وقتی هر رنگ، پارچه و دوختی حرفی برای گفتن دارد
لباسی که داستان میگوید
لباس فقط پوشش نیست. ما هر روز صبح، وقتی جلوی کمدمان میایستیم و لباسی را انتخاب میکنیم، در واقع داریم پیامی به دنیا میفرستیم. این پیام میتواند درباره حالوهوای درونیمان باشد، سلیقه و شخصیتمان را نمایان کند، یا حتی ریشهها و فرهنگمان را به نمایش بگذارد.

اصفهان امروزـزهرا السادات حسینی: لباس فقط پوشش نیست. ما هر روز صبح، وقتی جلوی کمدمان میایستیم و لباسی را انتخاب میکنیم، در واقع داریم پیامی به دنیا میفرستیم. این پیام میتواند درباره حالوهوای درونیمان باشد، سلیقه و شخصیتمان را نمایان کند، یا حتی ریشهها و فرهنگمان را به نمایش بگذارد.
گاهی یک لباس ساده با رنگی خاص، گویای آن چیزی است که ما حتی نتوانستهایم به زبان بیاوریم. رنگهای تیره ممکن است حس جدیت، غم یا تمرکز را منتقل کنند. در مقابل، رنگهای روشن و شاداب میتوانند نشانهای از سرزندگی، امید و انرژی باشند. ممکن است روزی نارنجی بپوشیم چون حالمان آفتابی است، و روزی دیگر سرمهای، چون دنبال آرامش و تمرکز هستیم.
پارچه هم کمحرف نیست. یک لباس با پارچه لطیف و روان مثل ابریشم، ممکن است نماینده لطافت، ظرافت یا توجه به جزئیات باشد. پارچههایی مثل جین یا کتان، با ساختار زمختتر و غیررسمیترشان، بیشتر بیانگر راحتی، بیتکلفی و سبک زندگی خودمانیاند.
سبک لباس نیز لایهای دیگر از روایت ماست. انتخاب بین سبک کلاسیک، مدرن، مینیمال یا حتی خیابانی، فقط موضوع سلیقه نیست. گاهی این انتخابها بازتابی از جهانبینی ما، نگاهی که به جامعه داریم، یا فرهنگی است که در آن رشد کردهایم.
در بسیاری از مواقع، لباس به طور مستقیم یا غیرمستقیم با فرهنگ پیوند میخورد. یک شال دستباف با نقش سنتی میتواند شما را به خاطرهای از یک سفر یا ریشهای خانوادگی وصل کند. یک پیراهن با چاپ خاص هنری، ممکن است نشانه علاقه شما به یک مکتب نقاشی یا حتی نوعی بیان اعتراضی باشد. لباسها گاهی فقط تنپوش نیستند، بلکه تابلوییاند از هنر، خاطره، ریشه و رویا.
در خرید لباس، ما ناخودآگاه دنبال چیزی میگردیم که با خودمان هماهنگ باشد. شاید رنگی خاص، دوختی متفاوت یا طرحی الهامگرفته از نقاشیهای انتزاعی ما را جذب کند، بیآنکه ابتدا بدانیم چرا. اما همین انتخاب ساده، روایت میکند که ما چه کسی هستیم، چه چیزی برایمان ارزش دارد و چه حسی داریم.
لباس با طرح هنری، یکی از جذابترین فرمهای خودبیانگری است. نقوشی که ریشه در هنر دارند، مثل تصویر یک تابلوی معروف، نقاشیهای مدرن، طرحهای مفهومی یا حتی فرمهایی برگرفته از طبیعت یا معماری، میتوانند به لباس هویت بدهند. چنین لباسهایی فقط زیبا نیستند؛ معنا دارند، قابل گفتوگو هستند، و گاه میتوانند دریچهای به گفتوگویی تازه شوند.
برای خیلیها، هنگام انتخاب لباس، راحتی و کاربرد روزمره مهم است. اما این موضوع با معنا داشتن لباس منافاتی ندارد. یک لباس میتواند هم کاربردی باشد، هم الهامبخش. مهم این است که انتخاب ما با سبک زندگیمان هماهنگ باشد و چیزی از خودِ ما را، بینیاز از کلمات، به دیگران نشان دهد.
هر بار که لباسی به تن میکنیم، بیآنکه چیزی بگوییم، داریم داستانی را روایت میکنیم. درباره خودمان، درباره روزمان، درباره دنیایی که در آن نفس میکشیم. و شاید از این زاویه، لباس همان هنرِ پوشیدنی باشد؛ هنری که زبانی بیصدا برای احساس و هویت ماست.