رویای دنیای بدون فقر
دنیایی بدون فقر، جهانی عاری از فقیر آرزویی است که هرکسی خواهان آن است. فقر واژه ایست که در همهجا و حتی در همه ادیان نکوهیده شده و به چالشی بزرگ و شاید دستنیافتنی مبدل شده است.
دنیایی بدون فقر، جهانی عاری از فقیر آرزویی است که هرکسی خواهان آن است. فقر واژه ایست که در همهجا و حتی در همه ادیان نکوهیده شده و به چالشی بزرگ و شاید دستنیافتنی مبدل شده است. شاید بتوان بهدرستی گفت فقر تنها عاملی است که با گامهای سخت بر بنیان و اساس خانواده پا مینهد، کودکی را به کار وامیدارد، نوجوانی را عاصی میکند، جوانی را به اعتیاد آلوده میکند و حیا را به ورطه فراموشی میکشاند. فقر فساد را گسترش میدهد، امید را نابود میسازد و یاس را در دل مردم میکارد.جهان عاری از فقر آنقدر مهم است که روزی را برای «ریشهکنی فقر» در جهان نامگذاری کردهاند. 17 اکتبر سال 2000 روزی که این نامگذاری صورت میگرفت جهان تصمیم گرفت تا سال 2015 فقر را به نصف کاهش دهد اما اتفاقات جهان جور دیگری رقم خورد و امروز با فقر گسترده در بسیاری از کشورهای دنیا روبرو هستیم.در کشور ما هم که در یک دهه اخیر با افزایش افسارگسیخته تورم و ایجاد شکاف طبقاتی در بین اقشار جامعه هرروز مردم بیشتری به زیرخط فقر میروند. امروز بر چهره ایران، کشوری با سرمایههای فراوان و فرهنگی غنی، رنگ تلخ فقر بیشازپیش پاشیده شده است. بحرانهای پیاپی و شیوع کرونا در دو سال گذشته دامنه فقر را در شهرهای کشور گستردهتر کرده است.
زخمی که برخی از خیران و دستگاههای دولتی تنها با دادن یک سبد معیشتی ناچیز یا اهدای اقلام، تنها گوشه کوچکی از آن را میتوانند مرهم بگذارند و چاره کار کسانی که فقر دامن زندگی و هستیشان را گرفته است نمیشود.
راههایی که تابهحال پیموده شده و کارهایی که تا اینجا انجامشده مانند ایجاد انواع سازمانها، توزیع کالا، سهام عدالت و… در عمل نشان داد که مؤثر نبودهاند، چون معضل با نرخ بیشتری وجود دارد. زمانی که تورم به شکل افسارگسیخته افزایش مییابد و هزینههای زندگی سرسامآور میشود دیگر با کمکهای یک تا دو میلیون تومان نمیتوان چرخ زندگی را چرخاند.نکتهای را که باید به آن توجه کرد و در اولویت قرار داد این است که برای فقرزدایی باید هم با بیکاری مبارزه کرد و هم با تورم، با مهار این دو شاخص فلاکت شاید بتوان از گسترش فقر جلوگیری کرد. وقتی افراد جامعه فقیر نباشند و کار کنند درآمد و پساندازی دارند که این پسانداز را وارد بازار سرمایه میکنند و به سرمایهگذاری کمک میکنند و به اشتغالزایی و تولید کمک میکنند. این خود ضد تورم است. وقتی کار نیست درآمدی نیست و پساندازی نیست و در نبود پسانداز سرمایهگذاری نیست و به تولید و اشتغال کمک نمیشود. اینها همچون تکههای دومینو به یکدیگر ربط دارند که اگر کمیت یکیشان لنگ بزند یا فروبریزد باعث ریزش و لنگ زدن سایر تکهها میشود.
توجه به اشتغال جوانان، ایجاد امکانات برای کارآفرینی در مناطق محروم، توسعه زیرساختهای شهری و روستایی، امکان آموزش، ورزش و درمان در بستری مناسب و یکسان برای آحاد مردم و کاهش تورم و رشد اقتصاد ازجمله مواردی است که نبود آنها سبب میشود تا مردم هیچ افق پرامیدی را برای سرنوشت خویش متصور نباشند و این همان وضعیت دهشتناکی است که فقر منجر میشود.بنابراین برای برونرفت از فقر نیاز به یک عزم راسخ و تفکری بنیادین از طرف مسئولان و همراهی مردم بخصوص خیران جامعه داریم؛ نگاهی ژرف را طلب میکند که عوامل به وجود آورنده تنگدستی را در وهله نخست ریشهکن سازد.