بالا و پایین ازدواج
در حال حاضر 1/25درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل میدهند؛ این در حالی است که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، «مجرد قطعی» هستند و تاکنون ازدواج نکردهاند. بر اساس آخرین سرشماری سال 1395، حدود نیمی از جمعیت کشور (۴۹ درصد) را زنان تشکیل میدهند که حدود یک چهارم این تعداد (۹ میلیون و ۸۹۰ هزار نفر) دختران جوانی هستند که مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند.
در حال حاضر 1/25درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل میدهند؛ این در حالی است که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، «مجرد قطعی» هستند و تاکنون ازدواج نکردهاند. بر اساس آخرین سرشماری سال 1395، حدود نیمی از جمعیت کشور (۴۹ درصد) را زنان تشکیل میدهند که حدود یک چهارم این تعداد (۹ میلیون و ۸۹۰ هزار نفر) دختران جوانی هستند که مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند. سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفت و گویی که با ایسنا داشته، گفته که براساس آخرین سرشماری سال 1395 جمعیت کل کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر است که از این تعداد ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن هستند؛ این در حالی است که چهار میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ نفر دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و پنج میلیون و ۳۷۲هزار و ۹۸۹ نفر پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم. به گفته چلک، در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج در کشور وجود دارد؛ این در حالی است که میانگین سن ازدواج در حال افزایش و به کمتر از ۲۵ سال رسیده است؛ البته میانگین سن ازدواج در میان تحصیلکردگان بیش از جمعیت عمومی کشور است. در این خصوص اصفهان زیبا میزگردی با دختران و پسران مجرد و کارشناس این حوزه انجام داده است که در ادامه میخوانید.
هیچ وقت جدی به ازدواج فکر نکردم
محبوبه متولد 67 و کارمند است. او مهمترین دلیل تجردش را اینگونه بیان میکند: «هیچ وقت خیلی جدی به موضوع ازدواج فکر نکردم و تصمیم قطعی برای این مسئله نگرفتم. هر بار موقعیتی پیش میآمد بدون اینکه به آن فکر کنم پا پس کشیدم. همیشه سرم به درس و شغل بود و دوست داشتم به اهداف دیگری برسم. دغدغه هایی در زندگیام داشتم که از همه چیز برایم مهمتر بود.» معیار او برای ازدواج، مذهبی و انسان بودن طرف مقابل است: «دوست دارم همسرم کسی باشد که بتوانم در کنارش احساس خوشبختی کنم و از همه مهمتر دوستش داشته باشم. موقعیت و خانواده هم صددرصد در ازدواج مهم است؛ اما آنچه از همه مهمتر است، هم کفو بودن است و اینکه حرف یکدیگر را بفهمیم و به عقاید و تفکرات همدیگر احترام بگذاریم؛ حتی اگر با هم کلی تضاد داشته باشیم.» محبوبه از محدود شدن هم خوشش نمیآید: «اصلا دوست ندارم کسی بخواهد بعد از ازدواج مرا محدود کند و برای من تصمیم بگیرد که کجا بروم، چه لباسی بپوشم، سرکار نروم و... ».
بی مسئولیتی جوانان
به گفته او، علت تجرد دلایل مختلفی دارد و نمیشود برای همه یک نسخه پیچید؛ اما مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بیمسئولیتی مهمترین دلیل است. محبوبه معتقد است: «با شروع زندگی مشترک، ناخواسته تعدادی مسئولیت و تعهد به وجود میآید که شاید بسیاری نتوانند از عهده آن برآیند. به اعتقاد من، برای نسل ما مسائل دیگر بسیار بیشتر از ازدواج مهم بوده و معیارشان هم بسیار متفاوت است. ما نه نسل مدرن هستیم، نه خیلی سنتی. به خاطر همین معیارهای ما هم نسبت به بقیه متفاوت است.»اما محمود متولد 63 است و در یک مجموعه فرهنگی کار میکند. او نبود شغل ثابت با درآمد کافی را علت تاخیر در ازدواج بیان می کند. محمود، سیاست های غلط دولت، تغییرات گسترده نظام آموزشی و پارتی بازی های آقازاده ها را هم به این دلایل اضافه میکند. او گاهی احساس غربت و تنهایی میکند؛ چون دور از خانواده و به تنهایی زندگی میکند.
پدرم شرایط ازدواج مرا فراهم نکرد
سارا هم که متولد 62 است، در رشته نگارگری تحصیل کرده و در حال حاضر بیکار است. او میگوید: «احساس تنهایی من زیاد است؛ چون به موقع ازدواج نکردم. تصمیم گرفتن برای من سخت شده است. در حال حاضر خواستگاران با معیارهای من همخوانی ندارند.» سارا مقصر اصلی تجردش را پدرش میداند: «پدرم موقعیت یک ازدواج آبرومند را برای من فراهم نکرد و به خاطر شرایط نامناسبی که داشتیم، حاضر نبودم به هر کسی «بله» بگویم. پدرم شغل نامناسبی داشت و اغلب خواستگارها به شغل پدرم ایراد می گرفتند. درحال حاضر چون سنم زیاد شده، معیارم این است که فردی که میخواهد با من ازدواج کند حتما خانه و شغل مناسب داشته باشد. پس از سال ها تجرد از اینکه بخواهم تنهاییام را با فرد دیگری تقسیم کنم، میترسم.» از چه چیزی میترسید؟ «از این میترسم که در این سن فرد مناسبی برای من پیدا نشود و جلوی فامیل دشمن به شاد شوم!» ژاله، متولد 53 کارمند است. او اخلاق و صداقت را معیار اصلی ازدواج می داند و علت تجرد دختران و پسران را ناپختگی والدین بیان میکند: «برخی والدین میگویند قضا و قدر چنین و چنان است. نه اینکه من قضا و قدر را قبول نداشته باشم، بلکه زیاده روی در پیروی از این
موضوع اشتباه است.» ژاله ادامه میدهد: «بیشترین عامل تجرد به دلیل معیارهای فرهنگی است که جابه جا شده و ناگهانی در جامعه به وجود آمده است. همچنین مطابقت نداشتن و هماهنگی سریع با معیارهای جابه جاشده میتواند علت تجرد جوانان باشد.» او میگوید:«به شدت احساس تنهایی میکنم».
استخاره کردیم؛ بد آمد
محمدرضا متولد 57 و کارمند است. او دلیل تاخیر در ازدواجش را اینگونه بیان میکند: «هر جا به خواستگاری دختری میرویم، خانواده دختر هنوز تحقیق نکرده میگویند استخاره کردیم بد آمد!»حجت الاسلام و المسلمین صبوحی، طلبه سطوح عالی حوزه، کارشناس ارشد مذاهب اسلامی در جواب او میگوید:« نکته اول این است که در ابتدا باید ببنیم که استخاره چیست؟ استخاره مصدر باب استفعال است به معنای طلب خیر کردن از خدا؛ یعنی از خدا میخواهیم که خدا راه خیر را به ما نشان دهد؛ چون ما راه خیر و شر را در این مسئله نمیدانیم. نکته دوم این است که کجاها باید از استخاره استفاده کنیم. اگر آن دو مرحله را طی کردیم و به نتیجه نرسیدیم، آن موقع میتوانیم به سمت استخاره برویم. وقتی در مرحلهای عقل به صورت قاطع اعلام میکند که این کار درست است یا درست نیست دلیلی دیگر وجود ندارد که به دنبال استخاره برویم».
اول استشاره، بعد استخاره
حجت الاسلام صبوحی ادامه میدهد:«برخی از مواقع، عقل انسان را در حیرت میگذارد و نمیداند که چه کاری باید انجام دهد. در این هنگام باید با اهل فن، متخصصان و خبرگان آن مسئله مشورت کنیم که دو حالت اتفاق میافتد؛ یا اینکه با مشورت به نتیجه قطعی میرسیم و یا اینکه نمیرسیم. اگر مشورت ما را به نتیجه قطعی برساند، طبیعتا باز هم جایی برای استخاره نیست؛ اما اگر برخلاف مشورت، بازهم حیران ماندیم و راه درست و غلط برای ما معلوم نشد، اینجا میشود استخاره کرد. به این معنا که از خدا بخواهیم راه درست و غلط را به ما نشان دهد. سوال اینجاست که آیا عمل کردن به استخاره شرعا واجب است؟ ما وجوب شرعی نداریم؛ اما چون شما از خدا طلب خیر کردید و خدا راه خیر را به شما نشان داده است باید بپذیرید؛ اما متاسفانه پدیده رایج در خانواده های ما این است که وقتی خواستگار میآید، بدون هیچ تحقیقی که اینها چگونه خانوادهای هستند، شروع می کنند به استخاره کردن. قرآن که صفحه سفید ندارد و قاعدتا هر گاه شما قرآن را باز میکنید یک آیه میآید؛ اما اینگونه صحیح نیست. باید در ابتدا فرد را ببینیم، تحقیقات لازم را انجام دهیم. شرایط او را بسنجیم و اجازه بدهیم
پسر و دختر یکدیگر را ببینند با هم صحبت کنند. آن هنگام اگر واقعا عقل، مشورت اهل فن و بزرگترها پاسخی نداد؛ استخاره کنیم».مرجان متولد 61 و کارمند است. او میگوید:« تاکنون به صورت جدی راجع به ازدواج فکر نکردم. فقط چون در ناخودآگاهم بوده که زمانی دختر و پسر متاهل میشوند من هم به دنبالش بودم. نمیدانم چه وقت باید به این ماجرا عمقی فکر کنم».هانیه متولد 61 و معلم است. او به تنهایی زندگی میکند. به اعتقاد او همه ما از کودکی، تعدادی برنامه در ناخودآگاه خود داشتیم. درس بخوانیم، دانشگاه برویم، شاغل شویم، ازدواج کنیم و بچه دار شویم: «من در حال حاضر واقعا احساس خلاء میکنم؛ چون از کودکی دور و برمن بچه بوده است و دوست دارم بچه داشته باشم».لیلا متولد 56 و کارمند است. او میگوید:« این موضوع بسیار بغرنج است که همه مسائل به ازدواج مربوط میشود. ما چون ازدواج نکردهایم به طبع بچه هم نخواهیم داشت. اگر میتوانستیم از بهزیستی بچه بگیریم خوب است؛ اما برای ازدواج، انسان سالم و خوب کمیاب است.الان زمان ازدواج دهه هفتادی هاست که برخلاف دهه شصتیها معمولا در سن پایینتری ازدواج میکنند». در میان این جمع، مریم دختری است که در 17سالگی
ازدواج کرده و از زندگیاش راضی است: «معیارم برای انتخاب همسرم، ایمان، تقوا، اخلاق و اصالت خانوادگی بود.» او دلیل تجرد افراد را بیاعتمادی افراد به یکدیگر و سختگیری خانوادهها برای برگزاری مراسم ازدواج و جهیزیه میداند: «هیچ پدر و مادری نمیتواند فرزند خودش را به دست گرگ های جامعه بسپارد. جوانان باید به خدا توکل کنند برای ازدواج. همسرم دو سال از من بزرگتر است و طلبه هستند. متاسفانه این روزها ازدواج به خاطر قیافه و موقعیت شکل میگیرد و طلاق ها به خاطر بیاخلاقی است. به اعتقاد من دلیل تجرد دهه شصتیها همین موضوع است که به دنبال افراد مشهور، زیبا و مال دوست میروند. یکی از آسیبهای افزایش سن ازدواج این است که فرد شور و اشتیاق جوانی را ندارد و همین باعث دلمردگی و افسردگی در زندگی میشود. بچهدار شدن هم به تاخیر میافتد و فاصله سنی والدین با کودک زیاد میشود که این موضوع در ازدواج بهنگام برعکس است؛ اما از یک طرف ممکن است در ازدواجهای با سن پایین، همسران ناپخته و ناآگاه باشند و بر سر مسائل پیش پاافتاده جر و بحث کنند که این یکی از معایب ازدواج زودهنگام است.»به اعتقاد او، اکثر مجردها تنها نیستند؛ چون با گوشی
همراه، ورود به فضای مجازی و رفت و آمد با دوستان، خودشان را سرگرم میکنند و حتی برخی میگویند که خانه پدر و مادر خیلی بهتر است.
چله نشینی مشکلات ازدواج
محمد هاشم نعمت الهی، مشاور مذهبی خانواده و ازدواج در این میزگرد همراه ماست. او میگوید: «نزدیک به ۴۰ مشکل و معضل بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد که هر کدام جای بحث و بررسی و پژوهش دارند. مشکلات تحصیلی، اقتصادی، شغلی و... اما عمده مشکلات و موانع ازدواج به تغییر فرهنگ جامعه بر میگردد. در گذشته ازدواجها به صورت ساده و به دور از چشم و همچشمی برگزار میشد که این مسئله به رشد ازدواج کمک میکرد؛ اما امروزه با تغییر فرهنگ در جامعه و افزایش چشم و همچشمیها، دخالت والدین، افزایش مهریهها، مراسم پرخرج و... جوانان نسبت به ازدواج بی رغبت شدهاند.» به گفته او، دخالت والدین در تأخیر ازدواج جوانان به شرایط مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده ها بستگی دارد.
مذهبیها استخاره میکنند
نعمت الهی درباره استخاره کردن خانواده ها برای ازدواج میگوید:«استخاره یکی از موضوعاتی است که بیشتر در خانوادههای مذهبی رایج است؛ یعنی جواب مثبت یا منفی به خواستگار را منوط به استخاره میکنند. در حالی که استخاره شرایط و آداب خاص خود را دارد و از قدیم هم این ضرب المثل معروف و مشهور بوده که «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» ؛ زیرا بحث ازدواج یک موضوع کاملا عقلانی است و خانوادههای طرفین باید با در نظر گرفتن اهداف، معیارها و تناسبها تشخیص دهند که آیا این ازدواج به صلاح دختر یا پسر است یا خیر؟ بعد از اینکه تشخیص داده شد که این دو برای هم مناسب هستند باید تحقیقات صورت بگیرد که آیا این پسر یا دختر صلاحیت های اجتماعی و فردی و خانوادگی لازم برای ازدواج با یکدیگر را دارند یا خیر و همه اینها مسائل عقلانی است و در هیچ کدام از اینها استخاره کاربردی ندارد. این موضوع، بحث بسیار گسترده ای است و باید به صورت موضوعی روی آن بحث کرد.» به اعتقاد این کارشناس خانواده، ساماندهی جنسی جوانان یکی از اهداف ازدواج است. با توجه به سختگیریها و عوامل مختلفی که مانع ازدواج در جامعه شده است، ما با گزینههای جایگزین ازدواج در جامعه
روبهرو هستیم.روی آوردن جوانان به فحشا، رابطه آزاد دختر و پسر، ازدواج سفید و... در جامعه رشد چشمگیری داشته است. اعتیاد، خیانت، روی آوردن جوانان به سبک زندگی غربی، رواج مردسالاری، رواج زنسالاری، مسئولیت گریزی، تغییر قوانین و... اینها همه موانع عمده ای هستند که سبب ترس جوانان از ازدواج می شود.
نیاز به یک عزم ملی
برای حل مشکلات ازدواج جوانان نیاز به یک عزم ملی است. لازم است تا بزرگان و مراجع دینی، اساتید دانشگاه، روحانیان، معلمان و تمام افراد تاثیرگذار در جامعه پا به عرصه گذاشته، منکرات را شناسایی کرده و به مقابله با آن بپردازند. لازم است تاثیرگذاران جامعه به جنگ باورهای غلط بروند و آن باورها و فرهنگهای غلط را تبدیل به فرهنگ های صحیح و شایسته جامعه ایرانی و اسلامی کنند. رواج و گسترش ازدواج ساده یا آسان بهترین راه حل برای حل مشکلات ازدواج جوانان است. به اعتقاد محمدرضا محبوب فر، پژوهشگر مسائل اجتماعی، مشکلات تجرد قطعی بیشتر گریبانگیر دختران و زنان شده است تا مردان و نه تنها دختران و زنان دهه 60، بلکه دهه 50 را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. او که در این میزگرد ما را همراهی میکند، میگوید: علت تجرد دختران اغلب ایرادهای است که در گذشته به خواستگاران خود میگرفتند و در حال حاضر مردان مطلقه یا همسر مرحوم حاضرند با آنها ازدواج کنند که با معیارهای آنها تطابق ندارد و چه بسا که به خاطر همین موضوع از ازدواج سرباز می زنند و تا آخر عمر مجرد می مانند. به گفته محبوب فر، در حال حاضر بر اساس آمارها 15 تا 17 میلیون فرد مجرد در
جامعه وجود دارد که از سن ازدواج آنها گذاشته است.
هفتادیها رغبت بیشتری به ازدواج دارند
او دلیل اینکه جوانان دهه 70 برای ازدواج میل و رغبت بیشتری دارند را اینگونه بیان میکند: تجربه تاخیر در ازدواج دهههای 50 و 60 باعث شده است تا جوانان دهه 70 با سرعت بیشتری تن به ازدواج دهند، به طوری که گاهی برخی از آنها با یک آشنایی مختصر با یکدیگر ازدواج میکنند که این نبود شناخت کافی، باعث رشد طلاق در جامعه شده و اگر آمار تاخیر در ازدواج افراد با سن بالا افزایش پیدا کرده، آمار طلاق در ازدواج های با سن پایین هم رو به رشد است». این پژوهشگر آسیب های اجتماعی، خیانت و مسائل جنسی را مهمترین علت طلاق زوجهای با سن پایین میداند.او میگوید: «اگر از اغلب افرادی که ازدواج نکرده اند بپرسیم که احساس تنهایی دارند، پاسخ می دهند نه! چون به مجرد بودن عادت کردهاند و همچنان غول ازدواج در وجودشان است و خودشان را
به گونه ای سرگرم کردهاند.»به گفته محبوب فر، بسیاری از زنان دهه 40، 50 و 60 که مجرد ماندهاند با مراجعه گاه و بیگاه بهپرورشگاهها و شیرخوارگاهها برای کودکان بیسرپرست مادری میکنند و با این کار احساس تنهایی خود را از بین می برند. ممکن است این کودکان را به خانه نیاوردند؛ اما آنها را به پارک و رستوران میبرند و روزهای خود را با آنها سپری میکنند. » او بیان میکند:« بر اساس آمار، 25 درصد از پایتخت نشین هامتاهل هستند و 65 درصد از آنها یا اصلا ازدواج نکردهاند یا ازدواج کردهاند و طلاق گرفته اند و مجرد هستند. در اصفهان هم 33 درصد از زنان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکردهاند که اغلب آنها نپذیرفتن مسئولیت را دلیل عمده تاخیر در ازدواج میدانند و از زیر بار ازدواج شانه خالی میکنند. برخی دیگر از جوانان از ازدواج میترسند. به عقیده آنها ازدواج یک ریسک است و مسئله بغرنجی است.»
ایرانیهای فردگرا
به بیان این پژوهشگر آسیب های اجتماعی، فردگرایی در جامعه، چه در سازمان ها و چه ادارات و چه در محیط خانواده بیداد میکند. تعدادی از جوانان که هرگز ازدواج نکردهاند به صورت انفرادی زندگی میکنند و فردگرا هستند و نمی خواهند زیر بار حرف دیگران بروند. وقتی فرزندان میبینند که والدین فرد گرا شدهاند، آنها هم فردگرا میشوند و یکی از دلایل طلاق ها همین فردگرایی هاست. فرد گرایی مختص ایران نیست و به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. در آمریکا دیگر خبری از خانوادههای پرجمعیت نیست و اغلب افراد فردگرا شده اند؛ اما در سازمانها و محل کار به صورت گروهی و جمعی کار میکنند؛ اما کار گروهی در ایران معنایی ندارد و همه کارها و عوامل به صورت فردی شده است.او درباره معیار ازدواج برای جوانان میگوید: «افراد فکر میکنند برای ازدواج معیار دارند، در صورتی که هیچ معیاری برای ازدواج ندارند. معیارها توهمی و خیالی شده است. دخترها و پسرها بر روی معیارهای خیالی تاکید میکنند و همین موضوع باعث تاخیر در ازدواج شده است.» محبوب فر از ورود افراد به ازدواج سفید و همباشی نیز سخن میگوید:« برخی از افراد که مطلقه میشوند به ازدواج سفید روی میآورند و
همخانه و همباشگی دارند؛ اما جوانان مجرد باتقوا همچنان با تجرد قطعی بدون این مسائل زندگی میکنند.»