فرار و آوارگی سرنوشت 3 نوجوان بی‌سرپرست

به اتاقی وارد شدیم که دو فرش در کف آن پهن بود و 3 عدد تشک و یک کتابخانه به همراه یک تلویزیون اختصاصی در آن همه اجزای اتاق را تشکیل می‌داد.

فرار و آوارگی سرنوشت 3 نوجوان بی‌سرپرست

به اتاقی وارد شدیم که دو فرش در کف آن پهن بود و 3 عدد تشک و یک کتابخانه به همراه یک تلویزیون اختصاصی در آن همه اجزای اتاق را تشکیل می‌داد.
به گزارش فارس، مسؤولان شهری و استانی اصفهان پیش از ظهر امروز از مرکز ساماندهی امور متکدیان شهر اصفهان بازدید به عمل آوردند، بازدیدی که البته در نگاه اول باعث اندوه همه حاضران در محل شد.
ساختمانی که برای این امر در نظر گرفته شده بود در نگاه اول شبیه کاروان‌سراهای قدیمی بود، این ساختمان از اماکن قدیمی شهر بوده که قدمتی چندصد ساله دارد و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان نیز به لحاظ قدمت این مکان تاریخی، حساسیت‌هایی در خصوص آن دارد.
* نگه‌داری متکدیان در مکانی که سابقه تاریخی دارد
شهرداری اصفهان با توجه به ضوابط و حساسیت‌های میراث فرهنگی، این ساختمان را مجهز و در اختیار انجمن مردمی پایان کارتن‌خوابی امید قرار داده است؛ انجمنی که سابقه تأسیس نخستین گرم‌خانه مردمی در کشور را دارد و در زمینه کمک به کارتن‌خواب‌ها و کودکان کار اقدامات زیادی را در سطح شهر اصفهان انجام داده است.
بخش اداری از محوطه اصلی که متکدیان در آن نگه داری می‌شوند توسط یک درب بزرگ جدا شده است، دربی که جز به روی پرسنل مرکز به روی افراد دیگری باز نمی‌شود و البته امروز استثناً به روی خبرنگاران و مسؤولان مربوطه هم باز شد، وارد محوطه که شدیم یک میز تنیس روی میز خودنمایی می‌کرد و این نشان می‌داد حداقل به موضوع سرگرمی و تفریح افراد ساکن در این مرکز توجه می‌شود.
در کنار همه اتاق‌هایی که دور حیاط قرار گرفته بود و متعلق به نهادهای مختلف چون فنی و حرفه‌ای، دادستانی و ... بود و از قضا کسی هم در آن‌ها حضور نداشت و به نظر می‌رسید که روزها و هفته‎‌های قبل هم کسی در آن‌ها حضور نداشته است، یک اتاق با درب شیشه‌ای و کاغذی که روی درب نصب شده بود و ورود بزرگسالان را به اتاق نوجوانان ممنوع کرده بود، خودنمایی می‌کرد.
به همراه بقیه وارد همین اتاق شدیم، اتاقی که دو فرش در کف آن پهن بود، 3 عدد تشک و یک کتابخانه به همراه یک تلویزیون اختصاصی در آن همه اجزای اتاق را تشکیل می‌داد و مهم‌ترین بخش آن حضور 3 نوجوان بود که بعید به نظر می‌رسید بزرگ‌ترین آن‌ها بیش از 15 یا 16 سال داشته باشد.
* پدرم حبس بود، من هم از خانه فرار کردم
3 نوجوانی که بی‌شک جای آن‌ها اینجا نبود و حداقل باید سر کلاس درس، خود را برای امتحانات پایان‌ترم آماده می‌کردند اما حتما مشکلی باعث شده بود تا آن‌ها سر از این مرکز در بیاورند، صحبت با یکی از آن‌ها موضوع را تا حدودی روشن کرد، پدرش به خاطر خلافی که انجام داده بود باید مجازات حبس را تحمل می‌کرد و این پسرک نوجوان چون سرپرستی نداشته است فرار می‌کند و از اصفهان سر در می‌آورد.
دیگری نیز از کرمان به اصفهان رسیده بود و او هم اذعان می‌کند که سرپرست و خانواده‌ای نداشته است و به همین علت از خانه فرار می‌کند، داستان مختصر زندگی این دو نوجوان به قدری تلخ بود که ترجیح دادیم سرگذشت نوجوان سوم را که البته به گفته پرسنل مرکز، از همه بازیگوش‌تر هم بود را نپرسیم.
سؤال ساده‌لوحانه‌ای بود اگر از آن‌ها می‌پرسیدیم از بودن در این مرکز راضی هستند یا نه چراکه مستحق بهتر از این بوده و هستند اما دست روزگار زندگی شرافت‌مندانه و مناسب را از آن‌ها گرفته بود هر چند که بودنشان در این مرکز بهتر از این بود که در سطح شهر به تکدی‌گری مشغول باشند و با انواع آسیب‌هایی که می‌تواند ‌آ‌ن‌ها را به مخاطره بیندازد، دست و پنجه نرم کنند.
بعد از بازدید از اتاق این 3 نوجوان تصمیم به بازدید از محل نگه‌داری مردان بزرگسال نیز گرفته شد، محلی که به لحاظ قدیمی بودن بافت و نوع ساختمان فضای غم‌انگیز و رخوت آلودی داشت، از مسؤولان در خصوص عدم رنگ آمیزی دیوارها و فراهم نبودن حداقل زیبایی محیطی پرسیدیم و آن‌ها نیز انگشت قصور را به سمت اداره میراث فرهنگی گرفتند که به دلیل تاریخی بودن این مکان، اجازه هیچ گونه تعمیرات و نوسازی را به آن‌ها نداده‌اند تا جایی که ظاهراً این مکان از داشتن یک آشپزخانه مجهز هم محروم بوده است.
در محل نگه‌داری مردان بزرگسال متکدی نیز یک تلویزیون به همراه پتو و بالشت برای هر نفر و البته البسه تمیز و سالم رویت شد و این نشان می‌داد حداقل از رفاه بیشتری نسبت به دوران تکدی‌گری خود برخوردار بودند اما نکته متأثر کننده ماجرا، غمی بود که در عمق نگاه هر کدام از آن‌ها می‌توان دید، از جوان تا میان‌سال و پیر هر کدام این غم را در عمق نگاه خود داشتند.
* فاصله میان خانم‌ها و آقایان تنها با چند متر حصار فنس
محل نگه‌داری بانوان با فنس و روپوش از محل نگه‌داری آقایان جدا شده بود، چیزی که به هیچ وجه قابل قبول نبود اما مسؤول مرکز، کمبود فضا و محدودیت‌های موجود را علت عدم امکان جداسازی ایمن‌تر خانم‌ها و آقایان عنوان کردند، بازدید از محل نگه‌داری زنان به بانوان سپرده شد و آقایان از ورود به محل منع شدند.
پس از پایان بازدید، محسن انصاری با اشاره به این که تا کنون بیش از 300 نفر در این مرکز پذیرش شده‌اند، اظهار کرد: افرادی که پذیرش می‌شوند تا 60 روز می‌توانند اسکان داشته باشند و البته با حکم قاضی مدت 60 روز دیگر نیز می‌توانند اسکان داشته باشند اما نهایتا باید از اینجا بروند.
وی با بیان این که در این مرکز از کودکان زیر 12 سال نگه‌داری نمی‌شود و آن‌ها بلافاصله تحویل مراکز بهزیستی می‌شوند از تعیین تکلیف آن 3 نوجوان در اسرع وقت گفت و بیان کرد آن‌ها به زودی تحویل مرکز بهزیستی می‌شوند تا در کنار سایر هم سن و سال‌های خود قرار بگیرند و این کار مستلزم فراهم شدن محل اسکان آن‌هاست چراکه اساساً ماندن آن‌ها در این مرکز صحیح نیست.
مدیرعامل خیریه مردمی پایان کارتن‌خوابی امید با بیان این که حداقل هزار کارتن خواب مرد و 100 کارتن‌خواب زن در اصفهان وجود دارد، مطرح کرد: دختران زیر 12 سال و 12 تا 18 سال نیز در این مراکز نگه‌داری نمی‌شوند و آن‌ها نیز تحویل بهزیستی می‌شوند.
* تفاوت میان کودک کار و کودک خیابان
او معتقد است که بین کودک خیابانی و کودک کار تفاوت وجود دارد و کودک خیابانی غالباً اتباع خارجی هستند که به صورت ساماندهی شده فعالیت می‌کنند، انصاری هم چنین به دختری 15 ساله اشاره کرد که مأموران او را در حالی که در ساعت 1 بامداد در حال تکدی‌گری بوده است به این مرکز منتقل می‌کنند که شب را به همراه مادرش در اتاق یکی از پرسنل گذارنده است اما صبح زمانی که قرار بوده تعهد از او بگیرند که دیگر تکدی‌گری انجام ندهد راضی نشده است تعهد بدهد.
انصاری از کم کاری نهادهای مرتبط در خصوص ساماندهی متکدیان گلایه کرد و عنوان کرد: از مرکز بهداشت هیچ کارشناسی به این مکان اعزام نشده است و آن‌هایی که آمدند به دعوت شخصی من به اینجا آمدند، انتظار نداریم پزشک به صورت دائمی در این مکان باشد اما انتظار هست که حداقل یک پزشک از اینجا بازدید کند و از وضعیت پزشکی این افراد بازدید کند.
محمود ابراهیمی مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری اصفهان نیز از کم کاری‌ها گلایه کرد و ادامه داد: بر سر هر چهارراهی برویم می‌توان مشکل کودکان کار و کودکان خیابانی را دید، چندین جلسه بین دستگاه‌ها برگزار شده است و قرار بر این شده کمیته‌ای متشکل از شهرداری، استانداری، نیروی انتظامی، دادستانی، علوم پزشکی و ... تشکیل شود و همه با هم برای حل مشکل تکدی‌گری در استان اصفهان تلاش کنند.
وی خاطرنشان کرد: برخی به جای آن که کمک کنند تا مشکلات حل شود اما برای مطرح کردن خود حواشی را پیرامون این مرکز ایجاد می‌کنند، علوم پزشکی باید در این مرکز نماینده و پزشک داشته باشد اما چنین چیزی نیست، این مرکز دو ماه است که آغاز به کار کرده است و قطعا مشکلاتی دارد که تنها با کمک همه دستگاه‌ها حل می‌شود.
کوروش محمدی یکی از اعضای شورای اسلامی شهر اصفهان نیز که در این بازدید حضور داشت به ارزیابی و ریشه‌یابی مشکل پرداخت و مدعی شد: مشکل اینجاست که در دستگاه‌ها افراد پیگیر حضور نداشته و انگیزه کافی برای حل مشکل متکدیان را ندارد، با تلاش‌های خیریه پایان کارتن خوابی می‌توان ادعا کرد که دیگر شاهد کارتن خوابی در اصفهان نیستیم، اما در خصوص حل مشکل متکدیان چالش اصلی این است که دستگاه‌ها به وظیفه خود عمل کنند و باید این وظیفه را در چارچوب ارزش‌ها و وظایف انسانی انجام دهیم.
مرضیه فرشاد مدیرکل بهزیستی استان اصفهان نیز در این بازدید تصریح کرد: 13 دستگاه موظف‌اند زیر مجموعه فرمانداری شهرهایی که باید مرکزی را برای ساماندهی متکدیان داشته باشند یک اردوگاهی داشته باشند که این اردوگاه اقامتی نیست بلکه گذری است تا هم مشکلات شهر در آن مقطع حل شود و هم این افراد به مکان‌هایی که باید، برون سپاری شوند.
وی ادامه داد: مرکز ساماندهی کودکان خیابانی یک مرکز دولتی و زیر مجموعه بهزیستی است و در این مرکز ساماندهی متکدیان ممکن است کودکان کاری هم به این محل منتقل شوند، کودکان زیر 12 سالی که به اینجا منتقل می شوند باید بلافاصله توسط کارشناسان بهزیستی به بهزیستی منتقل شود و نباید در این جا اقامت داشته باشند.
مدیرکل بهزیستی استان اصفهان مطرح کرد: اگر موردی، بیمار حاد روانی است باید به مراکز درمانی علوم پزشکی و اگر موردی سالمند است باید به مراکز نگه داری از سالمندان بهزیستی منتقل شود، در استان اصفهان هیچ نهادی جز بهزیستی و شهرداری به وظایف خود عمل نکرده است والبته شهر اصفهان آن قدرها هم مشکل حادی ندارد و امروز اینجا جمع شدیم تا مشکلات این خیریه را حل کنیم.

ارسال نظر