ترک تحصیل، آخرین سلاح یک دانش‌آموز

اخیرا مسعود بهرامی، مدیرکل آموزش‌وپرورش شهرستان‌های استان تهران پیرامون تخلفات بعضی از معلم بلاگرها ضمن ابراز واکنش گفته است: «حریم خصوصی نه‌فقط در مدرسه و کلاس درس بلکه در تمام ابعاد زندگی شهروندان باید موردتوجه قرار گیرد.»

ترک تحصیل، آخرین سلاح یک دانش‌آموز

اخیرا مسعود بهرامی، مدیرکل آموزش‌وپرورش شهرستان‌های استان تهران پیرامون تخلفات بعضی از معلم بلاگرها ضمن ابراز واکنش گفته است: «حریم خصوصی نه‌فقط در مدرسه و کلاس درس بلکه در تمام ابعاد زندگی شهروندان باید موردتوجه قرار گیرد.» شاید همین حرف از زبان یکی از مدیران میان دستی وزارت آموزش‌وپرورش کافی باشد تا متولیان بالادستی هم سری بجنبانند و اجازه ندهند بیش از این در فضای تعلیم و تربیت اتفاقات ناهنجار بیفتد و به روایتی واضح‌تر هنجارشکنی باب شود. انتشار فیلم‌های تنبیه و تحقیر یا تمسخر دانش آموزان خنده‌دار به نظر می‌رسد، اما افکار عمومی جامعه را آزرده‌خاطر می‌کند، هرچند این عمل توسط عده‌ای محدود و اندک از معلمان فاقد صفت مسئولیت‌پذیری انجام می‌شود، اما همین میزان هم می‌تواند وجهه تعلیم و تربیت کشور و معلمان دلسوز آن را زیر سوأل ببرد. وزارت آموزش‌وپرورش بهتر است در کنار همه تبلیغات نخ‌نما شده پیرامون ساخت‌وساز مدرسه که آنهم به همت خیران صورت می‌گیرد، به‌گونه‌ای دوره‌های ضمن خدمت را طراحی نماید تا قاطبه معلمان تکنولوژی را به‌درستی به خدمت بگیرند. سپس آن‌ها می‌توانند به جای اینکه دوربین گوشی خود را برای سوژه کردن دانش آموزان روشن کنند، همین ابزار را جهت تولید محتوای درسی به کار ببرند و این درست نوک پیکان سواد رسانه‌ای پررنگ است که باید معلم به آن مجهز باشد. زمانی که معلم بداند چگونه از ابزار رسانه‌ای برای پیشرفت کارش استفاده کند و دانش‌آموز نیز با محتوای خوب آشنا شود و وزارت متولی هم عزم خود را جزم کرده و زمینه را مهیا سازد تا بلاگر معلمان منفی گرا در جهت بهبود وضعیت تعلیم و تربیت کشور سوق داده شوند، آن‌وقت می‌توان امیدوار بود که آموزش‌وپرورش متحول شده است. مدت‌ها است که بعضی معلمان به خودشان اجازه داده‌اند در سر کلاس درس دوربین گوشی‌های همراهشان را روشن نمایند و به‌راحتی حریم خصوصی دانش آموزان را به تصویر بکشند و از اشتباهات و رفتارهای مقتضی سن آن‌ها فیلم بگیرند و در صفحه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند و با این اوصاف خود را معلم بلاگر فرض کنند و اینگونه فضای تعلیم و تربیت را به سود امیال شخصی مصادره نمایند. اگرچه خانواده‌ها فرزندان خود را به‌عنوان محرم اسرار و معتمد به آن‌ها سپرده‌اند تا بیاموزند چگونه در آینده خدمتگزار صدیق جامعه باشند. غافل از اینکه معدودی معلوم‌الحال انگیزه‌های شخصی و درآمدزایی را مقدم بر حفظ حریم دیگران می‌دانند. اواخر دهه هشتاد بود که فیلمی در تلفن‌های هوشمند همراه دست‌به‌دست می‌گشت تا تماشاگران شاهد شگرد معلمی باشند که گوشی تلفن همراه خود را روی میز گذاشته و از پسربچه دانش‌آموز سوألات جغرافیا می‌پرسد تا او دست و پای خود را گم کرده و نداند جواب معلم را بدهد یا مواظب دوربین گوشی باشد؛ بنابراین درس را با کلمات بریده‌بریده پاسخ می‌داد تا این فیلم در شبکه‌های اجتماعی به یکی از پربیننده‌ترین‌ها تبدیل و دانش‌آموز را که بیژن نام داشت مجبور به ترک تحصیل کند! و این رفتار ادامه داشت تا در سال ۱۳۹۵ معلم دیگری گوشی را جلوی صورت دانش‌آموز بگیرد تا به جرم دویدن و دعوا کردن با دیگر همکلاسی‌هایش خود را معرفی کند. این پایان ماجرا نیست و معلمی در مازندران آهنگ گانگستر شهر آمل را که توسط دانش آموزان کم سن و سال به‌صورت دسته‌جمعی خوانده شده بود راهی اینستاگرام کرده و معلمی دیگر کیف پر از ابزار کاشت ناخن یکی از دانش آموزان را مقابل دوربین بگیرد و در شبکه‌های اجتماعی به نمایش بگذارد. سرهنگ رامین پاشایی، معاون اجتماعی پلیس فتا، می‌گوید: «اصل انتشار چنین فیلم‌هایی ازنظر قانونی مشکلی ندارد، اما اگر در انتشار این فیلم‌ها حقوق کودکان و حریم خصوصی دانش‌آموزان رعایت نشود، خانواده دانش‌آموزان می‌توانند از آن معلم شکایت و موضوع را از طرف پلیس فتا پیگیری کنند. در برخی از فیلم‌ها چهره دانش‌آموزان مشخص است که این کار مصداق رعایت نکردن حریم خصوصی کودکان است و خانواده دانش‌آموزان می‌توانند از این موضوع شکایت داشته باشند. در برخی دیگر از فیلم‌ها دانش‌آموزان رفتاری دارند که انتشار آن رفتار در فضای مجازی می‌تواند موجب تمسخر این کودک در این فضا و به سخره گرفتن او شود که چنین رفتاری هم مصداق جرم در فضای مجازی است و در صورت شکایت خانواده دانش‌آموزان امکان پیگیری وجود دارد.» از سویی سخنگوی وزارت آموزش‌وپرورش در این رابطه تأکید دارد «آموزش‌وپرورش به هیچ معلمی مجوز آموزش در فضای وبلاگی را نداده و شبکه شاد تنها بستر امن و شناسنامه‌دار برای تعامل معلمان با دانش‌آموزان است.» بنابراین می‌طلبد تا یکبار و برای همیشه قانون تکلیف استفاده بعضی معلمان از گوشی‌های همراه خود در مدرسه را مشخص کند تا چالش‌های فراوان، اینگونه ادامه نیابد.

ارسال نظر