هشداری که باید شنیده شود
سکونت ۴٠٠ هزار نفر در خانه های ناپایدار اصفهان
گسترش فضایی بیرویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکلگیری بافتهای جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربریهای شهری به نواحی جدید گردیده است. درنتیجه این جابجایی، بهتدریج سبب شد تا بافتهای قدیمی شهرها کارکرد و حیات اجتماعی، اقتصادی خود را از دست بدهند و این بافت ها با از دست دادن حیات شهری خود، به سمت رکود و فرسودگی گرایش پیداکردهاند. ازاینجهت اصفهان امروز در گفتوگو با وحید مهدویان، معاون شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان به بررسی وضعیت بافتهای فرسوده شهر اصفهان و سیاستهای این معاونت در این حوزه پرداخته است که مشروح گفتوگو را در ذیل ازنظر میگذرانید.
شهرها را باید بهمثابه ارگانیزمهای زندهای دانست که از ترکیب اجزا، قطعات، شریانها و عناصر کارکردی تشکیلشدهاند که ترکیب ساختاری و کالبدی این عناصر در کنار رشد متوازن آنها در طول زمان عامل به وجود آورنده پایداری شهرها در طول زمان خواهد بود. طبیعتاً بافت فرسوده یک فرصت نبوده بلکه یک آسیب و تهدید جدی است که سلامت کالبدی، امنیتی و اجتماعی شهر را به خطر میاندازد.
از طرفی بافت فرسوده مشابه یک بیماری مسری است که در صورت عدم مهار آن، گسترشیافته و باعث ایجاد صدمات جدی بهکل ارگانیزم شهر خواهد شد. این بیماری اگر در زمان خود مهار نشود به علت گسترش امکان درمان را از ما میگیرد. از دست دادن امکان درمان این بافت ها یا به دلیل گران بودن هزینههای آن یا به علت گسترش بیشازحد آسیبهای وارده خواهد بود بهگونهای که با صرف هزینه نیز امکان درمان وجود نخواهد داشت و بافت فرسوده قطعاً از بین خواهد رفت.
همچنین گسترش فضایی بیرویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکلگیری بافتهای جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربریهای شهری به نواحی جدید گردیده است. درنتیجه این جابجایی، بهتدریج سبب شد تا بافتهای قدیمی شهرها کارکرد و حیات اجتماعی، اقتصادی خود را از دست بدهند و این بافت ها با از دست دادن حیات شهری خود، به سمت رکود و فرسودگی گرایش پیداکردهاند. ازاینجهت اصفهان امروز در گفتوگو با وحید مهدویان، معاون شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان به بررسی وضعیت بافتهای فرسوده شهر اصفهان و سیاستهای این معاونت در این حوزه پرداخته است که مشروح گفتوگو را در ذیل ازنظر میگذرانید.
معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان چه سیاست نوینی را در حوزه بافتهای فرسوده و ناکارآمد، شده دنبال میکند؟
بافتهای فرسودهیا ناکارآمد یکی از انواع دستهبندی بافتهای شهری محسوب میشوند ؛ بافتهایی که ابنیهای که در آنها ساختهشدهاند، به دلیل نوع سازه و قدمتی که دارند، ابنیهی ناپایدار هستند. این نوع بافتها، ریزدانه هستند یعنی تفکیک قطعات در آنها ریزدانه است و علاوه بر آن به بافتهای نفوذناپذیر تقسیم میشوند، یعنی عرضگذرهای دسترسی در آنها محدود است و اصطلاحاً به آنها بافتهای نفوذناپذیر میگوییم. وقتی بافتهای شهر شامل این سه مؤلفه باشند، به آنها بافتهای ناکارآمد و بافتهای فرسوده میگویند که به انواع مختلفی هم تقسیم میشوند :ما بافتهای فرسودهی تاریخی داریم که به دلیل قدمت تاریخی بودنشان، بافتهای فرسوده هستند؛ بافتهای فرسودهی حاشیهداریم که همان سکونتگاههای غیررسمی هستند که در حاشيهی شهرها قرار دارند و بافتهای فرسودهی روستایی داریم؛ که شامل بافتههایی میشود که قدمت روستایی دارند و بهنوعی روستاهایی هستند که به شهر الحاق شدند و به خاطر ساختار روستا بودنشان هر سه شرط رادارند.
بافتهای فرسودهی میانی که همزمان با گسترش شهر، در داخل شهر آن زمینهای خالی پرشدهاند و به بافتهای فرسوده تبدیلشدهاند و زمان زیادی از شکلگیری آنها نمیگذرد، اما به خاطر ساختار شهرسازی که در آنها بهصورت ارگانیک شکلگرفته و طرحی از پیش تعیینشده نداشتهاند، و دختر و پسری تقسیمشده و گذری هم بین آنها افتاده و بهطور موروثی تفکیکشده و تبدیل به بافتهایی شده که در دل شهر شکلگرفتهاند، این بخش از شهر ما را شکل داده است.
شهر اصفهان با مساحت بالغبر ٢۴ هزار هکتار است که بر اساس آخرین مصوبهی شورای عالی شهرسازی و معماری، ١١ درصد مساحت محدودهی قانونی این شهر را بافتهای فرسوده و ناکارآمد تشکیل میدهند. اولین بار تعریف بافتهای فرسوده در شهر اصفهان، سال١٣٨۵ و آخرین مصوبهی ما در خصوص بافتهای فرسوده که نسبت به سال ١٣٨۵ مقداری بیشتر شد، سال ١٣٩۴ در اصفهان مصوب شد؛ که ٢٣٧ پهنه را در شهر و ٩٩ محلهی شهر اصفهان را شامل میشود؛ یعنی ما در شهری زندگی میکنیم که تقریبا ١٠ درصد مساحت آن بافتهای ناکارآمد شهری، ٢٣٧ پهنه است و ٩٩ محله از ٢٠٠ نوع محلهی ما در محدودهی بافت شهری قرار دارد.
نکتهای که در شهر اصفهان حائز اهمیت و نگرانکننده است، بحث جمعیت ساکن در این بافتهای فرسوده است. طبق برآوردی که بهدستآمده و آماری که از وضعیت این بافتها موجود است، مشخصشده که ٢۵ درصد جمعیت اصفهان در بافتهای فرسوده ساکن هستند؛ یعنی درست است که ١١ درصد مساحت شهری را بافتهای شهری تشکیل میدهند اما ازنظر جمعیتپذیری تراکم بالایی دارند و نزدیک به ۴٠٠ هزار نفر از جمعیت شهر اصفهان در این خانههای ناپایدار ساکن هستند. این موضوعی است که در کنار آن نگاه شهرسازی به افزایش کیفیت زندگی و شهرسازی انسانگرا، بر جنبهی اجتماعی و ضرورت موضوع تأکید میکند؛ چراکه اگر زلزلهای هرچند کوچک در اصفهان اتفاق بیفتد، علیرغم آسیبی که به بناهای تاریخی و شهر تاریخی ما خواهد زد، یک بحران اجتماعی را نیز به دنبال دارد.
همانطور که به آن اشاره شد تمام این٢٣٧ پهنه ازنظر سازه ناپایدارند و قدیمی و نفوذناپذیر هستند و محاسبات زلزله در آنها رعایت نشده است، و از اصول مهندسی برخوردار نیستند و طبیعی است که با کوچکترین لرزشی فرومیریزند و جان انسانها به خطر میافتد و تردد ماشینهای امدادی در آنها بهدرستی صورت نمیگیرد جون همانطور که گفتم نفوذناپذیرند. طبیعتاً وقتی جمعیت زیادی از افراد شهر اصفهان در این بافتها ساکن هستند جدای از تکالیف شهرسازی که برعهدهی حوزهی شهرسازی است با این نگاه باید بهطورجدی به بافتهای فرسوده، احیای بافتهای فرسوده و بازسازی بافتهای فرسوده ورود پیدا کند که بهنوعی بتوانیم در حداقل زمان ممکن این بحث نوسازی و بازسازی و حداقلِ پایداری را به ساختمانهای داخل بافت فرسوده بازگردانیم و این هم جز سیاستهای حوزهی شهرسازی است که بهویژه در کنار نگاه به توسعهی شهر- توسعهی درونزا و توسعهی برونزا- باید با یکدیگر داشته باشیم.
از این دسته جمعیتی که به آن اشاره کردید، مشخصشده چه تعدادی از آنها در سکونتهای غیررسمی، ساکن هستند؟
سطحها احصا شده و موجود است اما آمار جمعیتی در این خصوص نداریم و نیاز است بررسی شود چه این پراکندگی جمعیت بیشتر در کدام از پهنهها ساکن هستند.
بافتهای ناکارآمد اصفهان در سالهای گذشته چه روندی را طی کرده است، آیا این روند کاهشی بوده یا افزایشی؟
بافت فرسوده موردی نیست که بتوان گفت متوقف میشود زیرا هراندازه قدمت ساختمانها بیشتر میشود، بحثهای آییننامههای جدید و بحثهای قوانین جدید به میان میآید. نیاز است بار دیگر شهر را آنالیز و بررسی کرده که به این ٢۵٠٠ هکتار چقدر اضافه میشود و از آن ٢٣٨٠ هکتار چقدر کم شده است؛ که برآورد ما در کل برای این است که این روند طی ٨ تا ١٠ سال در بهترین حالت ٣ درصد است. پیشبینی ما این است که از ٢۵٠٠ هکتار مازاد بر ٢٣٨٠ هکتار که شناسایی کردیم، با توجه به ساختوسازهایی که شده و زمانی که از روی آن گذشته و تفکیکهایی که بهصورت خلافهای غیرقانونی انجامشده، ما رشدی را در این حوزه داشته باشیم و جمعیت ساکن ما در این بافتها روند افزایشی داشته است.
آیا مشخصشده است که از این ٢٣٧ پهنه و ٩٩ محله چه تعداد در وضعیت بحرانیتر قرار دارند؟
ما ٩٩ محله را پایش کردیم یعنی مطالعهای علاوه بر مطالعهی کالبدی که همهی آنها در وضع بحرانی قرار دارند. آنها را ازنظر خدمات و میزان کیفیت زندگی ( با یکسری شاخصههایی علاوه بر شاخصههای کالبدی) بررسی کردیم، این ٩٩ محله را به ١۴ محله که در وضعیت بحرانی قرار دارند دستهبندی کردیم؛ بحرانی هم از جنس کالبدی، هم ازنظر اجتماعی و هم ازنظر نیازهای اولیه.
از این ١ ۴ محله میتوانید محلههایی را که در حوزهی بافت در وضعیت بحرانی قرار دارند نام ببرید؟
محلهی زینبیه، محلهی هسته، محلهی ارزنان و محلهی قائمیه و.... که میتوانم لیست کامل آن را خدمت شما ارائه دهم
این بافتهای فرسوده و ناکارآمد در مناطق کم برخوردار اصفهان بیشتر است و یا در مناطق پربرخوردار شاهد این نوع بافتها هستیم؟
٢٣٨٠ هکتار در ١۵ منطقهی شهر اصفهان پراکنده هستند و میزان پراکندگی آن در بافتهای حاشیهای و بافتهای که متفاوت هستند بیشتر است اما چنین نیست که اعلام کنیم فقط در پایینشهر شاهد این نوع بافتها هستیم. از این ٩٩ محله، ٣محلهی در بالا شهر اصفهان یا بهتر بگوییم جنوب شهر قرار دارد و علاوه بر آن در منطقههای 1، 3، 4، 5، 6 و 13 وجود دارد که در منطقههای ١ و ۳ بیشتر بافتهای تاریخی ناکارآمد وجود دارد.
شاید این ذهنیت از بعد اجتماعی - فرهنگی - اقتصادی باشد که مردم بهنوعی از این دریچهی عینی پایینشهر و بالای شهر را نگاه میکنند و بعد میزان درآمد و رفاه اجتماعی را مدنظر دارند اما بعد اقتصادی فقط یکی از مختصات و شاخصههای بافتهای ناکارآمد است اما وقتی ازنظر شهرسازی این موضوع بررسی میشود، درخواهیم یافت، این بافتهای ناکارآمد در کل مناطق ١۵گانه ما وجود دارد؛ چراکه شاخصهایی غیر از شاخص اقتصادی، شاخص کالبدی، فرهنگی و اجتماعی مطرح است و نکته قابلتأمل این است که در بسیاری از مناطق کم برخوردار، دسترسی به فضاهای تفریحیورزشی و آموزشی بسیار بیشتر از محلات برخورداراست. برای مثال در منطقهی ۶ مگر ما چند ورزشگاه داریم؟ در منطقهی ۵ یک ورزشگاه انقلاب داریم. اما در مناطق بهاصطلاح کم برخوردار ما مجموعههای بزرگ ورزشی و بزرگ فرهنگی راداریم، اما چون نگاه مردم اقتصادی و روی کالبد شهر است، ذهن آنها به این سمت میرود که فقط در این مناطق ما بافت ناکارآمد داریم، درصورتیکه این نوع نگاه اشتباه است و در همهی مناطق شهر اصفهان بافت ناکارآمد شهری وجود دارد.
علت اینکه طرح هاو پروژههای شهرسازی همچون طرح جامع و تفصیلی نتوانسته نقش بازدارنده درروند افزایش بافتهای فرسوده داشته باشد، چیست؟
واقعیت این است که طرح تفضیلی اصفهان یک سری ضوابط عام برای کل شهر در نظر گرفته است. بهعنوانمثال شخص ساکن در یک بافت کاملا سیستماتیک طراحیشده که خیابانکشیهای مشخصی دارد، با شخصی که در بافت ناکارآمد ساکن است، از یک نوع ضوابط شهرسازی برخوردار است( ضوابطی مشابه دارند)، درصورتیکه کالبد و شرایط بافتها باهم متفاوتاند. یک دلیل عمده بهطور مشخص در طرحهای تفضیلی همین است: نگاه عام بهکلیهی بافتها ( محلهها را به خاطر بافتهایشان از هم تفکیک نکردهاند و از یک ضابطه برخوردارند همان ضوابطی که به عنوان مثال در محلهی شاهد هست، در محلهی منارجنبان، سیچان، گردآباد و در همهی محلههای ما پخششده است). مثل این است که ما در کشورهای مختلف زندگی میکنیم اما قانون برای همهی ما یکسان باشد.
بهعنوانمثال قانون شهرسازی اصفهان با شهر شیراز فرق میکند؛ زیرا شرایط بومی، اجتماعی، اقتصادی و شرایط بافت شهری آنها باهم متفاوت است. طبیعی است، ضوابط بافتهای شهری ما هم باید متفاوت باشد؛ زیرا ساختار شکلگیری آنها متفاوت است. ما چطور میتوانیم یک بافت روستایی را که ذات شکلگیری روستایی دارد با سپاهان شهر که شکلگیری آن براساس یک سری طرحهای سیستماتیک از پیش طراحیشده است، با یک قانون جلو ببریم؟ این ناکارآمدی ضوابط ما در بافتهای فرسودهمانع از ایجاد رغبت در نوسازی و بازسازی میشود. اصطلاحاً میگویند که صرف نمیکند؛ زیرا یکی از ابعاد بحثهای بهسازی و نوسازی، جنبهی اقتصادی آن است.
مجموع اینها باعث ناکارآمدی ضوابط حوزهی مهندسی و شهرسازی شد بهویژه امسال که یک اتفاق ناخوشایند افتاد و آنهم بحث یکسان شدن بیمههای بافتهای فرسوده با بافتهای نوساز است که خوشبختانه دولت و مجلس ورود کردند و تا حدودی تعدیل شد و تا به یکچشم به هر دو بافت نگاه میشود، ناکارآمدی حوزههای مهندسی و سهمیهی مهندسین و... نادیده گرفته میشود و بدین ترتیب وقتی دو بافت را یکسان در نظر میگیرند اینها اصلاً جواب نمیدهند و لذا بافت فرسوده بیشتر میشود.
پایشی در خصوص میزان فرونشست در بافتهای ناکارآمد اصفهان صورت گرفته است؟
مسئلهی فرونشست مسئلهی کل کشور است و بسیاری از شهرها مشابه شهر اصفهان با این فرونشست درگیر هستند. مهم این است که ما بدانیم این مشکل راداریم، این درد را بشناسیم و برای آن راهکار ارائه دهیم. اینکه ما بگوییم این مشکل را نداریم اشتباه است اما اگر بگوییم داریم اما راهکار مقابله با آن را ندانیم، اشتباه است.
شهرداری اصفهان یک کار مشترک با یکی از شرکتهای دانشبنیان در حوزهی فرونشست انجام داد و حدود یک سال گذشته با مرکز تحقیقات راه،مسکن و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی کشور با حضور علی بیتاللهی، مدیر بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری یک نشست تخصصی گذاشته و موضوع فرونشست را در شهر اصفهان تبیین کردیم که دلایل فرونشست چیست و فرق آن با فروریزش چیست و دلیل برگزاری این نشست این بود که در وهله اول یک وضعیت سنجنی مناسب داشته و سپس بر اساس آن راهکار عملیاتی موفق ارائه شود .
در پی برگزاری این نشست، مطالعاتی انجام شد که مرکز تحقیقات مسکن یک نگاه کلی به مسئلهی فرونشست در دشت اصفهان به ما دادندکه بتوانیم رفتار این فرونشست را در این دشت بشناسیم؛ که مجدد مرکز تحقیقات ورود پیدا کرد و یک تحقیق تقریبا دویستصفحهای به ما ارائه داد که چه نقاطی، چه ابنیهای در شهر ما دچار فرونشست هستند و دلایل آن چیست. ما با یک سری مطالعات دقیقتر دوباره، شرکت دانشبنیان را درگیر کردیم و عوامل ایجاد آن را در اصفهان به دست آوردیم.
اکنون میدانیم کجای شهر ما فرونشست دارد. ر فتار فرونشست مانند یک سرطانی است که دارد از اطراف وارد اصفهان میشود و حرکت میکند ، برای ما قابلشناسایی است که کدام محل ما، کدام نقاط ما، کدام محدودههای ما و بهنوعی کدام ابنیهی ما در معرض فرونشست جدی قرار دارد و بهطورجدی شناسایی کردیم. ابعاد موضوع فرونشست را در شهر اصفهان از جنس اینکه در کدام ابنیهی ما اعم از تاریخی، حاشیهای و ساختمانهایی که در معرض اینها هستند، در حقیقت شرکت براساس مدل کاملا علمی و قابل دفاع استخراج کرد، که این را در اختیار مرکز تحقیقات قراردادیم که بهعنوان ناظر پروژه آن را بررسی بکند ( چون در سطح استان قرار بر این شد که تحویلگیرندهی این پروژه مرکز تحقیقات باشد) که بررسی کنند و در صورت صحت این اقدامات و مطالعات، اگر مورد تائید مرکز تحقیقات قرار گرفت، ما میتوانیم بهعنوان یک مرجع برای این موضوع، باهمکاری ادارهی کل راه و شهرسازی راهکارها را شروع کنیم که فراخور نقطه و فراخور موضوع که فقط آب نیست، بلکه کنترل رفتارهای کشت، آبیاری و سازههای ساختمانها در بحث فرونشست بسیار مهم است، بتوانیم مسئلهی فرونشست را تحت کنترل داشته باشیم و از آسیبهای آن جلوگیری کنیم. این موضوع علیرغم اینکه جز وظایف شهرداری اصفهان نبود و ازنظر قانونی دربند ز ماده ١۴ قانون مدیریت بحران وظیفهی ادارهی کل راه و شهرسازی است، اما شهرداری به خاطر آن رسالت اجتماعی که دارد ورود پیدا کرد، طرح را آماده کرد و اکنون هم در اختیار مرکز تحقیقات قرار داده است که اگر مورد تائید واقع شود بهعنوان مرجع شهر اصفهان و مدیران شهری اصفهان برای موضوع فرونشست در شهر اصفهان، در نظر گرفته میشود.
به این نکته اشاره کردید که ۵ ٠٠هکتار بافتهای فرسوده اصفهان تاریخی و ارزشمند هستند، چه سیاست و رویکردی را دنبال میکنید که درروند ایمنسازی این نوع بافتها معماری و ساختار تاریخی بافت به هم نخورد؟
رویکرد ما در بافتهای فرسوده تاریخی با رویکرد ما در مورد یافتهای فرسودهای غیر تاریخی متفاوت است. ما در بافتهای فرسوده غیر تاریخی، رویکرد نوسازی و بازسازی است اما در مورد بافتهای فرسوده تاریخی رویکرد ما احیا، حفظ و نگهداری و تثبیت است. طبیعتاً در مورد این ۵٠٠هکتار هم ما یک برداشت انجام دادیم؛ یعنی کل ١٩٠٠هکتار بافت تاریخی شهر اصفهان را یک برداشت دادیم؛ خانههای ستارهدار آن را یکبار دیگر شناسایی و حریمهای آن را مشخص کردیم. جالب اینجاست که بخشی خانههای ثبتشدهی تاریخی ما شناسایی شدند که هماکنون در طرح تفصیلی مشخص نیستند و از طرف دیگر بسیاری از بناهایی که بهعنوان خانههای ستارهدار در نقشههای مشخصشده است، هماکنون با مجوز میراث نوساز شده است؛ بر همین اساس بار دیگر بافت فرسودهمان را ازنظر اینکه تاریخی است، تاریخی نیست، کجا وجود دارد؟ و... پایش کرده و گزارش آن را باهمکاری میراث فرهنگی و کمیتهی تشخیصی تهیه و یکی یکی بررسی کردیم که در این بررسیها به این نکته دریافتیم که بسیاری از خانهی ستارهدار مشخصشده در نقشه، زمین هستند اما اطراف آنها حریم است که باید بررسی شود با اینها چهکار میتوان کرد، و اعلام کردیم هیچ شخصی در این مکانها اقدامات عمرانی و غیره انجام ندهد. طی یک سال گذشته باهمکاری میراث فرهنگی، این زمینها را تحت عنوان خانههای ستارهدار و بافتهای تاریخی یک مطالعهی پایشی انجام دادیم و تمام اسنادی که در میراث فرهنگی بود در اختیار ما قراردادند برای اینکه بشناسیم کجای بافت ما خانهی تاریخی است زیرا متأسفانه در نقشههای موجود این امر وجود ندارد و ملاک عمل من هم این نقشهها هستند که اگر نباشند، ممکن است ناخواسته به دلیل اینکه در نقشهها مشخص نشده کدام پلاک تاریخی است، مجوز تخریب آن را صادر کنیم.بر همین اساس بار دیگر نقشهها را بازبینی کرده و ضوابط تشویقی بافت تاریخی را از جنس کالبدی و... احیا کردیم؛ و این تشویق از این نظر است که افرادی که در بافت تاریخی اقدام به ساختوساز میکنند نمیتوانند مجوز ارتفاع بگیرند اما در مقابل میتوانند سطح اشغال را بیشتر کنند و علاوه بر آن مسئلهی مشرفیت مجاورین را تا ۵٠ تا ٧٠ میتوانند در نظر بگیرند درواقع ما الگوی ساخت را در بافتهای تاریخی تغییر دادیم تا طرف مقابل بتواند بازسازی انجام دهد.
چرا تاکنون نتوانستهایم در حوزهی بازآفرینی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر اصفهان آنچنانکه انتظار میرفت، موفق عمل کنیم؟ مشکل کجاست؟
در ضوابط بستهی تشویقی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، که در پروژهی ٧ مهرماه سال گذشته تصویب شد، دو نکته را الزام کردند: یکی اینکه محلات شمول و غیر شمول در شهر اصفهان کدام هستند و دوم اینکه، آنهایی که در قالب تجمیع و تفکیک مجدد یا طرحهای یکپارچهی بلوک شهری میخواهند ساخته شوند، باید مصوب کمیسیون مادهی ۵ بگیرند. ما محلات شمول و غیر شمول را برای تصویب به کمیسیون مادهی ۵ فرستادیم، و اگر تصویب شود براساس مطالعات انجامشده آن محلات شمول، مشمول تمام ضوابط بافت فرسوده میشوند و ۶ محله از شهر اصفهان را هم از یک هکتار تا ١٢هکتار طرحهای یکپارچه بازآفرینی برای آنها تهیه کردیم، که درروند.
تصویب کمیسیون مادهی ۵ است و اگر تصویب شود، در مرحلهی بعدی وارد ستاد بازآفرینی استان میشود تا یک برنامهی اقدام مشترک برای آنها ایجاد شود ؛ یعنی درست است که شهرداری پرچمدار بحث بازسازی بافتهای فرسوده و تاریخی هست، اما همهچیز شهرداری نیست.در حقیقت ٣٠ درصد بازسازی بافتهای فرسوده بر عهدهی شهرداری است اما ٧٠ درصد آن بر عهدهی دولت است؛ این دو تیم و ستاد بازآفرینی استان مشخصکننده هستند. وقتی طرحهای ما در کمیسیون مادهی ۵ مصوب شد، به ستاد بازآفرینی استان که زیر نظر استاندار محترم است ارائه میشود و اقداماتی که هر یک از این دستگاهها تحت عنوان اقدام مشترک باید انجام بدهند، مشخص میشود و هر دستگاه تکلیف خود را میداند و از آنطرف هم سازمان برنامهوبودجه برای اینها بودجهای در نظر میگیرد که بتواند خدمات را تأمین کند.
ما با رایزنیهایی که با ادارهی کل شهرسازی و استانداری انجام دادیم، درصدد هستیم که اولین طرحی که در کمیسیون مصوب شود و به دست ما برسد، برای ستاد بازآفرینی استان ارسال کرده و یک برنامهی اقدام مشترک ایجاد کنیم و براساس آن برنامهی مشترک، بحث نوسازی بافت فرسوده را راهاندازی کنیم.
تبعات نادیده گرفتن بافتهای فرسوده، برای شهر اصفهان و شهروندان چیست؟
ن پرداختن به بافتهای فرسوده، یعنی توسعهی بافتهای فرسوده و طبیعتاً افزایش ساکن شدن در بافتهای فرسودهیعنی ناایمن شدن شهر و شهروندان (خطر مرگ شهروندان) چنانچه پیشازاین گفتم ٢۵ درصد از جمعیت شهر ما در بافتهای فرسوده ساکن هستند، وقتی توسعه پیدا کند ٢۵ درصد به ٣٠ درصد میرسد و٣۵ درصد و....، و بدین ترتیب بحران ناایمنی در شهر ما بیشتر میشود. طبیعتاً اگر این دغدغه را بهعنوانهمهی مسئولین متوجه شوند، خیلی محکمتر به میدان میآیند. هماکنون واقعیتی که گریبانگیر ماست، این است که این دغدغه آنطور که باید در دستگاه متولی ما به وجود نیامده است؛ یعنی باید همانطور که آب جز دغدغههای شهری است، بافت فرسوده هم بشود. چرا؟ چون همانطور که آب برای ما بحران ایجاد میکند، بافت فرسوده هم دارد بحران ایجاد میکند وزندگی ٢۵ درصد از مردم شهر ما درخطر است.
این دغدغه، مشکل نیست؛ حسی است که باید مسئولین بهعنوان یک باید، یک الزام و یک مسئلهی شهری ورود پیدا کنند، بزرگترین چالش ماست، که شاید باید فراتر از کارهای روزمرهی اداری و جدیتر به این مار پرداخته شود. و دغدغه شود تا بتوانیم در مسیری که آمدیم و طرح و ضابطه برای آن تهیه کردیم، با یک تعامل و همکاری بین دستگاهی با یک برنامهی اقدام جامع، این محلات را از این وضعیت خارج کنیم.