فوتبال ایران به تفکر دهداری نیاز دارد

نمایش فیلم پرویز خان در جشنواره فجر امسال با سروصداهای زیادی همراه شد.

فوتبال ایران به تفکر دهداری نیاز دارد

فیلمی که توانست چند جایزه را به خود اختصاص دهد و جدا از نگاه اهالی هنر، نگاه فوتبالی‌ها را هم به خود معطوف کند. قصه فیلم به زمان مربیگری زنده‌یاد پرویز دهداری و استعفای 14 بازیکن تیم ملی بازمی‌گردد. اتفاقی که موجب شد تا دهداری تیم ملی را دوباره تشکیل داده و راهی مسابقات کند. اما نکته جالب پیرامون فیلم پرویز خان جدا از نقش‌آفرینی پرویز پورصمیمی در نقش پرویز دهداری و بازی بازیگران به جای بازیکنان تیم ملی، حضور کوتاه رسول کربکندی پیشکسوت فوتبال اصفهان در نقش خودش بود. به این بهانه با کربکندی همکلام شدیم تا نظر او درباره تجربه بازی در این فیلم جویا شویم که در ادامه می‌خوانید.

*ظاهرا پای شما هم به سینما باز شد. پیرامون این موضوع صحبت کنید.

یک روز از تهران به من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این فیلم را دادند. آن‌ها گفتند با توجه به ویژگی‌های اخلاقی شما که به آقای دهداری هم خیلی نزدیک است خوشحال خواهیم شد که این نقش را بازی کنید. من هم با توجه ارادتی که به آقای دهداری دارم بازی در این نقش کوتاه را پذیرفتم.

*به نظر می‌رسد زیر گریم سنگینی هم رفته باشید.

بله. چون قرار بود صورت من را جوان کنند حدود دو تا سه ساعت کار گریم طول کشید و پس از پایان بازی‌ام همه چسب‌هایی که استفاده کرده بودند را جدا کردند.

*نقش شما در این فیلم چه بود؟

من نقش خودم را بازی کردم و معرف آقای عابدزاده به مرحوم دهداری بودم و به ایشان می‌گویم با توجه به استعفای دسته‌جمعی 14 بازیکن، عابدازه دروازه‌بانی آینده داری است که می‌تواند به تیم ملی کمک کند. این جمله را هم گفتم که شما باید یک شاهین دیگر بسازید. ایشان هم پاسخ می‌دهد من هم به دنبال همین کار هستم. بعد به عابدزاده اشاره می‌کنم و می‌گویم این همان بازیکنی است که دنبالش می‌گردید. در چند صحنه دیگر هم این دیالوگ را می‌گویم:« پرویزخان عابدزاده پشیمانت نمی‌کند.»

*بازی مقابل استاد پورصمیمی چگونه بود و چه حسی داشت؟

من ایشان را انسان بسیار باشخصیت و پخته‌ای دیدم. با آن پالتو و کتی هم که تنشان کرده بودند خیلی شباهت زیادی به آقای دهداری پیداکرده بودند. درمجموع فکر می‌کنم که آقای پورصمیمی شخصیت جالبی داشته باشند.

*هنوز فیلم را ندیده‌اید؟

نه. دخترم در تهران فیلم را دیده بود و آن قسمت کوتاه بازی‌ام را برایم فرستاد. خودم از قبل فکر نمی‌کردم از این فیلم تا این اندازه استقبال شود به دلیل این که فکر می‌کردم آقای دهداری مربوط به نسل دوری بوده و جوان‌های امروز شناخت چندانی از ایشان ندارند. اما دخترم گفت که سینما هنگام نمایش این فیلم پر بود و با توجه به جوایزی که کسب کرده ظاهرا فیلم خوبی درست‌شده است. به‌هرحال زحمت فراوان کشیده شده بود تا نقش بازیکنان آن زمان را بازیگران ایفا کنند. من خود دوساعت گریم شد و همان دوساعت هم وقت صرف شد تا گریم باز شود. این فیلم خاطرات گذشته را دوباره برایم زنده کرد.

*پس‌ازاین که جوان شده‌اید حس خوبی داشتید؟

اتفاقا به دست اندرکاران فیلم گفتم که من دیگر با ریش مشکی به اصفهان برنمی‌گردم. اجازه بدهید تا با همان شکل قبل به شهرم برگردم.

*در سینمای ایران فیلم‌هایی پیرامون ورزش و به ویژه فوتبال کم ساخته می‌شود. به نظر شما چگونه کارگردانی جسارت پرداختن به چنین موضوعاتی را می‌کند؟

به‌هرحال برای چنین فیلم‌هایی سرمایه‌گذاری نمی‌شود اما این گروه یعنی آقای ثقفی به عنوان کارگردان و آقای پناهی به عنوان تهیه‌کننده وارد این حوزه شده‌اند. تازه در هنگام فیلمبرداری فهمیدم که تا چه اندازه این کار دشوار است. من یک ساعت در مورد فوتبال مصاحبه می‌کنم اما یک تپق هم نمی زنم اما در همین نقش کوتاه مدام ایراد می‌گرفتند که حرکات بدنم را اصلاح کنم. ما یک فیلم را تماشا می‌کنیم اما هرگز به این فکر نمی‌کنیم که چقدر وقت صرف ساختن چنین فیلمی شده است. به طور مثال برای همین فیلم پرویز خان در بیابان‌های اطراف شهریار یک کانتینر برای لباس‌ها آورده بودند تا بازیگران و تماشاگران تنشان کنند

*جریان آقای عابدزاده و معرفی ایشان به آقای دهداری دقیقا چه بود؟

آن زمان آقای عابدزاده بازیکن تیم منتخب اصفهان بود و من هم چون مربی آن تیم بود با آقای دهداری تماس گرفتم و گفتم این بازیکن به درد شما خواهد خورد. این جریان مربوط به سال 66 است و من را هم با توجه به عکس‌های موجود از همان سال گریم کردند.

اطلاعی از ماجرای استعفای 14 بازیکن تیم ملی در آن زمان دارید. این که چه اتفاقی افتاده است؟

نه. اما می‌دانم آقای دهداری یک چهارچوب‌های اخلاقی داشت که شاید برای خیلی از بازیکنان جا نیفتاده بود. به طور مثال ایشان اعتقاد داشت که سر میز غذا باید همه حاضر شوند و وقتی می‌نشینید و صندلی‌هایشان را بلند می‌کنند نباید صدا کند. تا همه غذا نخورده‌اند کسی نباید میز غذا را ترک کند. ایشان به همین موضوعات ریز انضباطی خیلی توجه و تمرکز داشتند. شاید تحمل چنین سخت‌گیری‌های برای تعدادی از بازیکنان دشوار بوده است.

*تیمی هم که دوباره آقای دهداری با جوانان بی نام و نشان ساخت به تیم قدرتمندی تبدیل شد.

بله. به نظر من فوتبال کنونی ما به چنین کودتایی نیاز دارد اما متاسفانه به دلیل نتیجه گرا بودنمان هیچ اراده‌ای برای این کار وجود ندارد. همه می‌خواهند درختی را بکارند که میوه‌اش را خودشان بچینند و برای آینده فوتبال کشور کسی کاری انجام نمی‌دهد.

ارسال نظر

New Project اخرین اخبار
New Project پربیننده‌ترین اخبار