احمدینژاد از شرایط سال ٨٨ سوءاستفاده کرد
محمود احمدينژاد، كانديداي اصولگرايان در انتخابات سالهاي ٨٤ و ٨٨ با اقدامات و صحبتهاي اخير خود سبب شده است تا حاميان روزهاي نه چندان دور خود را از دست بدهد. نامه اخير او كه در آن خواستار برگزاري زودهنگام و بدون مهندسي انتخابات رياستجمهوري و مجلس شده بود، اعتراض بسياري از چهرههاي اصولگرا را در پي داشته است.
محمود احمدينژاد، كانديداي اصولگرايان در انتخابات سالهاي ٨٤ و ٨٨ با اقدامات و صحبتهاي اخير خود سبب شده است تا حاميان روزهاي نه چندان دور خود را از دست بدهد. نامه اخير او كه در آن خواستار برگزاري زودهنگام و بدون مهندسي انتخابات رياستجمهوري و مجلس شده بود، اعتراض بسياري از چهرههاي اصولگرا را در پي داشته است.
سوالي كه اين روزها پس از اظهارات چهرههاي سرشناس اصولگرايي كه روزي حامي سرسخت رييسجمهور سابق بودند، با آن رو به رو ميشويم آن است كه آيا اين احمدينژادي كه اين روزها ميبينيم همان احمدينژاد سال ٨٨ است يا خير؟ عباس سليمي نمين، فعال سياسي اصولگرا معتقد است احمدينژاد امروز با سال ٨٨ تفاوتي ندارد اما در سال ٨٨ به واسطه آنكه او رييسجمهور منتخب بود از او حمايت كرده است. او ميگويد احمدينژاد انسان زياده خواهي است كه با سوءاستفاده از شرايط كشور در سال ٨٨ توانست زيادهخواهيها و جاهطلبيهاي خود را پنهان كند.
تحليل شما از اقدامات و صحبتهاي اخير احمدينژاد چيست؟
ريشه مسائل اخير احمدينژاد زياده خواهي است. بسياري از سياستمداران در دوران قدرت خود، در وادي زياده خواهي قرار ميگيرند. زياده خواهي به اين معنا است كه به قانون نميخواهند پايبند باشند. در قانون هرفردي ميتواند دو دوره رييسجمهور باشد اما اينكه برخي تلاش دارند با سوءاستفاده از امكانات خود زمينه در قدرت ماندن را فراهم كنند، به نوعي زياده خواهي و مقابله با قانون است. احمدينژاد در دوره دوم خود با سوءاستفاده از امكانات دولتي تلاش كرد زمينه استمرار قدرت خود را فراهم كند اما در اين مسير با موانعي رو به رو شد. اين روزها احمدينژاد بيش از هر زمان ديگري مسير بازگشت خود به قدرت را سختتر ميداند. او اين روزها سعي دارد مواضعي اتخاذ كند كه اين موانع را بر طرف كرده و همچنين شرايط براي او و اطرافيان او سختتر نشود و در نهايت در صدر اخبار قرار داشته باشد.
منظور از سختتر نشدن شرايط آن است كه احمدينژاد تلاش دارد با تحت فشار قرار دادن قوه قضاييه، پرونده اطرافيان او پيگيري نشود و همچنين مسائلي كه در ارتباط با سوءاستفاده از بيت المال براي بقا در قدرت در دوران او رخ داده براي افكار عمومي مكشوف نشود. روشن شدن اين مطلب، ايشان را روز به روز بياعتبار خواهد كرد؛ لذا با استراتژي فشار بر قوه قضاييه تلاش دارد تا پرونده اطرافيان او پيگيري نشود. احمدينژاد براي آنكه بتواند به قدرت بازگردد نبايد فراموش شود از اين رو او براي جلوگيري از اين فراموشي دست به اقدامات و صحبتهايي ميزند كه همچنان در كانون توجه باقي مانده و ديده شود. در اين شرايط نقش رسانهها بسيار حايز اهميت است و رسانهها نبايد خواسته او را برآورده كنند.
با توجه به اظهارات آقاي كدخدايي كه در كانال خود منتشر كردند، نقش احمدينژاد در اتفاقات سال ٨٨ را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
احمدينژاد در سال ٨٨ نقش موثري در تشديد بحران داشت. تمرد برخي افراد از قانون در سال ٨٨ سبب شد رييسجمهور وقت از فرصت استفاده كرده و زياده خواهي خود را پنهان كند. به همين دليل نيز از تمرد ساير نامزدها استفاده كرد و شرايط ويژه كشور در آن سالها را استمرار بخشيد.
منظور شما از اينكه ميگوييد احمدينژاد آن شرايط را استمرار بخشيد چيست؟
احمدينژاد تلاش كرد با استفاده از ابعاد اين تمرد، افراد بيشتري را به آن اتفاقات منتسب كرده و به بهانههاي مختلف افرادي را از دايره خدمتگزاري خارج كند و تا حدودي در اين موضوع موفق ظاهر شد. ايشان در سال ٨٨ با استفاده از كلمه ساكت فتنه تلاش كرد تا افرادي مانند علي لاريجاني را نيز از فضاي سياسي كشور خارج كند. احمدينژاد از اتفاقات سال ٨٨ سوءاستفاده كرد زيرا آن شرايط، مطلوبترين شرايط براي احمدينژاد و يارانش بود به همين دليل تلاشهايي در راستاي استمرار وضعيت بحراني كشور انجام داد. اگر شرايط بحراني نميشد، احمدينژاد هيچگاه نميتوانست فردي مانند مشايي را به نظام تحميل كند و او به اين موضوع آگاه بود. او هم از اتفاقات پس از انتخابات استفاده كرد و هم كارهاي ديگري در ادامه انجام داد تا خواسته و زيادهخواهي خود را محقق كند كه خوشبختانه هرچند ايشان از پول بيت المال براي مشايي مراسم گرفت و پرچم گرداني كرد اما نتوانست آرزوي خود را محقق كند.
آيا احمدينژاد ٩٦ با احمدينژاد ٨٨ تغييري كرده است؟
خير. احمدينژاد ٩٦ همان احمدينژاد ٨٨ است. زيادهخواهيهاي او در سال ٨٨، در ٩٦ به گونهاي ديگر نمود پيدا كرده است.
اگر احمدينژاد تغييري نكرده است، چرا جريان اصولگرايي از او حمايت كرد؟
اگر جريان اصولگرايي در سال ٨٨ از او حمايت كرد به آن دليل است كه او منتخب مردم بود. احمدينژاد نه تنها در سال ٨٨ بلكه در سال ٨٤ نيز نقاط ضعفي داشت اما تصور ميكنم ضعفهاي احمدينژاد هنوز هم قابل مهار است. زياده خواهيهاي احمدينژاد شبيه به زياده خواهيهاي آيتالله هاشمي است زيرا هر دو معتقد هستند قانون نبايد شامل حال اطرافيانشان شود. آيتالله هاشمي و احمدينژاد تفاوتهايي با يكديگر داشتند. تفاوت اين دو در آن است كه چون مرحوم هاشمي در انقلاب داراي منزلت بالايي بود، به سختي امكان داشت با ضعفهاي ايشان برخورد شود اما درمقابل، در برابر احمدينژاد شاهد هستيد ضعفهاي احمدينژاد را به راحتي ميتوان كنترل كرد و او نميتواند كاري از پيش ببرد. او در نهايتا نامهنگاريهايي ميكند كه تاثيري در جامعه ندارد. به همين دليل است كه ما خطر احمدينژاد را در سال ٨٤ كمتر از آقاي هاشمي ميدانستيم و اكنون نيز به اين مهم قائل هستيم و اگر به سالهاي ٨٤ و ٨٨ بازگرديم باز هم از او حمايت خواهيم كرد اما اين شرايط براي آن سالها است است نه امروز كه احمدينژاد به صورت كامل در برابر قانون طغيان كرده است.
منبع: روزنامه اعتماد