آنچه باید درباره شلوار جین بدانیم
در دهه شصت میلادی جین پوشی وارد طبقه متوسط جامعه شد و فیلمسازان امریکایی برای نشان دادن روحیه ماجراجویی شلوار جین به پای ستارگان می کردند.
در دهه شصت میلادی جین پوشی وارد طبقه متوسط جامعه شد و فیلمسازان امریکایی برای نشان دادن روحیه ماجراجویی شلوار جین به پای ستارگان می کردند. زمانی یکی از شعارهای تبلیغاتی برند لی این بود: «جین امریکا را ساخته است.» این فقط یک شعار برای تحت تاثیر قرار دادن امریکایی ها نبود. امریکایی ها به آن باور داشتند. امریکا جین را ساخته بود و بعد جین امریکا را.
پارچه های زمخت جین و دنیم ایتالیایی ها و فرانسوی ها در دستان امریکایی ها بود و بعد جین آبی مارکدار امریکایی ها پای آن ها؛ لیوایز و لی و رانگلر و... جین ایتالیا و فرانسه را نساخته بود. برای آن ها این رابطه یک طرفه بود. برای همین هم معنای جین پوشی در امریکا با هر جا غیر از آن فرق دارد. در شهر جنوای ایتالیا پارچه کتان راه راه کبریتی مانندی وجود داشت معروف به جین. گفته می شود اولین بار لباس دریانوردان ایتالیایی با این پارچه دوخته شد. آن ها حین سفرهایشان جین را به دیگر کشورها صادر کردند.
فرانسویان شهر نیم تلاش کردند پارچه ای همچون جین ایتالیایی ها ببافند اگرچه نتیجه نهایی جین نبود، اما پارچه ای محکم بود که دنیم نام گرفت؛ به معنای ازنیم یا برای نیم. خیلی زود دنیم به سراسر اروپا راه پیدا کرد. سال 1871 میلادی شخصی به نام جیکوب دیویس که در شهر رینوی ایالت نوادا خیاط بود، در کارش به مشکلی برخورد. او با دنیم برای کارگران معدن لباس کار می دوخت اما این لباس ها برای چنین کاری به اندازه کافی ضخیم نبودند. یک روز همسر یکی از کارگران سراغش آمد و از پاره شدن کناره های جیب شلوار شوهرش شکایت کرد. بعد از رفتن آن زن، دیویس به شلوار خیره شد؛ دقایقی بعد او داشت اطراف جیب را با لبه های مسی کوچکی پرچ می کرد. ایده ای به ذهنش رسیده بود؛
لایه های پارچه را در نقاط تحت فشار و درزها که احتمال پارگی در آن ها بیشتر است، با بازاری مانند میله های کوچک فلزی به هم بکوبد و فشرده کند. این ایده درواقع همان دکمه های فلزی کوچکی است که هنوز اطراف جیب های شلوار جین می بینیم. ایده دیویس بعد از مدتی همه گیر شد. او با خودش فکر کرد باید هرچه زودتر اختراعش را ثبت کند، اما برای این کار پول نداشت. از این رو سراغ لوی استروس رفت؛ او مهاجر آلمانی و مقیم سانفرانسیسکو بود. دیویس پیش از این پارچه هایش را از تولیدی او و برادرش می خرید. دیویس به استروس پیشنهاد همکاری داد و ایده شلوارهای پرچ دار در سال 1873 به نام هردوشان ثبت شد. موسس شرکت لیوایز، اولین تولیدکننده شلوار جین لوی استروس است.
شلوارهای اولیه که به رنگ قهوه ای بودند تا سال 1896 استفاده می شدند تا این که مدل جین آبی طراحی شد. در سال های ابتدایی رنگ آبی یا اصطلاحا نیلی شلوارهای جین از گیاهی به نام ایندیگو گرفته می شد. این گیاه رنگزا بومی هند است. همان طور که اشاره شد اوایل خریداران شلوار جین کارگردان و گاوچران ها بودند؛ چرا که نمونه های اولیه علاوه بر داشتن استحکام، گشاد و راحت بودند و به دلیل رنگ تیره شان کثیفی روی آن ها دیده نمی شد. در کل شلوار جین سه ویژگی دارد که باعث شد افراد زیادی سراغش بیایند: محکم بودن، راحت بودن، معمولی بودن (غیررسمی). در دهه شصت میلادی جین پوشی وارد طبقه متوسط جامعه شد.
کارگردانان و فیلم سازان امریکایی برای نشان دادن روحیه ماجراجویی، طغیانگری و شورش شلوار جین به پای ستارگان هالیوودی می کردند. عباس کاظمی در کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» بیان می کند: «جین در دوره ای که جوانان در غرب سر به طغیان گذاشته بودند، نماد عصیان علیه زندگی مبتنی بر نظم، پیچیدگی و عقلانیت محسوب می شد. در نظام نشانه شناسی امریکایی، جین پوشی خود را در برابر شیک پوشی مبتنی بر کت و شلوار و لباس های اتوکشیده معرفی می کرد...»
یک آمریکایی وطن پرست گفته بود: «دلم می خواهد با شلوار جین آبی ام بمیرم.» آدم موقع مرگ چه چیز می خواهد؟ چه فرقی می کند آن لحظه شلوار جین آبی تنت باشد یا پیژامه نخی صورتی؟ فرقی نمی کند مگر آن که این شلوار برایت معنای وطن داشته باشد. برای امریکایی ها چنین بود. حالا همه دنیا شلوار جین می پوشند، اما برای آن ها جین فقط جین است؛ نه چیزی کمتر و نه بیشتر.
منبع: هفته نامه کرگدن - مرضیه اسدی