کاری که اسرائیل نتوانست علیه حزبالله بکند حریری هم نمیتواند
"بعد از بازگشتش به لبنان و بازداشتش در عربستان در شرایط مبهم و کنارهگیریاش از استعفا، تحرکات سعد حریری و اظهارات و مصاحبههای تلویزیونی وی برای اطلاع یافتن از شرایط این استعفا و طرحهای آتی وی و ماهیت فشارهای منطقهای و بینالمللی که او به عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی لبنان در معرض آن قرار دارد، شایسته بررسی است."
"بعد از بازگشتش به لبنان و بازداشتش در عربستان در شرایط مبهم و کنارهگیریاش از استعفا، تحرکات سعد حریری و اظهارات و مصاحبههای تلویزیونی وی برای اطلاع یافتن از شرایط این استعفا و طرحهای آتی وی و ماهیت فشارهای منطقهای و بینالمللی که او به عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی لبنان در معرض آن قرار دارد، شایسته بررسی است."
به گزارش ایسنا، در ادامه سرمقاله رأی الیوم آمده است: "در مصاحبهای که سعد حریری با شبکه "سی نیوز" فرانسه داشت از دو موضع پرده برداشت که اگر بخواهیم تحرکات آتی او را بدانیم نباید این مواضع را نادیده بگیریم:
اول: حریری تأکید کرد که آنچه در سفر اخیرش به عربستان برای او رخ داد نزد خودش نگه خواهد داشت. حریری گفت که محمد بن سلمانی که گفته میشود پشت بازداشت او و بیش از ۲۰۰ شاهزاده متهم به فساد است، یک اصلاحگر بزرگ است.
دوم: او از حزب الله خواست سیاست بیطرفی در تمامی مواضعش برای پایان بحران لبنان اتخاذ کند. حریری گفت: من حزبی سیاسی را در دولتم نمیخواهم که در امور کشورهای دیگر مداخله میکند.
در رابطه با ادامه سرپوش گذاشتنش بر آنچه در عربستان رخ داد به معنای این است که اتفاقی برایش رخ داده است و نمیخواهد آن را فاش کند. این چیزی است که با نظر ما درباره وضعیت وی به عنوان نخستوزیری که با توافقهای سیاسی و از طریق رأیگیری به این پست دست یافته در تضاد است.
به عبارت دیگر حریری باید واقعیت را به طور کامل در مقابل مردمی که از او حمایت کردند و رئیسجمهور لبنان که تمامی امکانات را برای بازگشت سالم وی به کشور فراهم آورد، بگوید وگرنه محبوبیت زیادی را که به دست آورده از دست خواهد داد؛ محبوبیتی که هیچ مسؤول لبنانی قبل از او به جز رفیق حریری به آن نرسیده است.
اما درباره نکته دوم مهمترین مساله تلاش حریری برای دیکته کردن سیاست بیطرفی بر حزب الله و شرط عدم مداخلهاش در امور کشورهای عربی دیگر برای ادامه دادن فعالیتش در پست نخستوزیری است.
به هیچ وجه درباره این مساله بحث نمیکنیم که حریری حق دارد رهبری دولت لبنانی را برعهده داشته باشد که انسجام و توافق سیاسی ستون فقرات آن است. اما آنچه که باید درباره آن بحث کنیم تلاش وی برای دیکته کردن مواضع بر همپیمانان یا شرکای دیگرش در دولت است. زمانی که قرارداد سیاسی را برای پایان بحران در لبنان امضا میکرد به خوبی میدانست که نیروهای حزب الله در درجه اول در سوریه میجنگند؛ در ثانی، از جنبش حماس حمایت میکنند، ثالثا ائتلاف قوی با انصارالله یمن دارند و رابعا شاخه نظامی قوی برای ایران در منطقه هستند.
زمانی که حریری و جریانش بیطرف باشند و به ائتلاف عربی به ضرر ائتلاف دیگر نپیوندند در این صورت میتوانند از دیگران بخواهند بیطرف باشند و خویشتنداری پیشه کنند.
مساله تأیید شده این است که برخی طرفها در جریان المستقبلی که رهبری آن را عربستان و کشورهای دیگر در شورای همکاری خلیج فارس برعهده دارند، برای خروج از دولت بر حریری فشار میآورند اما تسلیم شدن در برابر این فشارها به وقوع جنگ در لبنان و برهم زدن ثبات آن میانجام چراکه حزب الله هرگز از سیاستها و مواضع خود کنارهگیری نخواهد کرد و در منطقهای که پر از تنشهای سیاسی و نظامی است بیطرف نخواهد بود چراکه بخشی از نظام منطقهای ابرقدرتی است.
اگر اسرائیلی که قدرت هستهای بزرگ در منطقه به حساب میآمد نتوانسته حزب الله را شکست دهد و خلع سلاح کند و دو بار به دست نیروهای حزب الله شکستهای سختی خورده است پس آیا جریان المستقبل و همپیمانانش میتوانند چیزی را عملی کنند که اسرائیل از تحقق آن عاجز مانده به ویژه اینکه ائتلاف وی از بحران سوریه پیروز بیرون آمده و از حمایت قوی ریاستجمهوری و ارتش لبنان برخوردار است؟
امیدواریم که حریری آرامش و خویشتنداری خود را حفظ کند و منافع لبنان را به منافع شخصی یا منافع منطقهای و بینالمللی دیگر ترجیح دهد چراکه تسلیم شدن در برابر گزینه دیگر به معنای ویرانی و بازگشت به جنگ داخلی است و جریان و طایفه وی برای این جنگ کمترین آمادگی را دارند و بیشترین خسارت را خواهند دید."