خودکشی اینبار در میدان سهروردی اصفهان
رانندهها بخش شرقی پل را نشان میدهند و میگویند وقتی او به پایین میپرید فریاد میزد "بیش از این زندگی در فقر برای من ممکن نیست"!.
رانندهها بخش شرقی پل را نشان میدهند و میگویند وقتی او به پایین میپرید فریاد میزد "بیش از این زندگی در فقر برای من ممکن نیست"!.
به گزارش ایسنا، تصویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، از بالای یک پل، مردی را نشان میدهد که در گوشه سمت چپ یک اتوبان روی زمین افتاده، خون از زیر سرش راه افتاده و تا چندین متر آن طرفتر رفته، یک کفشاش از پایش در آمده و چند نفر نیز اطراف او ایستادهاند. صدایی در فیلم تکرار میکند "هنوز زنده است. تکان میخورد".
اتفاق در روز افتاده اما مسیر خونی که از زیر سر این مرد جاری شده و تا کنار اتوبان پیش رفته، نشان میدهد تصویر ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بعد از حادثه ثبت شده است. ترافیک، در سمتی که جسد بیجان مرد قرار دارد در فیلم مشخص نیست، اما در سمت مقابل به خاطر خودروهایی که سرعت خود را کم کرده تا محل حادثه را نگاه کنند سنگین است.
"باز هم خودکشی در اصفهان، دیروز! پل هوایی میدان سهروردی- ترمینال زاینده رود". این توضیحاتی است که در زیر فیلم نوشته شده. ترمینال زاینده رود یکی از ترمینالهای کوچک برونشهری اصفهان است که به شهرهایی همچون نجف آباد، فلاورجان، فولادشهر، زرینشهر و شهرکرد سرویس میدهد و همچون همه ترمینالها رانندگان تاکسی بسیاری، شبانه روز در مقابل آن حضور دارند.
"وقتی پایین میپرید فریاد میزد بیش از این زندگی در فقر برای من ممکن نیست". این را رانندهای که در مقابل ترمینال زاینده رود ایستاده است میگوید. راننده دیگری که با یک لونگ قرمز مندرس، شیشه ماشیناش را پاک میکرد حرفاش را قطع میکند و در حالی که برف پاککنهای سمند زردش را پایین میآورد میگوید "با این وضعیت چیزی نمانده من هم خودم را از همانجا پرت کنم پایین".
راننده دیگری که روی زمین نشسته و به بدنه ماشیناش تکیده داده میگوید "شما که خبرنگاری ازش مصاحبه بگیر تا چهار روز دیگه که خودشو کشت تیتر بزنی: آخرین اظهارات مردی که خودکشی کرد". این را میگوید و خودش نخستین کسی میشود که به این شوخی بی موقع، میخندد.
- شخص دیگری نشنیده قبل از اینکه پایین بپرد دقیقا چه گفته است؟
+ راستش چرا. همه شنیدیم. همین دیگر! یک چیزهایی از فشار زندگی و بی پولی میگفت....
- دقیقا از کجا پرید؟
+ همانجا. از زیر پرچم ایران... (بخش شرقی میدان را نشان میدهد).
عبور از خیابان و رسیدن به بخش شرقی میدان سهروردی که به خاطر داشتن زیرگذر، یک پل نیز به حساب میآید با وجود اینکه در هر دو سمت خط کشی عابر پیاده دارد، ساده نیست. خودروها یا تازه از اتوبان خارج شده و سرعت بالایی دارند و یا میخواهند وارد اتوبان شوند و مثل همه جای شهر به خطهای سفید عابر بیتوجهاند.
جایی که رانندهها نشان دادهاند خبری از رد خون نیست. شاید اتفاق مربوط به دیروز نیست و صاحبان صفحهها و کانالهای اجتماعی برای آنکه بازدید بیشتری داشته باشند این اتفاق را به دیروز منصوب کردهاند. از طرف دیگر ممکن است اتفاق متعلق به اصفهان نباشد و باز هم کانالهای اصفهانی شیطنت کرده باشند.
روشن است که از این فاصله صدای فریاد هیچکس به رانندگان نمیرسد. فیلم را با دقت بیشتری نگاه میکنم. شباهتهای میدان سهرودی و میدانی که در فیلم قرار دارد تردیدی باقی نمیگذارد که اتفاق در همین میدان افتاده است اما رد خون از دیروز باید مانده باشد. به خصوص که در چند روز گذشته بارانی در اصفهان نباریده است.
سمت دیگر میدان پرسشها را پاسخ میدهد. هنوز رد سیاه خون به همان شکلی که در فیلم بود بر روی آسفالت خیابان مانده است. اما نه تنها صدای فریاد کسی از اینجا به رانندگان نمیرسد، بلکه این سمت میدان سهروردی از مقابل ترمینال زاینده رود حتی دیده هم نمیشود. رانندگان دروغ گفته بودند.
میدان سهروردی برای خودرو طراحی شده است و پایین رفتن با پای پیاده مگر به کمک سطح شیبداری که میدان را به سمت پارک ناژوان ميبرد ممکن نیست. از بالای میدان مشخص است رسیدن به محل حادثه به خاطر حفاظ بلند و فلزی کنار اتوبان ممکن نیست.
زیر سطح شیبدار، زیر پوست شهر است. در آن وقت روز، تاریک و خلوت! دیوارهای زیر گذر عابر پیادهای که تقریبا از هیچ سویی قابل رویت نیست با اسپریهای رنگی نقاشی شده است. چندین یادگاری، گرافیتیهای شهری، شعر، ناسزا و علامتهای عجیبی که مشخص است بارها توسط شهرداری زیر لایهای از رنگ پوشانده شده و باز هم کشیده شدهاند.
هر گوشه اثری از یک آتش خاموش شده است. "ناژوان پاتوق معتادهای بیجا و مکان است. البته معتادهای بی آزار. یک قدم لای درختها بزنی بساطشان پهن است". این را سرکارگر نیروهای خدماتی ناژوان میگوید. ته سیگارهای بیشمار، سرنگهای استفاده شده، لباسهای کثیف، مچاله شده و گوشهای افتاده، و زبالههایی که اینجا رها شده است نشان میدهد این مکان نقطه امنی برای دور هم جمع شدن و مصرف مواد مخدر است.
"شبها همینجا مینشینند و روزها که ممکن است ما یا شخص دیگری از اینجا عبور کند یا وقتهایی که تنها باشند از اتوبان عبور میکنند و سمت دیگر میروند. آن طرف اتوبان هر ۱۰ سال یک نفرهم رد نمیشود. اصلا راه آدمرو ندارد. تنها راهش همین است که از وسط اتوبان رد شوید. خطرناک هم هست، ممکن است ماشین بزند به آدم". این را یکی از پاکبانهای ناژوان میگوید.
در حالت عادی برای رسیدن و عبور از اتوبان باید از روی میلههای بلندی که نقش حفاظ را بازی میکنند بپرید. اما دو میله- درست به اندازه عبور یک نفر، بریده شده است. پاکبان میگوید "صد بار هم اگر میلهها را جوش بدهند باز هم میآیند و شبانه با اره میبرند. همین دردسر را در اتوبان کنار کوه صفه هم داریم. مسیر رفت و آمدشان است دیگر. خطرش را هم به جان میخرند تا کارشان را بکنند".
- فقط معتادها اینجا از اتوبان عبور میکنند؟
+ نه. باغبانها هم گاهی رفت و آمد دارند. این چند روز که ماه رمضان شده هم گاهی دیدهام میروند که زیر سایه درخت و به دور از چشم روزهداران چیزی بخورند.
- شما اتفاق را دیدید؟
+ خود اتفاق را خیر. ترافیک که سنگین شد آمدم که ببینم چه شده.
- چند سال داشت؟
+ چهل سالی داشت.
چقدر احتمال دارد این حادثه، یک خودکشی نبوده و فقط یک تصادف بوده باشد؟ به خصوص که معمولا با سقوط از ارتفاع کفش کسی از پایش خارج نمیشود. هنگام تصادف، احتمال بیشتری دارد که کفش از پا بیرون بیاید. از طرفی درست در محل حادثه و چند متر آنطرفتر یک قالپاق گوشه خیابان افتاده است. کارشناسان تصادف، قالپاقی که کنار محل تصادف افتاده باشد را یک نشانه میدانند. خارج شدن قالپاق از تایر در هنگام تصادف، اتفاقی معمول است.
با یک سرچ ساده در یوتیوب و گوگل روشن است اکثر پرشهای از ارتفاعی که به منظور خودکشی اتفاق میافتد درست در بخش وسطی محل انجام میشود. یعنی به طور ناخودآگاه کسی که قصد دارد از ارتفاع یک پل به پایین بپرد، درست در وسط پل ایستاده و اقدام به خودکشی میکند، نه همچون این مرد که در گوشه خیابان پریده است.
مطالعات نشان میدهد بیشترین خودکشی در سنین 18 تا 24 سال رخ میدهد و سن 40 سالگی، سن خودکشی نیست.
یکی از افرادی که در ساختمان رو به رو زندگی میکند و بعد از لحظه حادثه به محل رسیده بود میگوید "مرد بیچاره با اینکه سنی داشته اما برای خودکشی مصمم بوده. دقیقا روی لاین سرعت پریده تا اگر در اثر ارتفاع از دنیا نرفت، با برخورد ماشین بمیرد"
...؟