راه دشوار صنایع دستی ایران تا اروپا
وقتی از «شهر جهانی صنایعدستی» صحبت میکنیم، قاعدتا باید به این نکته هم فکر کنیم که کالاهای صنایع دستی اصفهان نباید فقط در این شهر بمانند؛ به عبارتی کمکم میبایست در بازارهای جهانی و حتی در فروشگاههای زنجیرهای معظمی مثل آیکیا هم انواع مختلف صنایع دستی اصفهان و حتی ایران را ببینیم که در کنار کالاهایی از دیگر کشورهای دنیا قرار گرفتهاند.
اصفهان زیبا: وقتی از «شهر جهانی صنایعدستی» صحبت میکنیم، قاعدتا باید به این نکته هم فکر کنیم که کالاهای صنایع دستی اصفهان نباید فقط در این شهر بمانند؛ به عبارتی کمکم میبایست در بازارهای جهانی و حتی در فروشگاههای زنجیرهای معظمی مثل آیکیا هم انواع مختلف صنایع دستی اصفهان و حتی ایران را ببینیم که در کنار کالاهایی از دیگر کشورهای دنیا قرار گرفتهاند.
اما به جز مسئله رسیدن این کالاها به بازارهای کشورهای دیگر، مسئله رقابتپذیری هم مطرح میشود. مثلا اینکه ذائقه مخاطب اروپایی چگونه است؟ چه میشود که او در میدان نقش جهان اصفهان یک جعبه خاتم را میخرد؛ اما وقتی همین کالا را در فروشگاه مرکزی شهر آمستردام با نصف قیمت میبیند، به راحتی از کنارش عبور میکند؟! مازیار تشکری تیمجانی، یکی از کارآفرینان برتر ایران و موسس مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند است. او با حضور در نمایشگاههای ملی صنایع دستی سعی میکند هر بار هنرمندان مستعد را به فعالیت در بازارهای اروپایی دعوت کند. در حاشیه بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی صنایع دستی با او درباره صادرات صنایع دستی به اروپا و ذائقه مشتریان چشمآبی صحبت کردیم.
شهر لیدن در هلند برای ایرانیها نام آشنایی است. کتابخانه دانشگاه این شهر یکی از مقاصد محبوب ایرانشناسان محسوب میشود و این دانشگاه در زمینه مطالعات اسلامی، باستانشناسی و تاریخ جایگاه بالایی در میان دانشگاههای جهان دارد؛ اما در کنار این سبقه مدتی پیش هفته فرهنگی ایران در این شهر هلند برگزار شد و مردم این شهر توانستند با حضور در بازارچههای صنایع دستی با هنر دست هنرمندان شهرهای اصفهان، تهران، سیستان و بلوچستان، خوزستان و البرز آشنا شوند. مازیار تشکری تیمجانی درباره فعالیتهای مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند که در این شهر پایهگذاری شده، برایمان توضیح داد و اظهار امیدواری کرد که هنرمندان فعال در بخش صنایع دستی عزم ویژهای برای حضور موثر در بازارهای جهانی داشته باشند.
برگزاری هفتههای فرهنگی چه تاثیری میتواند بر کشورهای دو سوی ماجرا داشته باشد؟
برای کشور ما یکی از مهم ترین کارکردهای برگزاری هفتـــههای فـــرهنـــگی در کشـــورهای اروپــــایی رفع ایرانهراسیهاست. همچنین ابعاد دیگری از کشورمان را میتوانیم در این هفتههای فرهنگی به مخاطبان اروپایی عرضه و درهای زیادی را در بحث های اقتصادی و گردشگری باز کنیم. همچنین ترس و واهمه تعامل و همکاری اقتصادی که با ایران وجود داشته را از بین ببریم. از طرفی، صنایع دستی هم بازوی اقتصادی است و هم تبادل فرهنگی را در پی دارد. دو حوزه گردشگری و صنایع دستی میتوانند بسیار به یکدیگر کمک کنند. در طول نمایشگاه، خانواده های زیادی به ما مراجعه میکردند و در مورد گردشگری ایران سوال داشتند؛ اینکه آیا ایران امن است ؟و چطور باید ویزا بگیرند و ...
اروپاییها در مورد صنایع دستی ایران چقدر اطلاع دارند و چه قدر طبق سلیقه آنهاست؟
اطلاعات کمی دارند و البته به نظرم بخشی از صنایع دستی ما هم باید دگردیسیهایی را تجربه کند تا قابل عرضه برای اروپاییها بشود. گردشگری که به ایران می آید ممکن است در شهر اصفهان یک صنایع دستی کاملا ایرانی و سنتی را بخرد و به عنوان یادگاری یا سوغاتی ببرد؛ اما همان صنایع دستی را اگر ببرید در کشور خودش با نصف قیمتی که در اصفهان بوده عرضه کنید، نمی خرد؛ چون در شهر خودش این محصول هویت یک کالای تجاری را دارد و بار فرهنگی و احساسی برایش ندارد.
یعنی بیشتر در رقابت با بقیه کالاها مطرح است؟
بله؛ اگر میخواهیم کالاهایی به اروپا صادر کنیم باید مطابق با فرهنگ استفاده و سلیقه آنها ساخته و ارسال شوند، ولی اگر قصد داریم در ایران آن محصول را به خارجیها عرضه کنیم باید حتما اصالت محصول حفظ شود؛ بنابراین در بحث صنایع دستی باید به دو جنبه فکر کنیم؛ حفظ اصالت کالاها و صنایع دستی با کیفیت خاص خودش برای گردشگران ورودی و ایجاد تغییرات مطابق سلیقه بازار عرضه به صورت تلفیقی از اصالت در عین تطابق با سلیقه بازار هدف. اگر این تعادل را حفظ کنیم، می توانیم بگوییم که کالای قابل فروش و عرضه و باب دندان خارجیهاست. مثلا یک اروپایی را تصور کنید که قصد دارد از فروشگاه آیکیا یک گلدان بخرد. برای او شکیل و مطابق سلیقهاش بودن بسیار مهم تر است از اینکه گلدان اصیل ایرانی باشد؛ اما وقتی او به ایران سفر میکند، ماجرا درست برعکس است؛ بنابراین کارگاه های صنایع دستی ما باید دو بخش داشته باشند؛ در یک بخش کالاهایی با اصالت فرهنگی برای گردشگران ورودی تولید کنند و در بخش دیگر، کالاهای مصرفی برای به گردش درآوردن چرخه صادرات داشته باشند.
آیا رنج قیمتی و کیفیتی هم مهم است؟ بعضیها معتقدند فقط باید صنایع دستی لوکس را صادر کنیم.
اگر بازار را به صورت هرم در نظر بگیریم، راس هرم افراد با درآمدهای بالا هستند که در کشورهای اروپایی بسیار کم هستند. بدنه این هرم در اروپا بیشتر است. یک متوسط رو به بالا داریم و یک متوسط رو به پایین. کف این هرم هم قشر ضعیف هستند. اگر هدفمان پاسخ به نیاز نوک هرم باشد که تعداد کمی هستند و مقدار کالاهایی که به فروش میرسند هم کمتر است، به نظر من کار بزرگی نکرده ایم. من شخصا بیشتر دغدغه ایجاد اشتغال در کشورم را دارم؛ بنابراین به نظرم اگر به جای چهار قطعه کار بتوانیم 40 قطعه کار بفروشیم، آن 40 قطعه 40 نفر را به کار گرفته. من شخصا طرفدار عرضه کالاهایی برای عموم هستم. به این صورت که کالاها در تعداد بالاتر فروخته شوند، سفارش های بیشتری داشته باشیم و تولیدکننده های بیشتری درگیر شوند. اما به عنوان یک بازرگان اگر صرف منافع اقتصادی خودم را در نظر بگیریم، بهتر است که روی کالاهای خاص و تک کار کنم.
کدام صنایع دستی ما تا به حال در بازار اروپا موفقتر بودهاند؟
شیشه دست ساز، سرامیک، فرنیچر و کارهای تلفیقی مبلمان طرفدار بیشتری داشتهاند؛ البته به شرط آنکه بتوانیم تعادل ایجاد کنیم. نه به سمت سنتی بودن برود و نه خیلی از اصالتش فاصله بگیرد.
از صنایع دستی اصفهان چطور؟
مدتی پیش روی صادرات خاتم اصفهان تست کردیم. خاتم به شکل سنتی اگر بخواهد عرضه شود فایده ای ندارد؛ چون معمولا مخاطب متوجه زحمتی که برای تولیدش کشیده شده، نمیشود. فکر میکنند چاپ یا سری کاری است؛ در حالی که اگر کار را مینیمالتر و روی حجمها انجام دهیم، میتواند هم اصالت خاتمکاری را داشته باشد و هم قیمتش برای خریدار متعادل باشد و به اصطلاح باب دندان مشتری اروپایی. باید به نحوی عمل کنیم که کالاها در تعداد بیشتر و با قیمت ارزانتر اما مطابق سلیقه جامعه هدف تولید شوند.
بنابراین به نظر میرسد اگر قرار به عرضه هدفمند صنایع دستی در بازارهای جهانی باشد، هنرمندان و کارگاههای تولیدی باید آموزشهایی ببینند.
بله؛ لازم است که هنرمندان را درگیر کنیم و آموزشهایی باشد تا خواستههای مشتری امروز را درک کنند. اگر هنرمند بگوید من همین کار را بلدم و از این به بعد هم همین کار را انجام میدهم، خب این یعنی در بازارهای جدید را به روی خود بسته است. من کالاهایی از اصفهان را در مغازهام در آمستردام گذاشتهام با نصف قیمت اصفهان؛ اما کسی نخریده. ما باید حتما به تمایز بین دو طیف کالاهای هنری و اصیل و کالاهای مصرفی توجه کنیم.