حضور پیام پورفلاح هنرمند ایرانی در نمایشگاه بینالمللی «فیلومنا+» در وین
در جریان نمایشگاه جهانی فیلومنا+ (Philomena+) که از ۵ تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵ در شهر وین، اتریش برگزار شد، پیام پورفلاح، کاریکاتوریست، روزنامهنگار و هنرمند معاصر ایرانی، بهعنوان یکی از هنرمندان منتخب در این رویداد بینالمللی حضور یافت.
اصفهان امروز: در جریان نمایشگاه جهانی فیلومنا+ (Philomena+) که از ۵ تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵ در شهر وین، اتریش برگزار شد، پیام پورفلاح، کاریکاتوریست، روزنامهنگار و هنرمند معاصر ایرانی، بهعنوان یکی از هنرمندان منتخب در این رویداد بینالمللی حضور یافت.
این نمایشگاه با تمرکز بر مفهوم «ولاستن» — به معنای ترکشدگی و گسست در جهان معاصر — برگزار شد و میزبان هنرمندانی از ایران، تونس، اتریش و سوریه بود. هدف فیلومنا+ ایجاد بستری برای گفتوگوی فرهنگی و هنری میان جوامع مختلف، با تمرکز بر موضوعاتی همچون هویت، تعلق و چالشهای اجتماعی در جهان امروز است.
آثار پورفلاح که با نگاهی انتقادی و اجتماعی خلق شدهاند، در این رویداد توجه کارشناسان و مخاطبان اروپایی را جلب کردند. او با بهرهگیری از زبان کاریکاتور و طنز بصری، مسائلی چون بحرانهای زیستمحیطی، تحولات فرهنگی و وضعیت انسان معاصر را به تصویر میکشد.

بیوگرافی پیام پورفلاح
پیام پورفلاح (متولد ۱۳۶۷، اصفهان) از چهرههای فعال طنز تصویری و گرافیک اجتماعی در ایران است. او مدیر استودیو خلاق «اصفان» و سردبیر ماهنامه طنز «نیمروز» است و سابقه تدریس و مدیریت خانه کاریکاتور اصفهان را نیز در کارنامه دارد. آثارش تاکنون در بیش از ۷۰ نشریه داخلی و خارجی منتشر شده و در جشنوارههای بینالمللی چون «اولنس کارتونال» بلژیک، «لینگمو» چین و «سیریا کارتون» سوریه جوایزی کسب کرده است.
درباره نمایشگاه فیلومنا+
نمایشگاه فیلومنا+ به سرپرستی نگار حکیمی و آزاده حریری، کیوریتورهای ایرانیالاصل، و کریستین بروکباور، مدیر اجرایی پروژه، در مرکز فرهنگی فیلوما در وین برگزار شد. این رویداد از پلتفرمهای فعال هنر معاصر در اروپا به شمار میرود که هدف آن گسترش ارتباط میان هنرمندان خاورمیانه و اروپا از رهگذر زبان مشترک هنر است.
حضور پورفلاح در این نمایشگاه را میتوان گامی مؤثر در مسیر معرفی هنر معاصر ایران و گسترش نقش هنرمندان ایرانی در گفتوگوی فرهنگی بینالمللی دانست.

آثار نمایش داده شده در این نمایشگاه :
اثر اول – «مهاجرت / Immigration»
در این کار مردی رو میبینیم که با چمدونهاش روبهروی صفحهی بزرگی ایستاده که شبیه صفحهی جستوجوی گوگل هست.
کلمهی «immigration» تایپ شده و پیشنهادها مربوط به کشورهای مختلفه؛ بالای صفحه هم علامت قرمز “You are here” دیده میشه.
مفهوم:
این کار دربارهی شکل جدیدی از «رهاشدگی» در دنیای مدرن است — نوعی بلاتکلیفی ذهنی و مکانی.
در ظاهر، انسان در عصر اینترنت به همهجا دسترسی دارد، اما در واقع حس گمشدگیاش بیشتر شده.
او همیشه در حال جستوجوی جایی بهتر است، اما خودش نمیداند «خانه» کجاست.
در این تصویر، مهاجرت فقط فیزیکی نیست، بلکه نماد نوعی بیقراری روحی و ذهنی است.
این اثر به خوبی با تم “Verlassen” هماهنگ است، چون انسان مدرن را در وضعیتی از «بیجایی» و «بیریشگی» نشان میدهد.

اثر دوم – «خط قیچی / Cutting Line»
در این تصویر، مردی در حال حرکت است، اما خطی نقطهچین از وسط بدنش میگذرد و بالای آن قیچی دیده میشود.
او مطمئن و مصمم قدم برمیدارد، اما ناآگاه از این است که چیزی در حال بریدن از اوست.
مفهوم:
این کار استعارهای از قیمت تغییر و پیشرفت است.
در مسیر رفتن به جلو — چه مهاجرت باشد، چه تغییر در زندگی — همیشه بخشی از هویت، فرهنگ یا خاطرههایمان را جا میگذاریم.
آن خط، مرز میان گذشته و آینده است، و قیچی نماد بریدگی از ریشهها.
طنز ظریف و رنگهای زنده باعث میشود بیننده در نگاه اول لبخند بزند، اما در عمق کار، نوعی غم آرام حس میشود — همان حسِ «قطع ارتباط با خود».
در واقع این کار دربارهی رهاکردن و رهاشدن از درون است

اثر سوم – «کودک و گل خشک / Hope in the Desert»
در این تصویر، کودکی روی زمینی ترکخورده و خشک ایستاده، در حالیکه با تفنگ آبپاش کوچک سعی دارد گلی خشکیده را زنده کند.
کودک یک دستش را روی صورت گذاشته؛ شاید از گرما، شاید از ناامیدی.
مفهوم:
اینجا تقابل بین نسل آینده و دنیای رهاشدهی امروز دیده میشود.
کودک نمایندهی آینده است؛ نسلی که در جهانی خشک، خسته و آسیبدیده به دنیا آمده، اما هنوز باور دارد میشود تغییر ایجاد کرد.
درحالیکه بزرگترها معمولاً وقتی موجودی نیمهجان میبینند، راحتتر از بین میبرنش، این کودک با کوچکترین وسیلهاش — حتی یک تفنگ آبپاش — سعی دارد زندگی را برگرداند.
این تضاد میان ابزار کوچک و هدف بزرگ، پیام امید را تقویت میکند.
در میان خشکی، بیحاصلی و رهاشدگی، هنوز تلاش برای حیات وجود دارد.
در واقع، این کار نقطهی مقابل دو اثر قبلی است: اگر دو تای اول از رهاشدگی میگویند، این یکی از پایانناپذیری امید میگوید.
اثر چهارم – «سایه و خورشید / Shooting the Sun»
در هنرهای تصویری و کاریکاتور، وقتی «پاکت نامه» کنار اسلحه دیده میشود، معمولاً اشارهای نمادین به وصیتنامه دارد؛ یعنی لحظهای پیش از پایان یا تصمیمی برای بریدن از زندگی.
در این اثر، مردی اسلحهاش را به سمت خورشید نشانه گرفته — حرکتی ناممکن، چون هیچکس نمیتواند منبع نور را خاموش کند.
اما در واقع او در تلاش است تا سایهی خودش را نابود کند.
او از نور میگریزد، چون نور سایهاش را زنده نگه میدارد؛ و این یعنی او میخواهد بخشی از خودش را، گذشتهاش را، رها کند.
مفهوم:اینجا، نور استعارهای از حقیقت، امید یا آینده است، و سایه نماد درونیات پنهان، زخمها و ناامیدیها.
تلاش برای کشتن سایه یعنی خاموش کردن حقیقت، یعنی جنگیدن با بخشی از وجود خود.
در نهایت، او نمیتواند از آنچه در ذاتش است بگریزد.
این کار روایت دیگری از «ترکشدهها»ست — اما اینبار از درون انسان.
از آن بخشهایی که میخواهیم فراموش کنیم، اما تا زمانی که نور هست، در سایهاش جاودانه میمانند