زندگی کودکانه زیر سقفهای اجباری!
کودکان خانوادههای بد سرپرست در برابر سیلی از آسیبهای اجتماعی بی پناهند از خیابان گردی و تکدی گری گرفته تا کارکردن و ازدواجهای اجباری که در سالهای گذشته پیامدهای شوم آن در زندگی فرد و جامعه پنهان مانده و موارد انگشتشماری از آن به نهادهای حمایتی ازجمله بهزیستی گزارش شده است.
کودکان خانوادههای بد سرپرست در برابر سیلی از آسیبهای اجتماعی بی پناهند از خیابان گردی و تکدی گری گرفته تا کارکردن و ازدواجهای اجباری که در سالهای گذشته پیامدهای شوم آن در زندگی فرد و جامعه پنهان مانده و موارد انگشتشماری از آن به نهادهای حمایتی ازجمله بهزیستی گزارش شده است.
به گزارش ایسنا، معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان آسیب پنهان ماندن مشکلات ناشی از ازدواج کودکان را برای جامعه بیشتر دانست و گفت: متأسفانه هیچ سازوکاری برای برخورد با خانوادههایی که به اجبار فرزندانشان را در سن کم شوهر میدهند و به خانه فردی بافاصله سنی بسیار زیاد میفرستند و بابت این معامله، پولی دریافت میکنند وجود ندارد.
در هفتماهه نخست امسال فقط یک مورد از آسیبدیدگی به دلیل ازدواج زودهنگام و اجباری به بهزیستی گزارش شده است، اما مسئولان بهزیستی استان اصفهان هم این موضوع را تأیید میکنند که ممکن است موارد دیگری از ازدواج اجباری کودکان وجود داشته باشد که زندگیشان سر و سامان گرفته و هنوز گذرشان به بهزیستی نیفتاده است.
یک گزارش در 7 ماه
مجتبی ناجی، معاون اجتماعی بهزیستی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، فروانی آسیب ازدواج کودکان را در اصفهان پایینتر از برخی استانهای دیگر دانست و اعلام کرد: فقر و گاهی نیز نگرش فرهنگی خانوادهها، از مهمترین دلایل اجبار فرزندان خانواده به ازدواجهای اجباری و زودهنگام به شمار میآیند که خوشبختانه آمار این آسیب در استان قابلتوجه نبوده و در هفتماهه نخست امسال تنها یک مورد آسیب از ازدواج کودکان به بهزیستی گزارش شد که آن هم مربوط به دختر 12 سالهای بود که پدرش او را در ازای خرید مواد مخدر معامله کرده بود.
او با اشاره به آسیبپذیری کودکان در خانوادههایی که پدر کفایت و صلاحیت سرپرستی ندارد، گفت: اعتیاد یا هر آسیب دیگری که باعث شود خانواده سرپرستی مؤثری نداشته باشند، کودکان را در معرض ازدواجهای اجباری و زودهنگام قرار میدهد که از نظر آسیبشناسی باید بپذیریم احتمال نافرجام شدن این ازدواجها بسیار زیاد است.
این روانشناس که معتقد است ازدواج کودکان با پیش آگاهی منفی آغاز میشود، ادامه داد: ازدواج در سن کم اگر به صورت خردهفرهنگ در جامعه یا طایفهای رواج داشته باشد، مشکل خوشخیمتری است چون هنوز هم در آداب و رسوم برخی از قبایل یا خردهفرهنگها، ازدواج زودهنگام به عنوان یک هنجار دیده میشود و در چنین مواردی کمتر با پیامدهای منفی مانند کودکآزاری، همسر آزاری و .. روبرو میشویم چون عوامل اجتماعی در این خردهفرهنگها مانع از فروپاشی خانواده جدید میشوند.
کودکان آسیبدیده زیر سایه سکوت
ناجی، نگرانی اصلی بهزیستی را مربوط به ازدواجهای زودهنگامی بیان کرد که این پدیده، جزو آداب و رسومشان به شمار نمیآید. معمولاً در چنین مواردی، نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی خانواده را وادار به معامله کودک میکند که البته همانگونه که اشاره شد امسال تنها یک گزارش آسیب به دلیل ازدواج در سن پایین به بهزیستی گزارش شده است.
معاون اجتماعی بهزیستی از آمار کودکانی که پیش از سن قانونی ازدواج میکنند، اظهار بیاطلاعی کرد و یادآور شد: موردی که از آسیب به دلیل ازدواج اجباری به بهزیستی فرستاده شد، اکنون در مرکز بازپروری زندگی میکند و این دختر 12 ساله به دلیل همسر آزاری مراجعه کرد و در زندگینامهاش شرح داد که به دلیل ازدواج اجباری، زندگی زناشویی ناموفقی داشته است، البته ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد که اکنون زندگیشان سر و سامان گرفته و گذرشان به بهزیستی نیفتاده است.
او با تأیید این نظریه که مشکلات ازدواجهای اجباری کودکان، آسیب بیشتری دارد، ادامه داد: در برخی موارد و با تشخیص مقامات قضایی، برای کودکان پیش از ازدواج حکم رشد صادر میشود، اما در مجموع به نظر من در این زمینه خلا و کمبود قانونی نداریم، درست است که زمانی این بحث در مجلس پیش کشیده شد که دختران پس از سن 13 سالگی بتوانند بدون اجازه پدر، ازدواج کنند، اما برخی نمایندگان این سن را بالاتر بردند.
باید انگیزهها را از بین ببریم
معاون اجتماعی بهزیستی، بهترین راهکار برای مهار مشکل ازدواج اجباری کودکان را از بین بردن انگیزههای ازدواج زودهنگام دانست و ادامه داد: در خانوادههایی که ازدواج زودهنگام، جزئی از خصوصیات فرهنگی به شمار میآید، نمیتوان در این زمینه دخالت کرد چون فرهنگ یکشبه به وجود نمیآید و نمیتوان آن را یکشبه تغییر داد، معمولاً چنین آداب و رسومی به مرور زمان دچار تحول و دگرگونی میشوند.
وی با اشاره به لزوم برنامهریزی برای کنترل خانوادههای آسیبدیدهای که برای رفع مشکلات مالی خود، فرزندانشان را وادار به ازدواج اجباری میکنند، گفت: این کودکان معمولاً به خانه فردی بافاصله سنی بسیار زیاد از خودشان فرستاده میشوند و در ازای این ازدواج، خانواده کودک پولی دریافت میکند تا عدم صلاحیتهای اخلاقی طرف دیگر ازدواج را نادیده بگیرد، چنین ازدواجهایی پاتولوژیک و پر مشکل خواهند بود.
ناجی با تأکید بر اینکه اطلاعرسانی و آگاهسازی برای تمام خدمات بهزیستی نقش اولیه را دارد، گفت: اگر جامعه درباره این آسیب حساس شده و موارد را با شماره تلفن 123 به بهزیستی گزارش دهد، کارشناسان در قالب مشاوره و مددکاری وارد عمل میشوند و از ادامه آسیب برای فرد و خانواده آسیبدیده جلوگیری میکنند.
ازدواجی که ضامن خوشبختی نیست
این روانشناس، بیتوجهی به مشکلات ازدواج کودکان را باعث بروز ناهنجاری دیگر در جامعه عنوان کرد و افزود: گاهی صلاح و آینده کودک در این است که این ازدواج اجباری محقق نشود، چراکه ازدواج تضمینکننده خوشبختی کودک نخواهد بود، بنابراین باید در این زمینه مداخله کرد و خوشبختانه خلا قانونی در این زمینه نداریم.
ناجی نقش اطلاعرسانی خانواده و اطرافیان را در جلوگیری از وقوع چنین پیوندهایی تعیینکننده معرفی کرد و گفت: دستگاهی حمایتی مانند بهزیستی، در صورتی که با صلاحدید و نظر مقامات قضایی، تشخیص دهد خانواده از نظر توانایی و قابلیت سرپرستی کودک خود ضعف دارد، میتواند موضوع سلب حضانت کودک را دنبال کرده و تا زمانی که فرد به سن قانونی برای اشتغال یا ازدواج برسد، در سرپرستی او را به عهده بگیرد.
معاون اجتماعی بهزیستی از نگهداری 420 کودک و نوجوان در خانههای امن بهزیستی خبر داد و توضیح داد: 210 کودک از این تعداد زیر 12 سال سن دارند، البته این کودکان گرفتار معجونی از آسیبها هستند، از همه بیشتر اینکه والدین 75 درصدشان معتاد بوده و توانایی نگهداری از آنها را نداشتهاند.
طغیان آسیب در حاشیه شهر
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی ایران در گفتوگو با ایسنا، ازدواج در سن کودکی را مشکلی دانست که بیشتر در حاشیه شهر اصفهان تکرار میشود و گفت: در مناطق حاشیه شهر، خانوادهها به دلیل سطح پایین درآمد، مشکلات حادی برای تأمین معیشت خود و فرزندانشان دارند که این شرایط گاهی آنها را ناگزیر به تکدی گری میکند و گاهی ازدواجهای اجباری دختران در سن کودکی.
او با تأکید بر اینکه در بافت شهری اصفهان به ندرت کودکان مجبور به ازدواج میشوند، ادامه داد: تمام مواردی که تاکنون در این زمینه گزارششده مربوط به کسانی بوده که در بافتهای غیرمجاز یا به اصطلاح حاشیه شهر زندگی میکنند.
محمدی درباره نگاه سنتی برخی اقوام در اصفهان نسبت به ازدواج زودهنگام نیز گفت: هنوز هم در بسیاری از مناطق کشور، قدیمیترها اعتقاددارند که دختر در سن 9 سالگی بر اساس دستور دین، آمادگی ازدواج دارد البته ممکن است گاهی شوهر دادن اجباری دختران با این طرز فکر تا سن 15 سالگی هم طول بکشد اما این موضوع را نمیتوان به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت چون در چنین مواردی، دختران کم سن و سال همچنان از کمک و حمایت خانواده برخوردارند.
این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به پیامدهای ازدواج اجباری کودکان، یادآور شد: آسیب فردی و اجتماعی در ازدواج کودکان مربوط به افرادی است که در خانوادههای پرجمعیت و آسیبدیده زندگی میکنند و به دلیل مشکلی مانند اعتیاد سرپرست خانواده یا فقر و ... ناگزیر میشوند در سن بسیار کم با فردی که از خودشان بزرگتر است یا نگاه ابزاری به کودک دارد، ازدواج کنند که این آغاز مشکلات برای کودک آسیبدیده از ازدواج، خانواده و جامعه خواهد بود.
زندگی در محدودیت و فشار
وی مهمترین آسیب ازدواج کودکان را از بین رفتن شأن و منزلت یک انسان دانست و گفت: نادیده گرفتن مقام یک زن میتواند در آینده مشکلات جدی برای فرد به وجود بیاورد در نخستین مرحله اعتمادبهنفس فرد پس از یک ازدواج اجباری از بین میرود، حتی گاهی از آنها بیگاری کشیده میشود و امکان استفاده از هیچگونه امکانات و مزایای زندگی خانوادگی را ندارند در یککلام میتوان گفت که در محدودیت کامل به زندگی ادامه میدهند.
محمدی، محرومیت از تحصیل، کار و رفاه اجتماعی را برخی از حقوق پایمالشده کودکانی معرفی کرد که مجبور به ازدواج میشوند و افزود: حتی گاهی در بسیاری از خانوادهها این کودکان که به اجبار ازدواج میکنند، تحت فشار و برخورد فیزیکی و آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار میگیرند در عمل منزلت انسانی آنها زیر سؤال میرود که آثار ناخوشایندی در روح و جسم آنها به جا میگذارد.
معمای حل نشده یک پدیده پنهانی
رئیس انجمن آسیبشناسی ایران تأکید کرد: تاز مانی که هیچ سازوکاری برای پیشگیری از تولید کودک کار و آسیبدیده در جامعه تعریفنشده است، نمیتوان به حل چالشهای شایع برای این قشر امیدوار بود، چراکه ازدواج کودکان پدیدهای پنهانی است که معمولاً در حریم خانه اتفاق میافتد اما موضوع کودکان کار که به سطح خیابان کشیده میشود و آشکار است، نهتنها در جامعه ما حلنشده بلکه روزبهروز شاهد تعداد بیشتری از این کودکان در خیابانها هستیم.
او از بیتوجهی نهادهای مسئول به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کودکان در بافت حاشیهای شهر انتقاد کرد و گفت: از آنجا که این خانوادهها و کودکان از دسترسی شبکههای خدمات اجتماعی خارج هستند، هیچ حمایتی برای کاهش آسیبهایی مانند ازدواج کودکان و راه یافتن آنها به خیابان وجود ندارد و علاوه بر این، قوانین محکمی نیز در این زمینه نداریم، یعنی اینطور نیست که اگر کودکی مجبور به کارکردن یا ازدواج شود، سیستم حاکمیت بتواند با موضوع برخورد کند.