در میزگرد « تابآوری در بافتهای ناکارآمد شهری» مطرح شد:
غفلت از اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بازآفرینی شهری
سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان که دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور را بر عهده دارد در سومین میزگرد تخصصی بازآفرینی شهری به این موضوع « تابآوری در بافتهای ناکارآمد شهری» پرداخت در این میزگرد که حسین حاتمی نژاد، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران سخنران اصلی آن بود به ابعاد تازه شیوه بازآفرینی شهری در بافتهای ناکارآمد شهری و افزایش تابآوری در این نوع بافت ها پرداخت که مشروح صحبتهای این نشست را در ذیل ازنظر میگذرانید.
زمانی که در جلسه مقام معظم رهبری با سران سه قوه، سکونتگاههای غیررسمی جز پنج اول آسیب اجتماعی کشور معرفی شد، کسی باور نمیکرد که یکی از پنج آسیب اجتماعی اول کشور ارتباط با مباحث کالبدی شهری داشته باشد، اما واقعیت این است هرچند این جمله کلیشهای شده و بارها از زبان صاحبنظران متعدد شنیدهایم که«شهر موجود زنده است»، باید بپذیریم که تاکنون در سیاستگذاریهای شهری آنچنانکه باید به این مقوله توجه نشده است و همین امر باعث شده که هرروزه شاهد افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه باشیم.
از طرفی غفلت از مباحث اجتماعی در حوزه شهری باعث شد در سند آسیبهای اجتماعی کشور که مقام معظم و سران سه قوه بر کاهش نیم درصدی سالیانه آسیبهای اجتماعی تأکید داشتند، پیوست فرهنگی و اجتماعی برای سکونتگاههای غیررسمی در نظر گرفته شود.
اگر این سند را بررسی کنیم درخواهیم یافت یکی از محورهای مهم این سند در حوزه سکونتگاههای رسمی راهبرد افزایش تابآوری در بافتهای ناکارآمد شهری است اما این محور از سند همچون بسیاری از محورهای سندهای که در کشور تنظیم و پس از مدتها به ورطه فراموشی سپرده میشود، به فراموشی سپرده شد اما این بار سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان که دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور را بر عهده دارد در سومین میزگرد تخصصی بازآفرینی شهری به این موضوع « تابآوری در بافتهای ناکارآمد شهری» پرداخت در این میزگرد که حسین حاتمی نژاد، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران سخنران اصلی آن بود به ابعاد تازه شیوه بازآفرینی شهری در بافتهای ناکارآمد شهری و افزایش تابآوری در این نوع بافت ها پرداخت که مشروح صحبتهای این نشست را در ذیل ازنظر میگذرانید.
توجه به مسئله محیطزیست در بازآفرینی شهری اصفهان
حاتمینژاد بابیان اینکه بازآفرینی پایدار شهری با سه ضلع حفظ محیطزیست، اقتصاد مولد و برابری فرصتهای اجتماعی تشریح میشود، گفت: بر همین اساس نیاز به بررسی دارد این سه ضلع در سطح شهر اصفهان برای بازآفرینی لحاظ شده است؟ و باید چه نکاتی به آن اضافه کنیم؟.
او اضافه کرد: شهرسازان و معماران معتقد هستند برای پایداری شهری و بازآفرینی پایدار باید حداقل شش موضوع را مدنظر قرارداد. یکی اینکه شهر باید عمودی ساخته شود. متأسفانه شهرهای امروزی بهصورت افقی ساختهشدهاند که بسیار نامناسب هستند. در بازآفرینی باید مسائل طبیعی مانند آب، خاک و جنگل در نظر گرفته شود. متأسفانه در حال حاضر کشور و اصفهان با معضل کمآبی روبروست و در حال حاضر زایندهرود که بخشی از زندگی اصفهانیهاست؛ یک قطره آب هم ندارد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: در ایران مدیریت یکپارچه نداریم و این عامل اصلی همه عقبماندگیها نظام مدیریت شهری در ایران است. در کشورهایی مانند فرانسه انگلستان و آلمان و ژاپن و کشورهای دیگر مدیریت یکپارچه داریم یعنی شهرداری وکیل و وصی همه موضوعات شهری است. مالیات را هم شهردار میگیرد. شهردار از سوی مردم انتخاب میشود و قدرت دارد. اما در شهرهای ایران اینگونه نیست.
معضل برنامه دوزی در مدیریت شهری شهرهای ایران
او ادامه داد: به علت اینکه راهبرد توسعه شهری و استراتژی در مدیریت شهری نداریم و برنامهریزی ما هم بیشتر برنامه دوزی است هر مدیری فقط میخواهد کارش به اتمام رسد؛ اما مدیران بسیار دلسوز و لایق تلاش میکنند اما متأسفانه گویی میخواهند در مرداب با یک نخ قرقره تانکی را جابجا کنند که با مشکل مواجه میشوند.
حاتمینژاد بابیان اینکه مشارکت مدیران شهری با مردم در سطح پایینی قرار دارد، گفت: وقتی «هرم مازلو» را بررسی میکنیم، درخواهیم یافت مردم فقط به فکر تأمین نیازهای اساسی و اولیه خود هستند و پسازآن به بعد شخصیتی اجتماعی و سیاسی خود توجه میکنند، اما انسانی که گرسنه است چه نقشی میتواند در بازآفرینی داشته باشد.
او اظهار کرد: اصفهان قطب گردشگری ایران و پایتخت شایسته جهان اسلام است؛ اما نابرابریهای اجتماعی در این شهر موج میزند. کارتنخوابهایی که در گوشه این شهر خوابیده اند چهره شهر را نامطلوب کردهاند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران بابیان اینکه سیستم رسمی تأمین مسکن در کشور متناسب با تقاضای واقعی جامعه نیست، افزود: روی کاغذ حرف میزنیم؛ اما متأسفانه چون ساختارها اجازه نمیدهند نمیتوانیم آنها را اجرا کنیم. بازآفرینی را میتوانیم در شش وجه تحلیل کنیم. باید ببینیم ازلحاظ اکولوژی یا بومشناسی وضعیت دو سه هزار هکتار بافت تاریخی چگونه است. بخشی تاریخی و بسیار ارزشمند است که باید حفظ و مرمت شود؛ اما بخشی هم شامل سکونتگاههایی غیررسمی و بافتهای میانی است یا آنهایی که ریشه روستایی دارند.
بخش عمده مشکلات بازآفرینی شهری ساختاری است
او یادآور شد: در سند ملی بازآفرینی شهری نباید پنج بافت نامتجانس را در یک سند پیادهسازی کنیم. آیا این مسئله عاقلانه است؟!. میتوانستیم شهرکهای جدید و صنعتی را هم به آن اضافه کنیم. طبیعتا بافت ساختی شهرکهای صنعتی و جدید با سکونتگاههای غیررسمی متفاوت است. بنایراین بخشی از مشکلات ما عملا ساختاری است چون زمانی که میخواستیم سند را تصویب کنیم آن را به اشتراک با دیگران نگذاشتهایم.
حاتمی نژاد اضافه کرد: یک متخصص مدیریت هندی در کتاب «خطمشیهای مدیریت» میگوید: «برای پیشبرد اهدافتان در شهر یا کشور باید نهاد مربوطه را ایجاد کنید». شما سازمان عنوان میراث فرهنگی کشور را ببینید. کنار آن گردشگری و سازمان صنایعدستی هم آمده است. درحالیکه این اشتباه است و باید سه سازمان جداگانه باشد.
مالکیت سکونتگاه غیررسمی مهمترین ویژگی آنهاست
او ادامه داد: خطمشیهایشان هم به هم نمیخورد سازمان میراث فرهنگی برای حفظ آثار میکوشد. اداره گردشگری میخواهد با استفاده از بناها درآمدزایی کند. مثلا حمام فلان شاه را کافیشاپ میکند و همه این مجموعهها اهداف متضادی دارند. شما حق ندارید در موزه لوور از مونالیزا عکس بگیرید یا اگر میخواهید عکس بگیرید کنترل میکنند که شما فلش نزنید که آثار از بین نرود؛ اما ما سه گروه متفاوت را در یک سازمان ادغام کردهایم. این دانشمند هندی میگوید: «برای هر سازمانی یک اداره جداگانه تشکیل دهید» زیرا مسئله مالکیت بسیار مهم است و مالکیت سکونتگاه غیررسمی مهمترین ویژگی آنهاست.
این مدرس دانشگاه افزود: این مجموعهها مالکیت رسمی ندارند و وقتی مالکیت رسمی ندارند؛ سند ندارند و نمیتوانند برای بازسازی و نوسازی وام بگیرند و با مشکلات عدیدهای روبرو هستند درحالیکه بافتهای میانی دارای سند هستند. موضوع دیگر اینکه نهادها و امکانات لازم برای اجرای کار در اختیار آنها قرار نمیدهیم؛ بنابراین ابعاد اکولوژیک و اجتماعی بسیار مهم است. تفاوت و نابرابری فضایی در سکونتگاههای غیررسمی وجود دارد. همچنین بعد سیاسی نیز در این مجموعهها حائز اهمیت است و وظیفه اجتماعی ماست که اعتمادسازی کنیم و وقتی با برنامه نادرست مردم را دلسرد میکنیم دیگر چه انتظاری داریم.
او بابیان اینکه باید دیوار اعتماد را بالا ببریم و مردم را نسبت به موضوعات شهری ناامید و دلزده نکنیم، افزود: کالبد شهر با مسائل اجتماعی پیوند خورده است؛ بنابراین توانایی مردم در ایجاد یک مسکن قابل سکونت باید در طرحهای جامع لحاظ شود. ما توجهی به کانتکس در ساخت شهرها نکردهایم. این بیتوجهی مربوط به این دوره نیست؛ مربوط به دورههای قبل نیز میشود.
بازآفرینی شهری پایدار بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محقق نمیشود
حاتمی نژاد یادآور شد: چند شیوه برخورد با سکونتگاههای غیررسمی وجود داردکه کاملا با سایر بافتهای موردنظر متفاوت است سقوط و ریزش طبقه متوسط. افزایش عدد خط فقر باعث شده است که بسیاری از مردم که در مناطق مرکزی و میانی شهر به حاشیه رانده شوند. در برخورد با این موضوع باید یا لیبرال باشیم یا رادیکال. لیبرال یعنی این وضع موجود است. وقتی میگوییم:«میخواهیم مشکلی را حل کنیم» میشود؛ لیبرال. بارنگ زدن خانههای مردم در بافتهای فرسوده و با گرفتن امضا از مردم و گفتن اینکه ریزدانگی شمارا به درشتدانگی تبدیل میکنیم کارها درست نمیشود. ما باید قدرت اقتصادی مردم را افزایش دهیم باید حواسمان جمع باشد که هیچ دولتی نمیتواند بازآفرینی شهری پایدار ایجاد کند بدون آنکه ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را اصلاح کند و اینیک واقعیت است.
او ادامه داد: بیتوجهی به گسترش سکونتگاهها به لحاظ وسعت، جمعیت و اکولوژیک هرلحظه وضع را وخیمتر و اعلامخطر میکند. در این راستا باید میزان اعتمادسازی را در بین مردم بیشتر کنیم. مشارکت یکطرفه نیست. مشارکت توسعهیافتگی را به دنبال دارد. وقتی نگاه میکنیم میبینیم دفاتر تسهیلگری از آن نظام سرمایهداری است باید مردم بتوانند مشارکت کنند و اگر مردم نتوانستند مشارکت کنند؛ نباید ناامید شویم باید نهادها و بانکها پرقدرت وارد عمل شوند.
لزوم اطلاع مردم را از جریان بازآفرینی شهری
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران گفت: شفافسازی، موضوع دیگری است که باید مدنظر قرار دهیم. ما تا چه حد در اجرای اقدامات شفافسازی میکنیم؟! متأسفانه ما شفاف نیستیم. ما از روی ندانمکاریهایمان ارتباطات اجتماعی را داغان میکنیم و موضوع را هم به مردم اطلاع نمیدهیم درحالیکه مردم را باید از جریان بازآفرینی مطلع کنیم.
او تأکید کرد: اگر بخواهیم طرح بازآفرینی را در شهرها اجرا کنیم باید مردم را به مشارکت دعوت کنیم و بگوییم ما میخواهیم این کار را انجام دهیم و هدفمان هم این است. نباید پلازاهای شهری را از بین ببریم. پلازه ها، مکانهای تعامل اجتماعی است تا مردم از حال و هوای یکدیگر اطلاع داشته باشند. بخشی از شهر باید پیاده راه شود مانند مرکز اصفهان که با همه دسترسیهایی که دارد به مرکزی بینظیر در کشور و دنیا تبدیلشده است.