کتاب «چهره‌های زنده رود» رونمایی شد

پاسداشت کهن الگوهای اصفهان

«در این سرزمین، پیر زمین ما گل‌خندان‌های بسیاری هستند که به چاه فراموشی ما گرفتارشده‌اند، دهقانانی می‌باید که آن‌ها را به قلمشان از این چاه نجات بدهند و روی چهره عروس میهن ما را زیباتر نمایان کنند در این دو سده ما کمتر به این گل خندان‌ها توجه کرده‌ایم» این‌ها بخشی از صحبت‌های بیان‌شده محمد عیدی نجف‌آبادی، اسطوره‌شناس بود که در آیین رونمایی از کتاب «چهره‌های زنده‌رود» در طولانی‌ترین شب سال«شب یلدا» در دو تکیه خاتون‌آبادی و آغاباشی تخت فولاد مطرح کرد.

پاسداشت کهن الگوهای اصفهان

«در این سرزمین، پیر زمین ما گل‌خندان‌های بسیاری هستند که به چاه فراموشی ما گرفتارشده‌اند، دهقانانی می‌باید که آن‌ها را به قلمشان از این چاه نجات بدهند و روی چهره عروس میهن ما را زیباتر نمایان کنند در این دو سده ما کمتر به این گل خندان‌ها توجه کرده‌ایم» این‌ها بخشی از صحبت‌های بیان‌شده محمد عیدی نجف‌آبادی، اسطوره‌شناس بود که در آیین رونمایی از کتاب «چهره‌های زنده‌رود» در طولانی‌ترین شب سال«شب یلدا» در دو تکیه خاتون‌آبادی و آغاباشی تخت فولاد مطرح کرد.

دو تکیه‌ای که در طول سال بسته است، اما برای مراسم رونمایی از کتابی برای عموم بازشده بود که به 40 نفر از هنرمندان معاصر آرامیده در تخت فولاد اصفهان پرداخته است، درواقع این شب و مکان اسطوره‌ای بهانه‌ای شد که از اسطوره‌ها و اهمیت آن در زندگی امروز صحبت به عمل آید و در کنار آن به‌ضرورت اسطوره‌سازی کهن‌الگوهای اصفهان همچون این 40 هنرمند آرامیده در تخت فولاد تأکید شود.


کتاب «چهره‌های زنده‌رود»؛ ادای دینی به هنرمندان جهان شهری تاریخی به نام اصفهان

مهدی تمیزی، نویسنده کتاب«چهره‌های زنده رود» در ابتدای این مراسم اظهارکرد: کتاب حاضر، برای معرفی هنرمندان هنرهای تجسمی و صنایع‌دستی، که در گورستان تاریخی تخت فولاد به خاک سپرده‌شده‌اند، نگارش و طراحی‌شده است.

او با اشاره به اینکه پژوهش برای تدوین کتاب«چهره‌های زنده رود» نزدیک دو سال زمان برده است، افزود: این کتاب، چند گلبرگ از گلستان هنرمندان خفته در گورستان تخت فولاد و دیگر گورستان‌های ایران و جهان است که علاوه بر معرفی هنرمندان به زبان فارسی، این کتاب به انگلیسی هم ترجمه‌شده است، و دلیل اینکه این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه‌شده، بدین خاطر است که من معتقدم دیگر زمان چاپ معرفی هنرمندان و کتاب‌های هنری به یک‌زبان گذشته است و نیاز است این‌گونه کتاب‌ها به زبان‌های مرجع دنیا ترجمه شود، تا جهانیان بیشتر از محتوا این کتاب‌ها استفاده کنند.

این نویسنده تصریح کرد: سه نکته برای گزینش هنرمندان حاضر در کتاب«چهره‌های زنده رود»، مدنظر بوده است؛ یک، در رشته هنرهای تجسمی و صنایع‌دستی نامدار باشند؛ دو، در تخت فولاد به خاک سپرده‌شده باشند؛ سه، عکس واقعی (و نه طراحی خیالی) از چهرة آن‌ها موجود باشد.

او گفت: در این کتاب به معرفی 40 هنرمند مطرح هنرهای تجسمی و صنایع‌دستی، آرمیده در تخت فولاد همچون محمدعلی اصفهانی (سلطان الکُتّاب) ، محمدابراهیم نقاش‌باشی (آقا محمدابراهیم نقاش‌باشی؛ نعمت الهی) ، محمدتقی صحاف اصفهانی ، عبدالحسین صنیع همایون (میرزا عبدالحسین صنیع همایون) ، محمدباقر نقاش‌باشی سمیرمی (میرزا محمدباقر نقاش‌باشی) ، عبدالغفار مصدق زاده ، عبدالرزاق مصدق فر ، علی عبدالرسولی ، محمدکاظم مجنونی ، عبدالحسین قدسی (میرزا عبدالحسین قدسی) ، رضا نقاش ، عباس ذوالفنون ، میرمحمدمهدی خلیقی پور ، مهدی چهره‌نگار (میرزا مهدی چهره‌نگار) پرداخته‌شده است.

تمیزی ادامه داد: مهدی امامی (حاج میرزا آقا امامی) ، ابوالقاسم خوشنویس (میرزا ابوالقاسم خوشنویس) ، محمدجعفر درویش زرگر ، غلامحسین سِنِمار ، سید محمد عُرَیضی ، یدالله زاغیان ، مهدی صفدرزاده حقیقی (مهدی خان صفدرزاده حقیقی) ، سید حبیب الله شریف واقفی ، فرد اصفهانی (میرزا آقا فرد اصفهانی) ، محمدخلیل گلریز خاتمی ، احمد عجمی ، غلامحسین درخشان ، حسین خطایی ، حسین معارفی ، سید احمد فرشته نژاد ، احمد صنیعی آباده ، محمدباقر پرورش ، محمدحسین مصورالملکی (حاج مصورالملکی) ، حسین مطیفی فرد ، اسماعیل کاظم پور ، محمدتقی ذوفن ، ابوالقاسم جلا،مهدی چهره نما (میرزا مهدی خان چهره نما) ، رضا الیکی ، شکرالله صنیع زاده ، عباس بانی معمار از دیگر هنرمندان معرفی شده در کتاب هستند.

او تأکید کرد: در گستره کم‌نظیری چون تخت فولاد و در جهان شهری تاریخی چون اصفهان و در جای‌جایران و جهان، هنرمندان نامدار بسیاری آرمیده‌اند که به سبب موارد گفته‌شده، امکان معرفی آن‌ها در کتاب حاضر نبود.

این هنرمند هنرهای تجسمی با اشاره به حضور امیر هوشنگ جزی‌زاده در این مراسم اظهار کرد: وی آخرین نسل از هنرمندان نگارگر عصر صفوی است؛ کسی که به معنای واقعی طراحی را می‌شناسد و از رنگ به مقدار لازم بهره می‌برد.امیدوارم جامعه نقاش و نگارگر ما نگاه بیشتری به گذشتگان داشته باشد، از آنان بیاموزد و کمتر به سراغ رفتارهای پر زرق و برق و رنگ و آب امروزی برود.

شخصیت‌های کتاب «چهره‌های زنده‌رود» باید کهن‌الگوهای اسطوره‌ای ما باشند

محمد عیدی، محقق و اسطوره‌شناس با اشاره به تلاقی آیین رونمایی کتاب«چهره‌های زنده رود» با شب یلدا اظهار کرد: این مراسم از سه جهت قابل‌توجه است درواقع ازلحاظ زمانی در یک‌زمان اسطوره‌ای و ازلحاظ مکانی این مراسم در یک مکان اسطوره‌ای برگزارشده است ضمن اینکه قرار است درباره کتابی صحبت به عمل آید که در آن به شخصیت‌هایی پرداخته شود که می‌توانند و باید کهن‌الگوهای اسطوره‌ای ما باشند.

او افزود: فضای اسطوره‌ای به من این اجازه را می‌دهد که پیوندی بین این سه ضلع مثلث برقرار کنم البته باقتضای موضوعات روز سه مقدمه باید گفت، اولین مقدمه که بارها به آن اشاره کردم و باز روی آن تأکید می ورزم و معتقدم که باید همه دغدغه‌مندان اهل فرهنگ به این موضوع توجه داشته باشند این است که جامعه مدرن بی‌نیاز از اسطوره‌ها نیست، درگذشته پروتستآن‌های مسیحی آلمانی تلاش ویژه‌ای درخصوص عرفی کردن امر قدسی با نگاه عینی گرا کردند که از جهان اسطوره‌زدایی کنند، اما کامیاب نشدند زیرا اسطوره‌ها بنا به پاسخی که به بنیادی‌ترین پرسش‌ها و اصلی‌ترین نیاز بشر می‌دهند، همچنان کارکردهای خود را در جهان ما نیز حفظ کرده‌اند.

شکل‌گیری اسطوره‌ها در جهان مدرن بر اساس نیازهای مدرن

این محقق تصریح کرد: ملتی که از سر تغافل یا از سر عمد اسطوره‌های خود را نادیده بنگارند و یا غبار فراموشی بر آن بنشانند، الزاما بدین معنی نیست که عناصر آن فرهنگ نیاز به اسطوره ندارند،فقط بدین معنی است که لاجرم برای پاسخگویی به نیازهای فرهنگی شان در اسطوره‌های بیگانه زیستن می‌کنند و به همین دلیل براینکه دچار این نقیصه نشویم که به قول حافظ « آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد» باید رجعتی بکنیم و در خود زیستن را بیاموزیم البته با این توضیح اضافی که اسطوره‌ها در جهان مدرن بر اساس نیازهای مدرن شکل می‌گیرند و پاسخ‌های به هنگام می‌دهند.چرا که قابلیت و انعطافی بالایی براین همانی با موضوعات بهنگام دارند.

او گفت: دومین مقدمه درباره این است که تمام باورها ما در ساخت فرهنگ و نظام باور ما، رفتارهای ما را صورت‌بندی می‌کنند، یعنی ازیک‌طرف علت موجده، رفتارهای ما، باورهایمان هستند و از طرف دیگر ضامن بقاین باورها همان رفتارها می‌شوند درواقع پایداری و بقای باورها به رفتارهایی است که شکل می‌دهند. این رفتارها اعم از فردی و جمعی (خاصه مناسک و آیینی) در صورتی که نحیف شوند یا از میان بروند به طور مستقیم باعث بی رمقی یا بی جانی آن قسم از باورهایی می شوند که آن رفتار بواسطه آن بوجود آمده است.

عیدی اضافه کرد: سومین مقدمه‌ای که به آن اشاره می‌کنم این است که رفتارهایینی و مناسکی ما ازجمله شب یلدا و آیین کفن‌ودفن مردگان همه و همه، جز آیین‌ها گذارهستند که هم الگویی از یک واقعیت اند و هم الگویی برای واقعیت هستند، یعنی می‌توان آیین‌ها را از دو وجه موردبررسی قرارداد، اینکه الگویی از چه چیزی هستند و یا الگویی برای چه چیزی هستند این آیین ها همین دلیل هم اخلاقی‌اند هم جهان‌بینی هستند.چون جهان آن گونه که زیسته می شود و آنگونه که تصور می شود ؛ در آیین متجلی می گردد.

او اظهار کرد: آیین‌هایی همچون شب یلدا، یا آیین‌هایی همچون کفن‌ودفن که مکرر در تحت فولاد شاهد آن بوده‌ایم درواقع یک جهش است، جهش به درون امر قدسی. و اساسا از جنس استقرا نیستند بلکه یک ویژگی پارادایمی دارند، برخی از عزیزان با نگاه استقرایی به باورهایی اسطوره‌ای می‌نگرند و تیشه به ریشه اسطوره می‌زنند و آن را خرافه می‌پندارند، در صورتیکه آن‌ها از جنس استقرار نیستند بلکه یک ویژگی پارادایمی دارند گویی به قول محققان یک نوری از بیرون زندگی بر ما می‌تابد وزندگی ما را معنا بخش می‌کند، این مهم درمورد اسطوره‌ها است و هم در مناسک دینی و به همین علت است که می گوییم در مناسک اعم از یلدا و آیین کفن و دفن،هم چهان بینی متجلی می شود و هم جهان بینی را باورمندان از طریق اجرایین زندگی می کنند.

همه آیین‌ها گذار تجلی دهنده آغازی از یک پایان است

این محقق و اسطوره‌شناس گفت: شب یلدا که در آستانه آن هستیم و به‌قول‌ ابوریحان بیرونی «اولین روز دی‌ماه، خرم روز است» یعنی تولد خورشید است شبی مقدسی است و همان‌طور که گفتم در آیین‌های گذار مفاهیم رازآلودی و معانی اسرارآمیزی در مورد آن وجود دارد و نیاز دارد در این جهان پرآشوب بیشتر به آن بنگریم بدین معنا که شب یلدا فرصتی برای شدن است، هم آیین‌های مرگ و هم آیین‌های یلدا به شما این امکان را می‌دهد که زندگی فرآیند محور پیشه کنید به‌نوعی شمارا فاصله می‌دهد از اینکه نگاه شما به زندگی صرف یک اتفاق باشد، همه آیین‌ها گذار مثل آیین شب یلدا و آیین کفن‌ودفن درواقع تجلی دهنده آغازی از یک پایان است و فقط در این آیین‌ها است که ممکن است مرگ ابژکتیو-فیزیکال-بکنید اما حیات سابژکتیو- انفوسی-داشته باشید و به حیات خودتتان ادامه دهید به همین دلیل آیین‌های ما در بعد ملی و حتی دینی یک چرخش دوری است به قول انسان شناسان یک تکامل دوری است به قول عرفا عروج ماست از قوس نزولی به قوس صعودی به‌نوعی پرواز از جهان گیتیانه به مینوانه است به دلیل همین رازآلودگی و معناگرا بودن است که همیشه آیین‌های اسطوره‌ای ما و باورهای اسطوره‌ای ما مبدع و خالق هنر بوده‌اند و هنر از آن‌ها مایه می‌گرفته است زیرا تخیل را فربه می ساخته و با زبان استعاری و نمادین جهان ارتباطی را گسترده تر می کرده است.

او ادامه داد: در آیین شب یلدا، آدابی برای آن متذکر و متصور شده‌اند کما اینکه تمامی مناسک آیینی چنین است مثل‌اینکه قصه،شاهنامه،حافظ و یا قرآن بخوانیم دلیل این امر این است که ما در تمام تجاربی که بر اساس ضرورت‌های زیستی این محیط کهن‌سال به وجود آمده انباز و شریک شویم و ضمنا آن‌ها را به یکدیگر منتقل کنیم تا اهریمنان بر تفکر ما سایه نیفکنند تا بتوانیم این شب طولانی را که می‌تواند از نگره رازناکی هر شبی باشد به سپیده‌دمانی دوباره متصل بکنیم.

چاره ای جز رجوع به کهن‌الگوهای اسطوره نداریم

عیدی تأکید کرد: ما چاره‌ای نداریم که جهانمان را شایسته زیستن کرده و رجوع به کهن‌الگوهای اسطوره داشته باشیم، ایمان به این کهن‌الگویی اسطوره‌ای در شرایطی به وجود می‌آید که افرادی همچون مهدی تمیزی، نویسنده کتاب«چهره‌های زنده رود» اهتمام به جستارنویسی وزندگی‌نامه‌نویسی مشاهیری که قابلیت اسطوره شدن دارند،بورزند ما در دو سده اخیر همیشه در دیگران زیسته‌ایم و به خود نگرسته‌ایم، ما باید بیاموزیم که در خود زیستن کنیم و به دیگران نگریستن.

این محقق تصریح کرد: ازجمله داستان‌هایی که در شب یلدا نقل می‌کنند، داستآن‌های فولکلور و فرهنگ‌عامه‌ای است که پیرمردان و پیرزنان برای فرزندان خود واگویه می‌کردند و همه آن‌ها از سر حکمت بود، گو اینکه حکمت درگذشته ویژگی صرف حکیمان نبود بلکه صفت عامی بود برای همه مردم که آنچه را که ما در آیینه نمی‌بینیم آن‌ها در خشت خام می‌دیدند.

او ادامه داد: یکی از این داستان‌های عامیانه داستان « گل خندان» است، در ادبیات عامه داستان گل خندان این‌طور آغاز می‌شود «که او دختر زیباروی بود چون می خندید از لبانش گل لبریز بود و چون می گریست از چشمانش مروارید غلطان سرازیر بود بر زیر پاس راستش خشت طلا می گشت و بر زیر پای چپش نقره. شاهزاده ای دل در گرو او بست و با او ازدواج کرد، زمانی که قرار بود او را به حجله گاه ببرندبه حیله عجوزه ای گرفتار شد و دختری زشت روی و بزک کرده ای را به جای او برنشانند و گل خندان ما را به چاه افکندند چنان که یوسف کنعانی را. از آن به بعد نشاط و آبادانی از ملک رخت بست تا درنهایت توسط دهقانی از چاه نجات داده می‌شود و مجدد آبادانی و نشاط به کشور برمی‌گردد».

لزوم رهاییدن «گل‌خندان‌ها» از چاه فراموشی در عصر حاضر

عیدی اضافه کرد: از بیان این داستان می‌خواستم نتیجه بگیریم در این سرزمین، پیر زمین ما گل‌خندان‌های بسیاری هستند که به چاه فراموشی ما گرفتارشده‌اند، دهقانانی می‌باید که آن‌ها را به قلمشان از این چاه نجات بدهند و روی چهره عروس میهن ما را زیباتر نمایان کنند در این دو سده ما کمتر به این گل خندان‌ها توجه کرده‌ایم، امیدوارم به‌جاینکه قلم‌ها را به کاربندیم که نقش بر روی یخ بنگاریم، خط بر روی آب بنویسیم، خلق را بر پشت گاو بنشانیم، پنجه بر روی‌هم بکشیم قلم را در خدمت نمایاندن فرهنگ غنی خودمان بگیریم، امیدواریم کتاب‌هایی در مورد زندگی‌نامه هرکدام از این بزرگان که در کتاب«چهره‌های زنده رود» به‌عنوان استادان هنرهای تجسمی یادی از آن‌ها رفته است؛ نوشته شود و بعدازآن هنرمندان ما این بزرگان را در قالب هنرهایی همچون سینما و تئاتر به مردم بیشتر معرفی کنند تا این مشاهیر تبدیل به کهن‌الگوهای اسطوره‌ای شوند.


کتاب«چهره‌های زنده رود» کهکشانی از ستارگان سقف عالم معنای اصفهان

محمدعلی ایزدخواستی، مسئول دفتر نمایندگی کمیسیون ملی یونسکو در اصفهان اظهار کرد: وقتی قرار است درباره رونمایی یک اثر صحبت شود، اولین موردی که به ذهنمان می‌رسد، بررسی منظر خلقی آن اثر است که این کتاب در مورد چه هست؟، چه شخصی آن را نوشته و هدف از نوشتن چه بوده است؟و چه آثاری برای آن کتاب مترتب است.

او ادامه داد: کتاب«چهره‌های زنده رود» کهکشانی از ستارگان سقف عالم معنای اصفهان را در خود جای‌داده است، 40 نفر از هنرمندان برجسته‌ای که آن‌ها ذره‌ذره آستان معنای شهر اصفهان را به وجود آورده‌اند و اگر بخواهیم درگیر خلق اثر و کهکشان خالق این آثار شویم کار بسیاری می‌طلبد.

مسئول دفتر نمایندگی کمیسیون ملی یونسکو در اصفهان ضمن نگاه خوانشی به کتاب«چهره‌های زنده رود» تصریح کرد: آنچه در نگاه خوانشی این کتاب مدنظر است، این بوده که من به‌عنوان خواننده کتاب چه خوانشی از این اثر دارم؟ این نگاه خوانشی، نگاهی است که هرکدام از ما را در مواجه با این اثر می‌توانیم به دست آوریم و به نگاه خوانشی خودمان دست‌یابیم، امروزه به‌اندازه‌ای که به خوانش آثار هنری اعتبار قائل هستند شاید برای خلق آن آثار اعتبار قائل نباشند، به نظر من کتاب«چهره‌های زنده رود» داری پتانسیل و ظرفیت است که بتوان احساسات خود را در آن درگیر کرد.

او با اشاره به سه ویژگی و عامل اثرگذار کتاب«چهره‌های زنده رود» افزود: ویژگی آن چیزهایی است که در نگاه خلقی مطرح می‌شود، اما آنچه در نگاه خوانشی است عامل تأثیرگذار است، من چه تأثیری از این کتاب می‌گیرم؟و مواجه با این کتاب چه تأثیری بر روی من می‌گذارد؟ و همین امر شاید نگاهمان به اثر راکمی عمیق‌تر بکند.

این نویسنده تصریح کرد: اولین مشخصه کتاب«چهره‌های زنده رود» درباره شخصیت‌ها است، در مورد شخصیت‌هایی بزرگان عالم معنایی هستند که به جد در کنار هم نشستند و بسیار هم خوب مولف در مقدمه اشاره‌کرده است که این‌ها فقط گوشه‌ای کوچک اساتید عالم فرهنگ و هنر شهر هستند افرادی که تصویر و یا عکس از آنان موجود نیست.

مواجه با تخت فولاد ویژگی بارز کتاب«چهره‌های زنده رود»

او ادامه داد: این کتاب فرصتی را به وجود آورده که این شخصیت‌ها مجدداً زنده شوند، این سحر، اثرگذاری متن و متن شدگی است، این متن برای ما که در این دهه و زمانی زندگی می‌کنیم که این شخصیت‌ها را ندیده و از آن‌ها بی‌اطلاع هستیم، فرصت رویارویی با آنان را به‌نوعی به وجود آورده است. این زنده شدن شخصیت‌ها در اثر متن اعجازی بود که کتاب«چهره‌های زنده رود» مشاهده کردم و تأثیر شگرفی بود که بر روی من گذاشت، افرادی که فراموششان کرده‌ایم و مجدد در اثر مطالعه این کتاب فرصتی پیدا کردم که در دنیای متن‌هایی با آن‌ها آشنا شوم.

ایزدخواستی تأکید کرد: کتاب«چهره‌های زنده رود» یک نگاه بینا متنی بود؛ بین متنی که امروز ماست وقتی نام «استاد عبدالغفّار مصدّق زاده»، کاشی‌کار و هنرمند نامی اصفهان را در این کتاب می‌بینیم و چهره آن را در کتاب مشاهده می‌کنیم به دنبال اثرش در کاشی‌های اصفهان می‌گردیم.این کتاب فرصتی برای زنده شدن و براین همیشه بیدارانی که ما از آن‌ها غافلیم خلق کرده است و این اثر به نظر من می‌تواند در روح انسان تأثیرگذار است.

ملاقات با تخت فولاد؛ ملاقات با یک اسطوره زنده است

او گفت: دومین عامل اثرگذاری که در خوانش متن وجود دارد،ملاقات با تخت فولاد است. ما که اصفهانی هستیم و همه تجربه کرده‌ام که ملاقات با تخت فولاد خیلی فراتر از شناختن این مکان است.دیگر ملاقات با تحت فولاد، ملاقات با معماری نیست، ملاقات با سرگذشت شخصیت‌هایی است که اینجا آرمیده‌اند نیست، ملاقات با بستگان و نیاکانمان در این گورستان نیست، ملاقات با تخت فولاد، ملاقات با یک اسطوره زنده است.

مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان ادامه داد: یکی از ابر اسطوره‌هاین سرزمین تخت فولاد است، تخت فولادی که در ملاقات با آن درک‌هایی برای انسان به وجود می‌آید که در گورستان‌های دیگر نشانی از آن نیست، مگر می‌شود شخصی با تحت فولاد ملاقات کند، اما این روایت بابا رکن که می‌گویند«سر بر مزارش بگذار و صدایش بشنو و در ذهنش متبادل نشود» و من از میان لب‌هایی فروبسته تصویرگری شخصیت‌هایی این کتاب به دنبال صداها و نجواهای مبهم این هنرمندان در این کتاب دورهم نشسته‌اند، گشتم و در آن تجربه درونی و خیالی خود را هم‌زمان خودم احساس کردم، شاید تصاویر رنگی از این شخصیت‌ها وجود داشت و در کتاب منتشر می‌شد به این اندازه بر روی من خواننده تأثیرگذار نبود که فتو پینت ها کتاب«چهره‌های زنده رود»توانست با من ارتباط برقرار کند،پس دومین ویژگی این کتاب ملاقات با تخت فولاد است.تخت فولاد ملاقات کردنی است.

او اضافه کرد: سومین ویژگی که این کتاب دارد، مسئله زمان است، اگر شخصیت‌هایی که در کتاب «چهره‌های زنده رود» به آن پرداخته شد را بررسی کنیم درخواهیم یافت عموم این شخصیت‌ها به دوره‌های قاجار و پهلوی اول اختصاص دارند اما این کتاب به‌عنوان یک متن فرصتی برای هم‌زمانی تاریخی به وجود آورده است، واقعیت تاریخی آن‌ها این است که این شخصیت‌ها هرکدام در یک‌زمانی، در یک جغرافیایی از اصفهان و در یک نقطه‌ای نشسته‌اند، اما هم‌اکنون باشخصیت‌ها روبه‌رو نیستم بلکه با متن کتاب روبه‌رو هستیم که یک اثر متمایز از این‌ها است که متن فرصت هم‌نشینی برای آن‌ها به وجود آورده است.

ایزدخواستی گفت: فرد بامطالعه کتاب «چهره‌های زنده رود» احساس می‌کند در مواجه یا ملاقات با یک سمفونی است که بزرگانی این سمفونی را می‌نوازند، این بزرگان همان هنرمندان و صنعتگران هنرهای ظریفه ای اصفهان هستند که در کتاب «چهره‌های زنده رود» در یک مکان کنار همدیگر نشسته‌اند، این برداشتی است که امروز من خواننده از این‌ها دارم.

بگذاریم اسطوره‌ها، اسطوره‌سازی کنند

او گفت: «چهره‌های زنده رود» فرصت خوانش معنوی را بری هرکدام از ما به وجود آورده است که بی‌شک مراسم امروز با این جغرافیا، قسمتی از متن این کتاب و خاطره ذهنی از هرکدام ما می‌شود که در سال‌های بعد به آن رجوع پیدا کنیم این حس تجربه امروز را در کنار تجربه این چهل نفر شخصیت کتاب بامزه دیگر در ذهنمان تجربه می‌کنیم و امیدوارم این حس تجربه خوبی را که امروز در این مکان به دست آوردیم برای فرزندانمان نقل کنیم، بگذاریم اسطوره‌ها، اسطوره‌سازی کنند و اسطوره‌ها در ذهن فرزندمان نقش ببنند و آن‌ها برای فرزندانشان تعریف کنند.

ابراهیم عمرانی، مدیر مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد در ادامه اظهار کرد: یلدا بهانه‌ای بود تا امروز در سرزمین مقدس تخت فولاد، با جمعی از هنرمندان دیدار و از کتابی رونمایی کنیم که بخشی از مشاهیر این سرزمین را معرفی می‌کند.

او گفت: اگر بخواهیم وجه تمایزی برای مجموعه تخت فولاد، جدا از جذابیت‌های معماری، گردشگری و هنری آن قائل باشیم، وجود مشاهیر، بزرگان، هنرمندان، علما و شهدایی‌ست که در این ارض مقدس آرمیده‌اند.

مدیر مجموعه تخت فولاد ضمن تشکر از نویسنده کتاب و عوامل تولید آن تأکید کرد: وظیفه دیگر مجموعه تخت فولاد، جدا از حفظ میراث این سرزمین و حفظ بنا، حمایت از تولیدات و آثار فرهنگی و پژوهشی برای تبیین و معرفی شخصیت‌های مدفون در آن است.

او در خصوص مشارکت فعالان حوزه پژوهش با مجموعه تخت فولاد افزود: امیدواریم با همت فعالان این حوزه، نقش خود را در حمایت از معرفی مشاهیر مجموعه تخت فولاد پررنگ‌تر ایفا کنیم.

عمرانی در پایان سخنان خود با اشاره به مکان برگزاری مراسم افزود: هدف از برگزاری این نشست در تکیه خاتون‌آبادی و آغاباشی، احیای تعدادی از این تکیه‌هاست. تکیه خاتون‌آبادی نیز ازجمله تکیه‌های کمتر دیده‌شده مجموعه تخت فولاد به شمار می‌رود.

به گزارش اصفهان امروز ناشر کتاب«چهره‌های زنده رود» نشر اسپانه با همکاری مجموعه تخت فولاد است که تصویرگری آن را وحید شریفی، ترجمه آن را نفیسه حاجاتی و طراح گرافیک کتاب را علیرضا عسکری فر بر عهده داشته‌اند.

ارسال نظر