسی با قوانین انجام میشود. این مطالعات در مجلات تخصصی منتشرشده است.
او گفت: جالب است بدانید در سال 2013، نزدیک به 80 هزار درخواست برای توسعه شهر صادر شد که 2200 تا از آنها بررسی و نزدیک به 800 نمونه از آنها با مطالعات باستانشناسی بهصورت کاوش انجامشده است و در تمام پروژهها مشاوران وارد عمل شدهاند تا گزارشها را بررسی کنند. مشارکت عمومی در این زمینه از اهمیت بسیاری برخودار است. نمونهای از آن دیوار شهر لندن است که به یک مرکز فرهنگی تبدیلشده است.
مدیران شهری برای استفاده از منابع باستانشناسی بسیار مفید هستند
این دانشآموخته دكتري تخصصي - باستانشناسی گرایش دوران اسلامی بیان کرد: استمرار در انجام مطالعات موضوع مهمی است تا ما را به نتایج قابلقبول برساند. مدیران شهری بهواسطه ابزارهای قانونی خاصی که دارند میتوانند برای استفاده از منابع باستانشناسی بسیار مفید باشند و این تجربهای است که شهرهای اروپایی پشت سر گذاشتند و میبینیم که چقدر توانستهاند برای شهرهایشان مفید باشد.
او افزود: در موزه تخصصی شهر لندن که به همت شهرداری تأسیسشده است با تاریخ 10 هزارساله شهر، 7 میلیون شی نگهداری میشود. پروژههای باستانشناسی شهرداری این امکان را فراهم میکند که مردم درروند تولید اطلاعات سهیم باشند و آگاهی آنها افزایش پیدا کند که نتیجه آن حس تملک و تعلق به شهر است و این نشان میدهند که در شهرهای ایران این موضوع چگونه است و آیا مردم میتوانند در زمان اجرا و پسازآن در پروژهها شرکت کنند و فضایی را به وجود آورند که ارتباطات باستانشناسی رشد کند.
شجاعی ادامه داد: شهر اصفهان بهعنوان یکی از شهرهای مهم در فلات ایران و در جهان اسلام مطرح است. اما متأسفانه محدودهای که بهعنوان بافت تاریخی برای آن مصوب شده است محدوده کوچکی است که مسجد جامع تا میدان نقشجهان و خیابان چهارباغ را در برمیگیرد. یعنی از تمام این شهر ما فقط چند درصد آن را بهعنوان محدوده بافت تاریخی در نظر گرفتهایم. محدودهای که صرفا آثار اندکی از دوره قاجار، صفویه و دورههای قبلتر دارد و صرفا بر اساس شواهد موجود این محدوده را مشخص کردیم و در تلاش هستیم همین محدوده را هم محدودتر کنیم.
استاد دانشگاه هنر اصفهان تصریح کرد: متأسفانه هیچ دغدغهای برای کاوش لایههای زیرین این شهر وجود ندارد و شناخت زیادی از لایههای باستانی آن نداریم. آثارموجود در دوره سلجوقی اصفهان به 10 عدد نمیرسد یعنی از آن عظمتی که شهر اصفهان در دوره سلجوقی داشته و مرکز یک امپراتوری از ترکیه تا چین و پایتخت بوده است و حکمرانی که علاقه زیادی به ساختوساز داشته است کمتر از 10 اثر بیشتر نداریم و این موضوع به مسئله باستانشناسی شهری برمیگردد که روز به روز اندک میشود. درحالیکه در دوره قبل از اسلام شهر اصفهان وجود داشته است و ما متأسفانه هیچ بافت تاریخی از آن نداریم و افراد هر کاری دلشان خواسته کردند و لایههای زیرین را از بین بردهاند. این در حالی است که بازارها و کاخها خارج از شهرها ساخته میشدند و ما توانستهایم همه را محوکنیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان ادامه داد: انجام مطالعات باستانشناسی یک اولویت مهم و ضروری در شهرهاست که پیش از انجام هر پروژه ای باید اجرا شود و مدیران شهری باید به این مسئله توجه کنند. متأسفانه ما پرونده خوبی در این زمینه نداریم و شواهد فرهنگی خوبی را از دست دادهایم و از کشورهای پیشرو عقبماندهایم.
به گزارش اصفهان امروز دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور به سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان سپردهشده است،که پنجشنبه هر هفته نشست آنلاین در حوزه شهری با حضور و سخنرانی صاحب نظران شهری، تاریخی و فرهنگی کشور برگزار میکند.