جای "رقصپا" و "موسیقی متال و رپ" در مداحی و تعزیه نیست
اجرای برخی مداحهای امروزی خود اصل موسیقی رپ و متال است و این مداحیها از صداوسیما هم پخش میشود؛ جدیدا "رقصپا" را هم به این مجموعه اضافه کردهاند. جای "رقصپا" و "موسیقی متال و رپ" که در مداحی و تعزیه نیست.
اجرای برخی مداحهای امروزی خود اصل موسیقی رپ و متال است و این مداحیها از صداوسیما هم پخش میشود؛ جدیدا "رقصپا" را هم به این مجموعه اضافه کردهاند. جای "رقصپا" و "موسیقی متال و رپ" که در مداحی و تعزیه نیست.
حاتم عسگر (موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی مذهبی و تعذیه) در گفتگو با ایلنا، درباره برخی مداحیهایی که امروزه انجام میشود، گفت: به اشتباه برخی میگویند این چیزهایی که مداحها امروزه میخوانند شبیه به موسیقی رپ و متال است؛ این حرف اشتباهی است؛ چون اجرای مداحهای امروزی شبیه به آنها نیستند بلکه خود اصل موسیقی رپ و متال هستند. این مداحیها از صداوسیما هم پخش میشود دلیلش هم این است که برخی آقایان دانش کافی ندارند و از این موضوعات آگاهی ندارند. دیشب توی تلویزیون دیدم "رقصپا" هم به این مجموعه اضافه کردهاند. جای رقصپا و موسیقی متال و رپ که در مداحی و تعذیه نیست. شاید آقایان به این موضع علاقه داشته باشند من نمیدانم ولی تصور میکنم ناآگاهی هم در این مسئله تاثیر دارد.
وی در ادامه افزود: زمانی که انقلاب شد من را خواستند و حکم مسئول پژوهش موسیقی اسلامی را برایم صادر کردند. ولی بعدا اینقدر اذیتم کردند که در نهایت عطایشان را به لقایشان بخشیدم. چند سال هم در رادیو فرهنگ درسی با عنوان "در محضر استاد" داشتم و درباره موسیقی و موسیقی مذهبی صحبت کردهام و درس دادهام ولی همانطور که امروز به طور همهگیر میبینید این چیزها را نمیخواهند و انجام نمیدهند؛ واقعا نمیخواهند. خب اگر انسان تشنه و گرسنهاش نباشد، رو به آب و غذا نمیآورد. برخی انگار اصلا فرهنگ ایرانی را بد میدانند. همان اوایل انقلاب هم که یک جمعیتی دور هم جمع شده بودند از واژه "موسیقی جهانی" استفاده کردند که من اعتراض کردم و گفتم "آیا ما جزو جهان هستیم یا نیستیم؟ پس چرا ما را از جهان جدا میکنید؟" متاسفانه برخی آقایان اصلا نمیدانند این واژهها یعنی چه.
عسگری درباره جنس صداهای برخی مداحان و تعزیهخوانهای امروزی نیز گفت: وقتی میخواهند یک فیلم سینمایی بسازند آیا هر فردی را که دستشان رسید به عنوان نقش اول انتخاب میکنند؟ مثلا اگر بخواهند فیلم نادرشاه را بسازند برای نقش نادر آیا از یک فرد کوتاه قد و چاق استفاده میکنند؟ طبیعتا و به طور منطقی هرگز چنین کاری نمیکنند. موسیقی مذهبی هم همین است دیگر. برخی مواقع بدصداترین آدم را میآورند و به او استاد میگویند. ببینید حتی برای گویندگی هم فردی را انتخاب میکنند که حداقل صدای مطلوب و خوبی داشته باشد آنوقت در موسیقی مذهبی و مداحی و تعزیه ماجرا عکس این روال است.
این پژوهشگر موسیقی مذهبی افزود: وقتی برخی صداهای مداحان امروزی را میشنوید بیشتر برای شما رعب و وحشت ایجاد میکند و هیچ سنخیتی با موضوع مداحی برای امام حسین (ع) ندارد. چندی پیش تلویزیون فردی را نشان میداد که با صدای آنچنانی خود حرکاتی انجام میداد که واقعا جای تاسف داشت. در قدیم زمانی که عروسی میگرفتند یک نفر را که سرشناستر از بقیه بود میآوردند و به او میگفتند شما اینجا صد تومان شاباش بده که بقیه خجالت بکشند و بیشتر بدهند و ما بعد از عروسی دو برابر این صد تومان را به شما پس میدهیم. شبیه آن فضای عروسی ولی با صداهایی بسیار وحشتناکتر و رعبآورتر. تلویزیون هم تمام این خشونتها و عصبیتها را به عنوان مرثیهخوانی پخش میکرد.
این موسیقیدان همچنین عنوان کرد: بعد حالا آمدهاند به من میگویند شما بیایید کار اینها را ببینید و برایشان ارتقا قائل بشوید؛ آخه من چه ارتقائی برای اینها قائل بشوم؟ وقتی که این افراد نه صدا دارند، نه شعر را میشناسند و سوادش را دارند من برای چه چیز اینها ارتقایی قائل بشوم؟ در تعزیه هم همین است؛ "امامخوان" باید صدای بهخصوصی داشته باشد، عباس (ع) باید صدایی ویژه داشته باشد علیاکبر (ع) و بقیه نیز همینطور. حدود 4 - 5 سال پیش آقای میرشکرایی از من دعوت کردند تا تعزیهای را در تکیهای واقع در نیاوران که به سبک تکیه دولت درست شده بود، ببینم. بعد یک آدم چاق قدکوتاه بدصدا را گذاشته بودند که تعزیه حضرت عباس (ع) را بخواند؛ خب این شکل که درست نیست و نمیشود. من بارها اعلام کردهام برای آموزش موسیقی مذهبی و تعزیه همیشه آمادهام و هیچ چیز هم نمیخواهم فقط شما اراده کنید؛ ولی ظاهرا هیچ مرکزی نمیخواهد چنین کاری صورت بگیرد. باید مرکزی متولی اینکار شود و من بدون هیچ چشمداشتی حاضرم با تمام وجود کار کنم.
حاتم عسگری گفت: اگر امروز فکری جدی برای موسیقی مذهبی و تعزیه و مداحی صورت نگیرد این هنر هم مانند بسیاری دیگر از میراثهایمان که از بین رفتهاند از میان خواهند رفت. شما نگاهی به کشورهای دیگر بیندازید که برای نگهداری از فرهنگشان چه کارهایی میکنند. اگر فرهنگ برای مسئولان مهم بود باید به این موضوع توجه میکردند ولی ظاهرا اینگونه نیست. در همان سالهای قبل نیز من هم در صداوسیما گفتم و هم نامه نوشتم و گفتم "باید به فکر جوانهایمان باشیم؛ چرا این بچهها اینقدر عصبانی هستند؟ آیا این عصبانیت از گرسنگیاست؟ نه؛ این عصبانیت از موسیقی ناشی میشود که دارید از تلویزیون پخش میکنید." وقتی موسیقی بد پخش میکنید روی روح و روان همه تاثیر مخرب میگذارد.
وی در ادامه افزود: در کل فرهنگ ما، دانسته یا ندانسته مشکلاتی پیش آمده که به ویژه در موسیقی این مسائل بیشتر است و دلیل اصلی آنها نیز درگذشت آدمهای مطلع و آگاه است و الان شاهد جولان آدمهایی هستیم که نمیدانند موسیقی یعنی چه. نمیدانند که موسیقی غذای روح است. در دوران قبل از انقلاب در زمینه موسیقی ساز و آوازی ما، زحمتهایی کشیده شد اما در دو حوزه تعزیه و مداحی این اتفاق نیفتاد و پس از انقلاب نیز این روند متاسفانه ادامه پیدا کرد. پیش از انقلاب افرادی را در زمینه تعزیه و مداحی داشتیم که موسیقی را میشناختند و موسیقی مذهبی هم کار کرده بودند. چند نفری در این حوزه بودند که توانایی و اطلاعات مناسبی داشتند که بعدها از دنیا رفتند. برای مثال شخصی به اسم افتخارزاده بود که صدای خوبی داشت و موسیقی را هم واقعا میشناخت. اشخاص دیگری مانند سیدجواد ذبیحی، علی بهاری، احمدیان و عارف هم بودند که مانند افتخازاده الفبای موسیقی را میدانستند و در این حوزه کار میکردند.
این موسیقیدان گفت: خود من استادم ضیاء الذاکرین؛ معروفترین فرد در حوزه تعزیه و موسیقی مذهبی و موسیقی بود. از آنجا که رژیم آن زمان خیلی با ماجرای تعزیهخوانی موافق نبود، مطالب این حوزه سینه به سینه انتقال پیدا میکرد. من فراهانی هستم و در فراهان، موسیقی تعزیه را نوعی عبادت میدانستند پرورش پیدا کردم. در آن قدیمها برای تعزیهخوانها هیچ محدودیت فصلی و زمانی در فراهان وجود نداشت؛ به طوری که هر وقت و در هر جایی تعزیهخوانها را دعوت میکردند حتما میرفتند و به اجرا میپرداختند. به مرور زمان آن تعزیهخوانها از بین رفتند. من امروز حدود 85 سال سن دارم و این مراسمها را از وقتی به دنیا آمدهام در خانوادهام دیدهام و یاد گرفتهام.
وی همچنین عنوان کرد: یادم میآید وقتی بچه بودم خانمی پای دار قالی نشسته بود و میخواند و مردی هم با عصبانیت حرکت میکرد و چیز دیگری میخواند؛ آخرش هم میگفتند حیف که اینها دارد از بین میرود. خب من بچه بودم و متوجه نمیشدم چه میخوانند و چه چیزی دارد از بین میرود؛ بعدها متوجه شدم که اینها تعزیه است؛ من در چنین فضایی بزرگ شدم. بعدها نزد اساتید مختلف رفتم. اول استاد حسینعلیخان نکیسا را دیدم. البته خود پدرم هم آواز میخواند و ایشان هم بودند. من تعزیه هم اجرا کردهام. نکیسا فرزند ملا رجبعلی تفرشی بهترین فرد در این زمینه در دوران قاجار بود و من شاگرد نکیسا بودم. ملا رجبعلی تفرشی یا موذن اولین موذنزاده بود که برای اولین بار این لقب را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. در آن زمان مجموعه مهمی در زمینه تعزیه توسط 25 نفر از اساتید این حوزه تدوین شد اما چون بعدها حمایتی در این زمینه صورت نگرفت آرام آرام این مجموعه از بین رفت. بعدها هم محضر اساتید دیگری را تجربه کردم و به تهران آمدم و پروسهای را گذراندم و در دانشگاه هم تدریس کردم.
حاتم عسگری در مورد تعزیههایی که اجرا کرده، گفت: من شش تعزیه اجرا کردهام که همگی توسط نهادهای مختلف ضبط شده اما نمیدانم چرا اینها را منتشر نکردهاند. شاید منتظر هستند من بمیرم و اینها هم از بین برود. دو تعزیه که یکی برای مسلم و دیگری مربوط به حر بود را برای سازمان تبلیغات اسلامی اجرا و ضبط کردم. سه تعزیه برای میراث فرهنگی خواندم. یک تعزیه نیز برای فرهنگستان هنر اجرا کردم ولی آنها را منتشر نمیکنند.
این پژوهشگر همچنین درباره "تاریخ موسیقی" گردآوری شده توسط حسن محشون گفت: مرحوم حسن محشون تاریخ موسیقی را گردآوری کرد؛ ایشان از دوستان من بود؛ مرحوم محشون چندین سال زحمت کشید و همیشه مانند نجارها یک مداد پشت گوشش بود و مدام از اینجا به آنجا میرفتیم و مشغول نوشتن بود. این تاریخ را در دوهزار صفحه گردآوری کرد اما متاسفانه این تاریخ بعدها همینطور ماند و کسی برای انتشار آن حمایتی انجام نداد. قبل از انقلاب تا زمانی که حسن محشون زنده بود اذیتش کردند و بعد از انقلاب که این تاریخ نزد من بود من را اذیت میکردند. نمیدانم چرا نه آن آقایان توجهی به این تاریخ کردند و نه این آقایان؟
وی در ادامه افزود: دو بخش از این تاریخ موسیقی منتشر شده و جایزه هم برده است اما بخش مهمی از آن همچنان منتشر نشده است. آنچه از این تاریخ منتشر نشده نزد من بود و من هم امکاناتی برای انتشار آن نداشتم و دوستان هم تمایلی به انتشارش نشان نمیدادند. حسن محشون با امیری فیروزکوهی باجناق بودند، من هم این تاریخ را به امیری فیروزکوهی دادم. دختر ایشان این تاریخ را جمعآوری و مرتب کرده است؛ منتهی کاری که ایشان کرده به آن صورت که باید و شاید تمام نیست.
حاتم عسگر درباره بخشی از تاریخ تعزیهخوانی و مداحی در ایران گفت: زمانی که آلبویه بر سر کار آمدند از آنجا که شیعه بودند گفتند باید برای امام حسین (ع) عزاداری کنیم. در آن زمان نشستند و جمله به جمله اشعار و آهنگهای این کار را آماده کردند.
وی در ادامه افزود: پس از اسلام مخالفتهایی با زبان فارسی وجود داشت و در ابتدا گروهی با عنوان اخوانالصفا تشکیل شد که اشعار فارسی و همچنین مذهبی را مخفیانه رواج میدادند؛ اما بعدها این گروه لو رفت. بعدها گروه دیگری با عنوان"ملامتیان" به وجود آمد و آنها افرادی که استعداد و علاقه و توانایی در زمینه تعزیه داشتند را انتخاب میکردند. در واقع اصلا قرار نبود کسی آنها را بشناسد. این مطالب سینه به سینه انتقال پیدا کرد تا زمان کریمخان زند.
این پژوهشگر همچنین عنوان کرد: در زمان کریم خان زند، ایلچی فرانسه که به ایران آمده بود و با دهه اول محرم مواجه شد. وقتی مراسم محرم را در ایران دید به کریمخان گفت ما در فرانسه برای اینگونه مراسم، سالن ساختهایم که در آن مکانها اجرا شود. به این ترتیب کریمخان دستور داد مکانهایی را برای اجرای تعزیه و عزداری اختصاص دادند و نوشتهها را در این زمینهها جمعآوری کردند.
عسگری گفت: این روال تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشت؛ تا اینکه ناصرالدین شاه دستور داد تکیه دولت را جلوی بازار برای اجرای تعزیه و عزاداری ساختند. بعد هم از آنجا که ناصر الدین شاه به موسیقی مذهبی و تعزیه نیز علاقه داشت دستور داد 25 استاد را در زمینه تعزیه که هم شعر را به خوبی میشناختند و هم در زمینه موسیقی و تعزیه آگاه بودند از سراسر کشور به تهران دعوت کردند و این اساتید تمام نغمهها و اشعار مربوطه را جمعآوری و مرتب کردند. ولی امروز شاهد هستیم که هر کسی در هر جای ایران هر شعری را که دلش میخواهد اجرا میکند.
وی درباره ساختار موسیقایی تعزیه گفت: در تعزیه هشت نوع موسیقی وجود دارد که یکی از آنها مداحیاست. در تعزیه، اول پیشواقعه اجرا میشود؛ یعنی وقتی میخواهند تعزیه بخوانند در ابتدای کار، گروهی از نوازندگان مانند ارکسترهای فرنگی به ردیف میایستند و آهنگی را که به آن بخش تعزیه اختصاص دارد اجرا میکنند. دوم "درآمد مخالفان" است که اصطلاحا مربوط به اشقیا میشود. سوم "رجزخوانی" است. چهارم "الحانخوانی"، پنجم "ضربیهای غم"، ششم "ملایمهای مربوط به موافقان"، هفتم "سینهزنی یا مداحی" و هشتم هم "جمعخوانی" است. هر کدام از اینها در قدیم برای خودش استادان به خصوصی داشت؛ مثلا حاجی تاج نیشابوری، حاجی میرزا لطیف اصفهانی، حاجی شیخ زین العابدین و بسیاری دیگر بودند که برای جمعآوری تمام این هشت گونه موسیقی تعزیه گردهم آمدند. در دوران من فقط دو نفر از آنها باقی مانده بودند که یکی از آنها نکیسا شاگرد ملا رجبعلی تفرشی بود و نزد ایشان شاگردی کردم.
حاتم عسگری افزود: ما دو "مادر موسیقی" در دنیا داریم که یکی از آنها ایران و دیگری روم است؛ ما در شعر نیز چنین جایگاهی داریم. ریشه موسیقی تعزیه در موسیقی ایرانی است؛ البته منظورم از موسیقی ایرانی "موسیقی دستگاهی" نیست؛ "موسیقی دستگاهی" اتفاق جدیدی محسوب میشود که از زمان علیاکبر فراهانی تدوین شده است. وگرنه ما بعد از اسلام شش آوازه داشتیم که در مجموع 24 شعبه از آنها به وجود میآمد.