زیباکلام: در مقایسه با زیمباوه وضع مردم بد نیست!
زیباکلام گفت: مادامی که نظام نپذیرد وضع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی خوب نیست، امیدی به اصلاح نیست.
آقای رئیس جمهور بادی به غبغب انداخته و میگوید «زندگی مردم در حد ضرورت به خوبی اداره شد»! از اینکه «کالاهای اساسی به وفور موجود است» میگوید و انگار از دنیا بیخبر است. جناب روحانی احتمالا هنوز خبردار نشده که مردم قدرت خرید ندارند و مشکلشان نبود کالاهای اساسی پشت ویترین و در قفسههای فروشگاهها نیست. زندگی حسابی به مردم سخت گرفته و سفرههایشان هر روز کوچکتر از قبل میشود، اما از نگاه شخص اول اجرایی مملکت «در حد ضرورت» خوب میگذرد!
این طور که معلوم است سطح توقع ما از زندگی خیلی فراتر از آن حد ضرورتی که آقایان برایمان مناسب میبینند! بدتر آنکه سطح زندگی خودشان هم بسیار فراتر از آن «حد ضرورت» میدانند. شاهد این مدعا نیز ارائه ودیعه مسکن دویست میلیون تومانی برای نمایندگان مجلس و وعده وام ودیعه مسکن ۵۰ میلیون تومانی به مردم است.
شکاف طبقاتی قطعا پدیده نوظهوری نیست و همیشه بوده است، اما تعمیق شکاف بین طبقات در سالها و حتی ماههای اخیر نگران کننده به نظر میرسد. این نگرانی شدیدتر میشود اگر توجه داشته باشیم که بیتوجهی مسئولین به این شکاف طبقاتی و حتی پذیرش آن و بعضا دامن زدن به آن، تبعات بدی همچون افزایش نارضایتی را در پی دارد.
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگوی با «نامه نیوز» ضمن انتقاد از این وضعیت و این نگاه گفت: «با هر ملاک و معیاری که عملکرد نظام را نگاه کنید، نارضایتی مردم از منظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موج میزند. مگر اینکه کسی دچار ضعف بینایی باشد که معضلات اقتصادی و نارضایتی سیاسی و اجتماعی موجود را نبیند. با هر ملاک و معیاری افزایش شکاف طبقاتی میان اقشار و لایههای متمول با بخشها کم درآمدتر جامعه ظرف ۴۱ سالی که از انقلاب میگذرد بیشتر و بیشتر شده است.»
وی افزود: «بیاید مقایسه ساده کنیم و ببینیم که سرانه گوشت، لبنیات و ... مورد مصرف چهار، پنج دهک پایین جامعه در سال ۵۷ چقدر بوده و امروز چقدر است؟ بر اساس آمار بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه یا مرکز پژوهشهای مجلس نیز دست کم ظرف ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته خط فقر در جامعه افزایش یافته است. به زبان ساده تر، اگر ۲۰ سال قبل ۱۰، ۱۵ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکردند، در مرداد ۹۹ درصد بسیار بسیار بیشتری زیر خط فقر زندگی میکنند.»
زیباکلام ادامه داد: «نمیدانم علی رغم اینها چطور میتوان گفت که وضع مردم خیلی هم بد نیست. بله، اگر با کره شمالی، زیمباوه، گینه و ونزوئلا مقایسه کنیم، وضع مردم ما بد نیست، اما اگر وضع اقتصاد ایران و وضع اقتصادی مردم ایران را با ترکیه، مالزی، پاکستان و ... یعنی کشورهای همردیف ایران، مقایسه کنیم نتیجه چیست؟ کشور ترکیه ۱۵۰ میلیارد دلار در سال صادرات دارد، اما صادرات غیرنفتی ما در بهترین حالت به ۴۰ میلیارد هم نمیرسد».
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه «بر اساس هر متر و ملاکی از نظر اقتصادی طی ۴۰ سال گذشته عقب رفتهایم» گفت: «منتها پاسخ تندروها این است که وضع موجود در نتیجه سیاستهای لیبرالی و نولیبرلی است و اگر اقتصاد اسلامی و توحیدی به کار گرفته میشد و از وابستگی به نفت رها میشدیم، وضع بهتر بود. پاسخ دیگر آنان این است که در چند سال گذشته سیاستهای روحانی و مسئولینی که با او کار میکنند، وضع را خراب کرده است.»
وی افزود: «نارضایتیها صرفا اقتصادی نیست. مثلا از نظر سیاسی آخرین آمار شرکت مردم به انتخابات به اسفند ۹۸ یعنی ۴ ماه قبل مربوط است و دیدیم که در شهرهای بزرگ میزان مشارکت به کمتر از یک سوم رسیده است. این نشان میدهد که انتخابات خیلی محبوبیت ایجاد نمیکند. برای مشاهده نارضایتی اجتماعی هم کافی است که به تعداد ایرانیانی که غیرقانونی مهاجرت میکنند یا صفهای طولانی مقابل سفارت کشورها غربی نگاه کنیم؛ بنابراین هرجا را که نگاه میکنیم، مشخص است که مردم رضایت ندارند.
کافی است که یک نظر سنجی انجام شود و از مردم بپرسیم که میزان رضایت آن از عملکرد مجموعه حاکمیت چقدر است. منتها تندروها میگویند این وضع خیلی به ما مربوط نیست و در نتیجه سیاستهای اقتصادی لیبرالی است که اصلاح طلبان به کار گرفتند. اصلا و ابدا نمیخواهند این واقیت مسلم را در نظر بگیرند که این وضع در نتیجه اصرار بر صدور انقلاب، آمریکا ستیزی، سیاستهای هستهای، نابودی اسرائیل، پیشبرد بودجههای نظامی و ... حاصل شده است.»
زیباکلام گفت: «این وسط وضع بیش از ۸۰ درصد مردم بهبود پیدا نکرده و خرابتر شده است. در عوض وضع یک اقلیتی که وابسته به حکومت هستند، بهتر شده است. فاصله طبقاتی ظرف ۴۱ سال گذشته افزایش یافته است. مرفهین مرفهتر و کم درآمدها نیز کم درآمدتر شدهاند.
متاسفانه کسر قابل توجهی از کسانی که در این مدت مرفهتر شدهاند مستقیم یا غیرمستقیم با حکومت و دولت مرتبط هستند. مثلا مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ دولتی، بانکها و ... هستند. متاسفانه فاصله اینها از بدنه اجتماعی بیشتر شده است. نمونه آن همین میزان ودیعه مسکن که به نمایندگان مجلس داده شده است. این را که دیگر منافقین و صدای آمریکا نگفتند. تفاوت آن مبلغ با میزان وام ودیعه مسکنی که به مردم داده میشود، روشن است. اینها را نمیتوان انکار کرد یا تقصیر روحانی، خاتمی، هاشمی رفسنجانی و ... انداخت. واقعیت این است که سیاستهای اقتصادی کلان ایران ظرف ۴۱ سال گذشته باعث شکاف طبقاتی شده است».
وی در پاسخ به اینکه نگاه مسئولین به حد ضرورت زندگی مردم و تفاوت آن با حداقل زندگی برای خودشان چقدر به نارضایتیها دامن میزند، گفت: «مشکل اینجا است که مسئولین ما یا صورت مساله را نمیپذیرند و رسما انکار میکنند یا اینکه آن را گردن بخشهای دیگر میاندازند. این موضوع قطعا بر افزایش میزان نارضایتی دامن میزند. مساله، اما همچنان این است که مسئولین ما در مرحله اول نمیپذیرند که وضع خراب است. اگر هم مجبور شوند که بپذیرند میگویند این در نتیجه سیاستهای روحانی، خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی است که سی سال قبل قدرت داشته است. این رویکرد در حقیقت نمک روی زخم مردم است.»
زیباکلام تاکید کرد: «اولین گام در جهت ترقی، اصلاح و بهبود وضع معیشتی مردم پذیرش واقعیت موجود است. مادامی که نظام نپذیرد وضع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی خوب نیست، امیدی به اصلاح نیست. قبل از مداوا باید پذیرفت که بیماری و مشکلی وجود دارد. نظام و مسئولین ما، اما اساسا نمیپذیرند که مشکلی وجود دارد.»