آمادگی جسمانی با چاشنی اقتصاد

مربی باشگاه همین‌طور که به گوشی‌اش ورمی‌رود حواسش هست که حرکات را درست انجام دهیم و کسی هم تنبلی نکند. بی‌هوا می‌گوید کسی که بخواهد خوش بگذراند بدون پول هم می‌تواند خوش باشد.

آمادگی جسمانی با چاشنی اقتصاد

مربی باشگاه همین‌طور که به گوشی‌اش ورمی‌رود حواسش هست که حرکات را درست انجام دهیم و کسی هم تنبلی نکند. بی‌هوا می‌گوید کسی که بخواهد خوش بگذراند بدون پول هم می‌تواند خوش باشد. بعد از گروه دوستی‌شان در دوران دانشجویی می‌گوید که چند دختر بودند که پولی چندانی هم نداشتند؛ اما خوش می‌گذراندند؛ اما خواهرشوهرش که سه تا ماشین شاسی‌بلند در حیاطشان پارک است حالا بیماری صعب‌العلاجی گرفته و نمی‌تواند با دارایی و پولش خوش بگذراند، ازبس‌که حرص پول زد و به خودش فشار آورد تا بیمار شد. زن میانسالی همین‌طور که حرکت را انجام می‌دهد نفس‌زنان می‌گوید که بعضی‌ها بدون پول نمی‌توانند خوش بگذرانند.
مربی که همچنان به گوشی نگاه می‌کند، حرکت را عوض می‌کند. گوشی‌اش زنگ می‌خورد و کسی از عمل جراحی از او می‌پرسد. گوشی که قطع می‌شود می‌گوید که چقدر عمل بینی و زیبایی زیاد شده، انگار هرچه گران‌تر می‌شود عمل‌ها هم بیشتر می‌شود. زن جوانی همین‌طور که حرکت را انجام می‌دهد از مربی می‌پرسد که کدام دکتر بینی‌اش را عمل کرده؟
مربی لحظه‌ای گوشی‌اش را روی تشک‌های کناردستش می‌گذارد و کمی آب می‌خورد. می‌گوید که دور سالن بدویم. در حال دویدن هستیم که گوشی به دست می‌گوید که انگار فروشگاه‌های لوازم‌خانگی چیزی نمی‌فروشند. دیشب رفته بود تا وسیله‌ای بخرد؛ اما مغازه‌داران جنس را نفروختند و گفتند که به‌خاطر نوسان بازار ارز فعلا چیزی نمی‌فروشند. زن جوانی همین‌طور که حرکت را انجام می‌دهد می‌پرسد الان قیمت دلار چند است؟مربی گوشی به دست می‌گوید که تشک‌ها را برداریم. سرش را از روی گوشی برمی‌دارد و حرکت جدید را انجام می‌دهد تا ما 30 بار انجامش دهیم. به یکی تذکر می‌دهد که حرکت را درست انجام دهد. این بار سرش را از روی گوشی بالا می‌آورد و با تعجب می‌گوید که قیمت مواد آرایشی و بهداشتی چقدر گران شده! همین چندروزه باید برای تزریق ژل به لب‌هایش برود. یکی از خانم‌ها درحالی‌که نفس‌نفس می‌زند می‌پرسد برای تزریق ژل‌ کجا می‌رود؟
مربی گوشی به دست چند حرکت برای سردکردن بدن می‌دهد و کلاس تمام می‌شود. در حال خارج‌شدن از در سالن ورزش هستیم که پیامکی برای مربی می‌آید. صدای بلندش در سالن می‌پیچد که می‌گوید همه چیز به‌سرعت برق بالا می‌رود جز این حقوق لامصب که دیگر کفاف ژل و کرم را هم نمی‌دهد.

ارسال نظر