در گفتوگو با مشاور امور بینالملل شهرداری اصفهان مطرح شد:
باغ زرشک؛ خانه دیپلماسی یا موزه بلدیه
حال که قرار است این عمارت تاریخی بدون توجه به هشدار کارشناسان و صاحبنظران فرهنگی، میراث فرهنگی، معماری تبدیل به موزه بلدیه شود، چه پیامدهای منفی دیگری را به همراه خواهد داشت؟ که نیاز دارد سیاست گذاران شهری اصفهان به این پیامدها توجه و در انجام این اقدام تجدیدنظر کنند.
«عمارت باغ زرشک»، عمارتی برجایمانده از تاریخ صنعت شهر اصفهان واقع در چهارباغ صفوی، عمارتی که در دهههای گذشته در اختیار شهرداری اصفهان قرارگرفته و بهعنوان«مرکز همکاریهای بینالمللی شهرداری اصفهان» در حال فعالیت بود تا اینکه در چند سال گذشته بحث تبدیل این عمارت تاریخی به«موزه بلدیه» مطرح شد، اقدامی که بنا به گفته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران فرهنگی، میراث فرهنگی، معماری و حتی مرمت غیراصولی و کارشناسی بوده و حتی در نگاه امروزین موزهداری اینگونه اقدام که عمارت تاریخی را تبدیل به موزه کنند، منسوخشده است،«اصفهان امروز» در گفتوگو با صاحبنظران امر به اصولی بودن تغییر کاربری عمارت باغ زرشک به موزه بلدیه در گزارشی تحت عنوان «باغ زرشک زیر بار ایدههای اشتباه» مفصل پرداخت، در این گزارش تمامی صاحبنظران و کارشناسان امربر این موضوع تأکید کردند، که تبدیل عمارت باغ زرشک به موزه اقدامی اشتباه خواهد بود که حداقل پیامد منفی آن گرفتن کارکرد چهارباغ صفوی از خیابان چهارباغ بالا و تبدیل کردن یک بنای تاریخی فاخر به بنای خالی سکنه که در طول سال کمترین حضور بازدیدکنندگان را دارد، خواهد بود، اما با اینحال شهرداری اصفهان طی روزهای اخیر در گفتوگوی رادیویی اعلام کرد که موزه بلدیه تا اوایل سال آینده در باغ زرشک افتتاح خواهد شد.
حال که قرار است این عمارت تاریخی بدون توجه به هشدار کارشناسان و صاحبنظران فرهنگی، میراث فرهنگی، معماری تبدیل به موزه بلدیه شود، چه پیامدهای منفی دیگری را به همراه خواهد داشت؟ که نیاز دارد سیاست گذاران شهری اصفهان به این پیامدها توجه و در انجام این اقدام تجدیدنظر کنند. ازاینرو اصفهان امروز با علی مقتدری، فعال حوزه دیپلماسی، دانشجوی مقطع دکتری رشته روابط بینالملل که از سال های گذشته بهعنوان مشاور امور بینالملل و روابط خارجی با شهرداری اصفهان همکاری میکند؛ گفتوگویی در رابطه با تغییر کاربری عمارت باغ زرشک «موسوم به مرکز همکاریهای بینالمللی شهرداری اصفهان» انجام داده است که مشروح آن را در ذیل مطالعه میکنید.
تبدیل عمارت باغ زرشک به موزه شهرداری اصفهان را تا چه اندازه اقدام مؤثر فرهنگی میدانید؟
در رابطه با تبدیل عمارت باغ زرشک از کاربری فعلی آن به موزه شهرداری اصفهان از جهات مختلفی میتوان موضوع را بررسی کرد که بهطورکلی در دو وجه گردشگری و دیپلماتیک تقسیم میشود.
در رابطه با وجه گردشگری موضوع بایستی تناسب بین موضوع موزه و محل موزه موردتوجه قرار گیرد. در حال حاضر موضوع تبدیل کارخانه ریسباف به موزه بزرگ اصفهان مطرح است و با توجه به ویژگیهای آن پروژه در رده موزههایی قرار خواهد گرفت که گردشگر زمانی در حدود 5 الی 7 ساعت از زمان خود را به بازدید ازآنجا اختصاص دهد. حال آیا بعدازاین زمان، فرصتی به بازدید از یک موزه موضوعی در آنسوی خیابان اختصاص خواهد داد؟
برخی از طرفداران این پروژه معتقدند که مثل برخی از شهرهای اروپایی میتوان مجموعهای از موزهها را ایجاد کرد؛ اما بایستی به این نکته دقت نمود که مجموعه موزهها حاصل اجتماع موزههای کوچک بازمان بازدید یکساعته است و گردشگر در یک نیمروز بازدید از چند موزه را در برنامه سفر خود قرار میدهد.
از سوی دیگر موزههای موضوعی در اماکنی که هنوز کاربری خود را حفظ کردهاند بهمراتب جذابتر هستند. برای مثال و در عالیترین سطح، مقرهای ملل متحد در نیویورک، ژنو، وین و نایروبی در برخی از روزهای هفته و بهصورت گروهی پذیرای گردشگران هستند. همچنین، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، کاخ باکینگهام، کاخ سفید و موارد متعدد دیگری هم هستند که در عین اینکه کاربری اصلی خود رادارند، بخشهایی از ساختمان امکان بازدید موزهای دارد.
در مثالی مشابه با شهرداری اصفهان، ساختمان شهرداری استکهلم به دلیل میزبانی از مراسم و ضیافت شام جایزه نوبل، به یکی از جاذبههای گردشگری این شهر تبدیل گردیده و محل حضور گردشگران است. خالی از لطف نیست که بگویم که در فروشگاه سوغات و یادگاریهای این موزه میتواند قسمتهایی از سرویس پذیرایی شام که در تعداد انبوه تولید میشود را به یادگار تهیه کنید!
لذا بهترین مکان برای موزه شهرداری اصفهان، اختصاص دو کریدور از ساختمان فعلی ستاد شهرداری است. این ساختمان در کانون دولتخانه صفوی واقع گردیده و گردشگران زمان زیادی را به این محور اختصاص میدهند، از سوی دیگر به دلیل وجود نهاد بلدیه برای قریب به 120 در اصفهان و کاربری مستمر 80 ساله این ساختمان، میتوان آن را نشانهای درخشان از وجود دولت ساختارمند در ایران و شهرهای مختلف آن دانست. در حقیقت گردشگر عالیقاپو و ساختمان شهرداری را در یک سیر میبیند و متوجه مفاهیم مدنظر ما میشود.
کاربری گردشگری در عین داشتن مزیتهای خود، آسیبهایی را نیز طبیعتا داراست. چراکه یک ساختمان محل تردد دائمی میگردد و در برخی اوقات حضور همزمان تعداد زیادی را به همراه دارد. گرچه با تدابیر و دستورالعملهای لازم میتوان از ساختمان صیانت کرد و پایداری سازه برای کاربری گردشگری سؤالی است که مهندسین بایستی به آن پاسخ دهند، اما عارضه اخیر برای سقف ورودی عمارت باغ زرشک این نگرانی را برای ما ایجاد کرده است که حتی با مرمت اصولی و کارشناسی شاید بهتر باشد از این گوهر بهصورت ویژهتری محافظت کرد.
فکر میکنم در این بخش از گفتگو بتوانیم وارد وجه دیپلماتیک تغییر کاربری شویم؛ آیا منظور محافظت ویژهتر از باغ زرشک به معنای تعطیلی این ساختمان است یا کاربری دیگری مدنظر دارید؟
استفاده اداری از یک ساختمان فقط به معنای آسیب رساندن به آن نیست، چون امور مختلف اداری تعداد اربابرجوع یکسانی ندارند و موضوعاتی که به آن رسیدگی میکنند به تدارکات و امکانات متفاوتی نیاز دارد.
عمارت باغ زرشک در سالهای اخیر دبیرخانه شورای اسلامی شهر اصفهان، معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان و از سال 1396 بانام مرکز همکاریهای بینالمللی شهرداری اصفهان فعالیت میکند. دو کاربری قبلی و کاربری فعلی هر سه اداری بوده است، اما ماهیت کارها و تعداد کارکنان و اربابرجوع کاملا متفاوت از یکدیگر؛در حقیقت کاربری فعلی با کمترین میزان رفتوآمد همراه بوده است و آسیب پیشآمده ناشی از فرسایش کلی بوده است.
عمارت باغ زرشک در شرایط فعلی دو بخش کلی دارد؛ بخش اداری همکف و بخش تشریفاتی طبقه اول که اتفاقا جذابیت موزهای و تردد پذیری ساختمان با کاربری موزه اغلب در طبقه اول خواهد بود.
بخش تشریفاتی بهعنوان محل دیدارها و ملاقاتهای اغلب خارجی شهردار اصفهان اختصاصیافته بود و فضاهایی برای انتظار مهمان، دیدار کاری و... نیز اختصاص داشت. اختصاص پاویون تشریفاتی برای مقامات عالیرتبه در سطح وزرا، شهرداران کلانشهرها، روسای اتاقهای بازرگانی و... کامل معمول است و یک اقدام کاملا ضروری و متعارف است.
به باور من بهترین تصمیم برای عمارت باغ زرشک، مرمت اساسی بنا، حفظ کاربری طبقه اول و استفاده از فضای طبقه همکف برای توسعه فعالیتهای دیپلماسی شهری در اصفهان است؛ فعالیتی که علاوه بر اهمیت و ضرورت کمترین اربابرجوع را دارد.
از توسعه فعالیتهای دیپلماسی شهری گفتید؛ مگر سطح فعلی برای اصفهان کافی نیست؟
خیلی صریح میگویم، یا ما از واژه دیپلماسی برای زینت دادن به جملاتمان استفاده میکنیم یا واقعا شیوه استفاده از دیپلماسی و کارکردهای آن را میشناسیم.
در استان ما بارها از زبان مقامات مختلف میشنویم که کارکردهای پایهای دیپلماسی مثل «توسعه روابط دوجانبه»، «حضور در مجامع بینالمللی» و«ارتباط با مردم کشورها» را بهعنوان اهداف و به تعبیر درستتر قلههای دیپلماسی شهر و استان اصفهان معرفی میکنند! در حالیکه بهعنوان مثال همین روابط دوجانبه مثل کاشت، داشت و برداشت در کشاورزی، ابزارها، تخصصها و امکانات لازم خود نیاز دارد. اگر در فلان مجمع بینالمللی شرکت کنیم، هیچ مصوبهای در جهت اهداف خود نگیریم، هیچ کرسی به دست نیاوریم، در حاشیهی آن هیچ رایزنی دوجانبه مفیدی نداشته باشیم، تنها مزیت سفر ما این است که دنیادیدهتر شدهایم و شناخت بهتری نسبت به قبل از سفر به دست آوردهایم.
گروه رشتههای آکادمیک این حوزه شامل روابط بینالملل، مطالعات منطقهای و دیپلماسی سازمانهای بینالمللی در کنار رشتههای گروه حقوق بینالملل، افراد را برای فعالیت در این حوزه تربیت میکند. علاوه بر این دانش و مهارت زبان خارجی، در کنار تجربه پروژههای خارجی و سفر موجب میشود تا آمادگی کامل برای فعالیت در این عرصه فراهم شود.
حال اگر در استان بگردیم چند نفر با جمیع این ویژگیها یا حداقل تعدادی از آنها در سمتهای مربوطه پیدا میکنیم؟ این در شرایطی است که تعداد قابلتوجهی از فارغالتحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی رشتههای لازم در مشاغل غیرمرتبط فعالیت میکنند.
پس در حال حاضر تناسبی بین ابزار و مقاصد در دیپلماسی استان و شهر اصفهان وجود ندارد و ضرورت دارد برای تغییر رویکرد و رویهها، امکانات لازم در تمام زمینههای برنامهای، لوجستیکی، نیروی انسانی و حتی ساختاری فراهم گردد.
آیا جایگاهی که برای دیپلماسی در اصفهان قائل هستید با وظایف معمول نهادهای مربوطه متناسب است؟
برای پاسخ به این پرسش به یک سوال مبناییتر باید پاسخ داد. آیا ما اصفهان را یک کلانشهر در سطح بینالمللی میدانیم یا نه؟! اگر پاسخ این پرسش بله است، توسعه دیپلماسی در زمره وظایف معمول قرار میگیرد.
اگر یک مروری بر فعالیت شهرداران شهرهایی که آنها را جهانی میدانیم انجام دهیم متوجه میشویم که شهرداران در موضوعات مربوط به جامعه جهانی ورود دارند. شبکهای به C40 وجود دارد که مربوط به اقدام شهرها در برابر تغییرات اقلیمی است و امسال شهرداران عضو این شبکه در اجلاس COP28 که نشست تغییرات اقلیمی ملل متحد است شرکت کردند.
اردیبهشت سال گذشته که وزیر خارجه لهستان به اصفهان سفر کرد، به دلیل اینکه ایشان رئیس دورهای سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز بود، در گفتگوهایش با شهردار اصفهان بخش زیادی از صحبتهایش را به جنگ اوکراین اختصاص داد. یا در مثالی دیگر، شهردار سابق اصفهان به اجلاس دولتهای محلی سازمان همکاریهای شانگهای دعوت گردید.
این موارد مروری، مصادیقی هستند که نشاندهندهی جایگاه شهرداران کلانشهرها در موضوعات نظام بینالملل است. دیگر شهرداران فقط در رابطه با شهر و کشور خود صحبت نمیکنند و اقداماتشان در چارچوب دروازههای شهر نیست.
اگر بگوییم که خب ما روزی به آن جایگاه میرسیم و بعد در سطح عالی نقشآفرینی میکنیم بایستی چنین گفت که نقشآفرینی بینالمللی شهر را به جایگاه عالی میرساند و نه بالعکس...
آیا در شرایطی که تعداد گردشگر خارجی و سرمایهگذار خارجی قابلتوجه نیست، چنین دورنمایی معنا دارد؟
گردشگر و سرمایهگذار نتیجهی دیپلماسی است. در حقیقت ما با دیپلماسی فعال و مؤثر با استفاده از تمامی ابزارهای آن، به تحقق چنین اهدافی سرعت میبخشیم.
اینکه دیپلماسی شهری محدودیتهایی دارد و شرایط کلی سیاست خارجی کشور در تعیین قلمروی دیپلماسی شهری تأثیر زیادی دارد حرف درستی است، اما بایستی دو موضوع را مدنظر داشت
دیپلماسی شهری در مواردی میتواند به دیپلماسی ملی کمک کند و از درهایی عبور کند که به روی دیپلماسی ملی بسته است. لذا، با همکاری نزدیک، فنی و علمی با دستگاه دیپلماسی کشور میتوان این جایگاه را تعریف کرد که البته چنانکه قبلا عرض کردم مستلزم فراهم کردن مقدمات در استان و شهر است.
فرض بگیریم که برکات ارتباطات بینالمللی یک قطار است، برای اینکه این قطار به ما برسد به ریل لازم است و ریلگذاری زمانی انجام میشود که هنوز قطاری نزدیک نشده است! در حقیقت بهتر است ریلگذاری در سالهای با مراودات کمتر انجام شود تا در سالهای با مراودات بیشتر، برکات دیپلماسی به مردم برسد.