نگاه کارکردی در خانههای تاریخی
اغلب ما از خانههای تاریخی، یک تصویر کلی و انتزاعی در ذهن داریم. خانههایی با اندرونی و بیرونی و دهلیز و حیاطهای تودرتو. کمتر به ویژگیهای متنوع خانههای تاریخی پرداختهشده، خانههایی که اغلب متعلق به چهرههای برجسته سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شهر بودند و طبیعتاً هرکدام عناصر خاص خود را داشتهاند. آزاده حریری، کارشناس ارشد مرمت و احیای بنا و بافتهای تاریخی به این موضوع پرداخته است.
الهام باطنی/اصفهان امروز: راه میرویم و به ارسیها دست میکشیم، زل میزنیم به مقرنسکاریها و مست میشویم از تکرار صورتمان در آینهکاریها. کمتر اما از خودمان میپرسیم چرا خانههای تاریخی این شکلی بودهاند و آیا واقعاً همه آنها شبیه هم بودهاند؟
آزاده حریری که کارشناسی ارشد مرمت و احیای بنا و بافتهای تاریخی از دانشگاه هنر اصفهان دارد، به این موضوع پرداخته، او در مقاله «خانههای تاریخی با نقشی فراتر از مسکن در بافت تاریخی اصفهان» که با نظارت استاد راهنمای خود، بهنام پدرام، استادیار دانشکده مرمت و حفاظت، دانشگاه هنر اصفهان، نوشته، به این موضوع پرداخته که برخی خانههای تاریخی اصفهان، عملکردهای دیگری بهجز خانه صرف داشتهاند.
او طی تحقیقاتش دراینباره به این نتیجه رسیده است: «خانههای تاریخی چندعملکردی اصفهان به دودسته خانه مشاهیر و خانه کارگاه تقسیم میشوند. خانه مشاهیر هم براساس حوزه فعالیتهای مالک خانه به سه دسته خانه مشاهیر فرهنگی و مذهبی، خانه مشاهیر سیاسی و خانه مشاهیر اقتصادی و اجتماعی تقسیم میشوند.»
در این میان، خانه کارگاهها جذابیت خاصی دارد، خانههایی که براساس پژوهشهای حریری براساس نوع حرفه مالک به دودسته تقسیم میشود: «خانه کارگاههایی که تولیدات و محصولات خاصی داشتند و خانه کارگاههای غیرتولیدی که فعالیتهای اجرایی مالک در حوزههای مختلف آموزشی و اداری در آن انجام میشد.»
شکلگیری چنین خانههایی طبیعتاً نتیجه مستقیم شرایط اجتماعی زمانِ ساخت آنها بوده، اینکه در دوران صفویه، مقادیر عظیمی از مصنوعات داخلی چون کُرک، پارچهزری، پارچه قلابدوزیشده، قالی، انواع پارچه، مصنوعات چرمینه، ساغری، گلاب، عرقیات و روغنهای گیاهی از ایران به اروپا و هندوستان صادر میشد.
به دلیل رواج تولید سنتی در دو دوره قاجار و صفوی، در برخی مشاغل، فضاهایی از خانه به فعالیتهای شغل مالک اختصاص مییافته؛ مانند گلابگیری، آسیاب، قالیبافی، عصاری، تولید سرکه و عبابافی. این فضاها معمولاً در گوشههای خانهها و با ورودی مستقل بودند. گاه هم بخشی از اندامهای خانه مانند انبار، بهاربند و زیرزمین به شغل مالک خانه اختصاص مییافت. دستگاه تله سرکه در گوشه شمال غربی خانه تاریخی بهشتیان نمونهای از این نوع است.
کالبد برخی خانههای شخصیتهای برتر حوزههای فرهنگی و مذهبی مانند خانه ادبا و روحانیون، تجار سرشناس و عاملان حکومت هم در دوران قاجار و صفوی با فعالیتها و روابط شغلی آنها در ارتباط بوده و این خانهها، بهجز داشتن نقش مسکن، یکنهاد فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی هم تلقی میشدند.
ضمن اینکه به دلیل ارتباط نزدیک بین فضای خانه و کار، بعضی مراودات و روابط اجتماعی بین تجار و صاحبان پیشه در خانههای شخصی آنها انجام میشد و در برخی خانهها، این ارتباط باعث تغییراتی در الگوی نحو فضا و ویژگیهای فرمی معماری شده بود.
جالب است که براساس تحقیقات حریری، شغل و موقعیت اجتماعی مالک در وضعیت بیرونی خانههای صفوی و قاجاری اصفهان چندان تأثیرگذار نبوده؛ ولی فضاها، فرم، تزئینات و عناصر درونی خانه در برخی موارد تابعی از شرایط اجتماعی و شغلی ساکنان بوده است. او مثال چنین رویکردی را خانههای وسیع بازرگانان میداند که اتاق پذیرایی با پشتیهای ساختهشده از قالیچههای زیبا و نفیس داشتند.
نکته دیگر این است که وجود خانه بازرگانان در محلههای شهر اصفهان، بر سازمان فضایی، شبکههای ارتباطی و سیستمهای تأسیسات شهری تأثیر مستقیم داشته و نوعی سازمان اجتماعی مبتنی بر فعالیتهای اقتصادی و معیشتی را معرفی میکرده است.
خانههاي ملاكان و اربابان آن زمان هم حیاطهای بيروني بزرگي براي مراجعه و پذيرش رعیتهایی از ده، انبارهاي بزرگي برای نگهداري غلات و طویلههای بزرگي براي نگهداري حيوانات، رعايا يا سهم اربابي داشتند و معمولاً در اين حیاطهای بيروني، به علت تفاوت مراجعهکنندگان، آراستگي و شكوه بیرونیهای خانههاي روحانيون و تجار دیده نمیشود.
براساس پژوهشهای حریری در خانههاي عاملين اصلي حكومت در منطقه اصفهان چون واليان و سرداران جنگ هم حياطي بهعنوان دیوانخانه بود که مجموعه خان خوراسگان یکی از چنین خانههایی است. حياط دیوانخانه از لحاظ معماري مزين بوده و به ملاقاتهای اداري والي و نماينده حكومت با مردم اختصاص داشته است.
تالار وسیع معروف به دیوانخانه، در میان اتاقها بوده و در آن، اشخاص سرشناس هرروز پیش از ظهر، اطرافیان خود را به حضور میپذیرند. دیوانخانه همیشه بین یک حیاط و یک باغ و غالباً بین دو باغ قرار میگرفته و در هر دو سمت، پنجرههای بزرگی به بلندای سقف داشته که از قطعات کوچک چوب با اشکال تزیینی ساخته میشدند.
در مجموعه هفتدستگاه سرتيپ سدهي خمینیشهر هم متناسب با شغل مالک که سردار سپاه ظلالسلطان، حاکم اصفهان بوده، حياطي بزرگ براي تمرين سواركاري با اسب وجود داشته است.
برخی خانه کارگاهها هم محصول تولیدی نداشتند و تنها برای فعالیتهای مالک در خانه استفاده میشدند. خانه احمدزاده، نمونهای از این نوع است، خانهای که به خاطر شغل اصلي صاحبخانه که دعانويسی و منجمی بوده و اعتقاد به اينكه چشمزخم و اشعه بد كیهاني نمیتواند در عمق زمين بر ساكنان تأثير بگذارد؛ حياطی در عمق زمين داشته است.
براساس تحقیقات حریری، در خانه برخی از مأموران حکومت هم فضاهایی بهعنوان زندان وجود داشته است. شاردن دراینباره مینویسد: «در کوچه شمس زمین عالم که نام یکی از توانگرترین مردم محله دردشت است، خانه گزمه (میر شب) و زندان او است، زیرا در ایران این شخص به هنگام شب، حاکم شهر است و رتقوفتق امور در این موقع با او است.»