روح هاشمی رفسنجانی از ماجرای قتلهای زنجیرهای باخبر نبود
نمیخواهم آیتالله هاشمی را تبرئه کنم که در فلان موضوع سهمی نداشتند، اما در دهه هفتاد مشکلاتی به وجود آمد که آیتالله هاشمی در آن مشکلات سهمی نداشت.
نمیخواهم آیتالله هاشمی را تبرئه کنم که در فلان موضوع سهمی نداشتند، اما در دهه هفتاد مشکلاتی به وجود آمد که آیتالله هاشمی در آن مشکلات سهمی نداشت.
دیروز چهلمین روز درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. به همین مناسبت صادق زیباکلام در گفتگو با روزنامه آرمان گفت:
ایت الله هاشمی ذاتا فرد معتدلی بودند. آیتالله هاشمی جریان رادیکال قبل وحتی نوع برخورد را چندان راه موثری نمیدانستند.هیچ قول، مصاحبه و گفتهای از آقای هاشمی رفسنجانی درتمامی دهه ۶۰ وحتی دوره اول ریاست جمهوری پیدا نمیشود که ایشان با رادیکالیزم موافق نباشند. اما من برای به اثبات رساندن این ادعای خود چند دلیلی تاریخی دارم. دلیل اول داستان مکفارلین است. داستان مک فارین به این شکل بود که در آن زمان ایران از نفوذ خود درلبنان بهره برداری کرد و از حزبالله خواست تعدادی از گروگانهای آمریکایی را آزاد کنند. در مقابل ایران هم توانست مقادیری سلاح خریداری کند. البته مکفارلین ظاهرا به ایران هم سفر میکند، اما چون مساله ارتباط باآمریکاییها دیگر مخفی نبود. مرحوم آیتالله هاشمی با مک فارلین ملاقات نمیکنند و مکفارلین هم از ایران خارج میشود. آیتالله در این ماجرا تنها قصدشان این نبود که اسلحه خریداری کنند، زیرا اسلحه به طرق مختلف برای اداره هرجنگی، قابل تهیه است. اعتقاد دارم مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نگاه بسیار بنیادیتری به این ماجرا داشتند که وارد مذاکره با آمریکاییها شدند.به نظرم ایشان به دنبال تنشزدایی در روابط ایران با آمریکا بودند. زیبا کلام در مورد انتقادهایی به عملکرد آیتالله هاشمی هم وجود دارد گفت: آیتالله هاشمی در حالی در سن ۸۲ سالگی درگذشت که از سن ۱۴ سالگی وارد مسائل سیاسی شدند. من از تمام مواضع آن مرحوم در طول ۷۰ سال زندگی سیاسی بطور کامل دفاع نمیکنم، اما نسل بعد از انقلاب باید بداند. برخی از مشکلات از جمله ماجرای قتلهای زنجیرهای مربوط به دوره آیتاللههاشمی می دانند و همه و همه حتی اصلاحطلبان امروز درکاستیهای آن زمان سهیم هستند. درآن زمان تنها کسی که از عملکرد آنها انتقاد داشت، مرحوم مهندس بازرگان بود. هیچ کس درآن زمان به جز بازرگان مخالف این رفتارها نبود. تمام اصلاحطلبان امروز موافق سیاستهای آن روز بودند.بنابراین کسانی که اکبر هاشمی رفسنجانی را سیبل وقایع آن زمان می دانند به نظر من شرایط ایران در شرایط را درک نکردهاند.
من نمیخواهم آیتالله هاشمی را تبرئه کنم که در فلان موضوع سهمی نداشتند، اما در دهه هفتاد مشکلاتی به وجود آمد که آیتالله هاشمی در آن مشکلات سهمی نداشت. روح آیتالله هاشمی در دهه هفتاد از ماجرای قتلهای زنجیرهای باخبرنبود. بهترین تعبیر از قتلهای زنجیرهای را رئیس دولت اصلاحات به کار برد. ایشان قتلهای زنجیرهای را به واسطه عناصر خودسر میدانستند و واقعیت هم همین بود. البته آیتالله هاشمی هم باید پاسخگو باشند. همچنان که ما نمی توانیم ادعا کنیم که قالیباف عامل سقوط پلاسکو است و باید تنها او پاسخگو باشد. در پلاسکو همه نهادها ازشهرداری تهران تا شورای شهر و آتش نشانی باید پاسخگو باشند. در وقایع خوب و بد همه باید پاسخکو باشند. نباید از انتقاد چشم پوشی کرد، اما همه در این موارد مقصر بودند. نباید شخصی در واقع مهم داوری کرد.