یک کمدی عاشقانه با چاشنی جواد یساری
محمد مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغهزاده مدیرهای درستی هستند؛ آنها به طور کامل پشت فیلمی که به آن مجوز دادهاند، میایستند
محمد مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغهزاده مدیرهای درستی هستند؛ آنها به طور کامل پشت فیلمی که به آن مجوز دادهاند، میایستند
این روزها فیلم سینمایی «دشمن زن» (۱۳۹۶) به نویسندگی امیرحسین نجفپور، کارگردانی کریم امینی و تهیهکنندگی محمدحسین فرحبخش و عبدالله علیخانی روی پرده سینماها رفته است. این فیلم در ژانر کمدی رمانتیک موزیکال ساخته شده است و جواد یساری هم برای اولین بار پس از ۴۰ سال در این فیلم میخواند. به همین مناسبت پای حرفهای کریم امینی نشستهایم.
از شرایط اکران این روزهای فیلم «دشمن زن» راضی هستید؟
فیلم ما به بد شرایطی خورد. «دشمن زن» در زمان برگزاری جام جهانی اکران شد. وضعیت بد اقتصادی مردم هم در جریان است و یک شلوغیهایی هم رخ داد. به هر حال این بحرانها در همین چند ماه گذشته اتفاق افتاده است که تاثیراتش شامل حال فیلم من هم میشود. با تمام این شرایط مردم خیلی خوب از فیلم استقبال کردند. اغلب آنها راضی هم بودند.
شیوه اکران فیلمهای امسال خیلی بی نظم بود. مدام هم فیلمهای مختلفی از راه میرسند و روی پرده سینماها میروند؛ از طرف دیگر هم بسیاری از فیلمهای اکران دور اول و دور دوم نوروز همچنان سینماها را اشغال کردهاند. یک فیلم برای دیده شدن از سوی مردم احتیاج به سالنهای مناسب و تبلیغات کافی دارد. این موضوعاتی که عرض کردم کار را برای شما سخت نکرده است؟
به نظرم اکرانها بر اساس حساب و کتاب و قانون نیست. ما راضی نیستیم. دو هفته نمیشود که فیلم «دشمن زن» روی پرده سینماها رفته است و یکباره فیلمهای جدیدی هم از راه رسیدهاند. شما تا میآیید به خودتان بیایید یکباره فیلمهای دیگری هم به اکران میخورند. در گذشته قوانین بهتری داشتیم. حداقل میدانستید که فیلم شما دقیقا تا چه زمانی روی پرده سینماها خواهد بود. مشکل اصلی این که یکسری از فیلمهای عید نوروز بیش از سه ماه است که روی پرده سینماها هستند. این قضیه به فیلمهای دیگر ضرر زده است. این فیلمها قرار بود که نهایتا یک ماه و نیم یا دو ماه روی پرده سینماها باشند ولی بیشتر از سه ماه است که روی پرده سینماها هستند. الان هم یکسری از فیلمها به زور اکران شدهاند؛ خیلی از فیلمها هم پشت ترافیک اکران گیر کردهاند! متاسفانه با این وضعیتی که عرض کردم خیلی از فیلمها میسوزند! این مسائل را بگذارید در کنار این که بعضی از فیلمها رانتهای گسترده و شرایط ویژه هم دارند بنابراین زمان اکران بیشتری گیرشان میآید. فیلم «دشمن زن» که فیلم ما است چون از بخش خصوصی میآید کاملا در حقش اجحاف میشود. با این حال خدا را شکر میکنم که مردم
از فیلم ما استقبال کردند. همین که مردم فیلم را میبینند خیلی خوب است.
گویا فیلم «دشمن زن» تیزر تلویزیونی هم ندارد. درست است؟
نه دیگر! اصلا تیزری نداریم. تلویزیون سلیقهای عمل میکند. آنها تیزرهای ما را پخش نمیکنند. واقعا نمیدانم چه بگویم. آدم نمیداند که این تلویزیون در خدمت مردم است یا نه؟! آنها باید از فیلمها و مردم حمایت کنند. شبکههای ماهوارهای قبلا فیلمها را تبلیغ میکردند؛ بعد یکسری آمدند و اعتراض کردند که چرا این شبکهها فیلمها را تبلیغ میکنند؟! حالا که قرار است صدا و سیما فیلمها را حمایت کند من ماندهام که چرا تیزرها را پخش نمیکند؟! هیچی و هیچی! فیلم «دشمن زن» و برخی فیلمهای دیگر واقعا مظلوم واقع شدهاند. آنها با فیلم «دشمن زن» مانند یک بیگانه رفتار میکنند.
یک اتفاق خیلی مثبت و جذاب هم برای فیلم «دشمن زن» افتاده است. آقای جواد یساری پس از سالها انتظار بالاخره مجوز گرفته و در فیلم شما خوانده است. چطور این اتفاق افتاد؟
یک چیزی را خدمت آقای فرحبخش مطرح کردیم و ایشان هم پیگیر شدند. در واقع، آقای جواد یساری را معرفی کردند. آقای یساری هم همیشه از دل مردم گفته است. او زمانی مانند خوانندههای سبکهای موسیقی «بلوز» و «جز» در سبک و شیوه خودش از بطن مردم بیرون آمده است. لحن مردم در گفتوگوی روزانهشان محاورهای است و یساری هم مانند آنها میخواند. یساری و افرادی مانند او خالق یک فرم موسیق ایرانی هستند. در واقع آنها موسیقی مردمی را به خوبی پیش بردند. یساری و برخی دیگر از موسیقی کلاسیک جدا شدند و حال و هوای مردمی را وارد فضای موسیقی کردند. صدای آنها از جنس مردم است و برای مردم هم میخوانند. به نظرم، یساری و افرادی مانند او خالق یک نوع از موسیقی خاص هستند. باید درباره شخصیت آقای یساری هم برایتان بگویم. او از یک خانواده به شدت متدین میآید. آقای یساری از جمله افرادی است که در کشور ایران مانده است. او میخواهد به این مردم خدمت کند. واقعا نمیدانم که چرا یساری را ممنوعالکار کردند! به نظرم درباره او خیلی سلیقهای عمل کردند. به هر حال در زمان جنگ، مردم مشغول دفاع از کشور و درگیر جنگ بودند و یکسری از آدمها هم منصبها را گرفتند و خیلی
از مواقع هم سلیقهای عمل کردند. این رفتارهای سلیقهای باعث شد تا خیلی از آدمها ممنوعالکار بشوند. خیلی جالب است که الان به یکسری از خوانندهها مجوز میدهند و برخیها هم کنار یکسریها عکس میگیرند که تکلیفشان مشخص است. یک مقدار دقت کنید متوجه میشوید که کی و چه کاره هستند و چه سابقهای هم دارند. شما میتوانید به خانواده آقای یساری رجوع کنید و ببینید از چه خانواده درستی میآیند.
فیلم «دشمن زن» در ژانر کمدی رمانتیک ساخته شده است. درباره این ژانر و نوع فیلمتان بگویید که تقابل مردها و زنها را هم درونش مطرح میکند.
یک قصه کمدی عاشقانه در فیلم داریم که شکلگیری یک عشق را روایت میکند. کاراکترهای داستان در موقعیتهای کمدی جدی هستند ولی کاری میکنند که تماشاگر بخندد. البته داستانهای کمدی رمانتیک خیلی سر راست و ساده هستند. داستان فیلم کاملا کلاسیک است و تلاش میکند مسائل اصلی خودش را به سادگی روایت کند. همین سادگی باعث میشود مردم به مدت دو ساعت از فضای متشنج جامعه دور شوند.
اغلب منتقدها و نویسندههای سینمایی با ژانر کمدی رمانتیک مشکل دارند؛ در حالی که این ژانر همواره یکی از مهمترین و پرفروشترین ژانرهای سینمایی در هالیوود، بالیوود و سینمای ایران هم بوده است. شما را برای ساختن این فیلم اذیت نکردند؟
خدا را شکر مردم فیلم ما را دوست داشتند. واقعا نمیشود به حرف برخی از منتقدها استناد کرد. به خاطر اینکه فیلمهایی مانند «دشمن زن» برای مردم ساخته میشوند. اگر قرار باشد برای منتقدها فیلم بسازیم که سراغ ژانر کمدی رمانتیک نمیرویم. چندین فیلم کوتاه جدی و متفاوت ساختهام که در فستیوالهای خارجی هم جایزه گرفته است. منتهی باید توجه داشته باشید که برخی از فیلمها برای مردم ساخته میشود؛ حالا که چنین فیلمی ساختهاید باید به کیفیت و استاندارد آن نگاه کنید. اینجا دیگر صحبت «استاندارد» میشود و حالا میشود حرف زد و آن را بررسی کرد. برخی میآیند فیلم کمدی میسازند و فیلمشان دیده نمیشود و به قول معروف خوراک مردم نمیشود؛ چرا؟ برای اینکه فیلم استانداردی نیست. در چنین فیلمهایی نه بازیها و نه کارگردانی و نه تصاویر خوبی وجود دارد. هر کسی اگر فیلم «دشمن زن» را ببیند متوجه میشود که خارج از استاندارد سینمای ایران نیست. وقتی با تماشاگرها در سانسهای شلوغ به تماشای فیلم بنشینید از میزان رضایت مردم مطلع میشوید. این فیلم حال مردم را خوب میکند. اصلا هم آنها را اذیت نمیکند.
موضع برخی از منتقدها نسبت به فیلمهای مردمی و روشنفکرانه مشخص نیست. گویا خیلی از فیلمدوستان عقیده دارند که فقط باید فیلمهای روشنفکرانه و جشنوارهای ساخته شود.
موضوع اساسی این است که اگر تنها فیلمهای روشنفکرانه بسازیم دیگر سینماها سوت و کور خواهند شد. سینما صنعتی برای سرگرمی است. مردم احتیاج به سرگرمی دارند مخصوصا الان که شرایطشان سخت هم شده است. بیشتر مردم دوست دارند در سینماها فیلمهای کمدی ببینند و بخندند. آنها میخواهند لحظاتی را خوش باشند. انتخابهای مردم در حال حاضر خیلی محدود شده است. مثلا آن قدیمها هشت تا فیلم اکران میشد و مردم هم همه آنها را میدیدند اما حالا دیگر بودجهشان کفاف نمیدهد. آنها باید پول داشته باشند تا به سینما بروند. حالا مردم میتوانند بین پنج تا فیلم نهایتا دو فیلم را انتخاب کنند. اغلب این فیلمها هم کمدی هستند. این شرایط امروز ما است. از طرف دیگر، کلی هنرمند را در دهه ۱۳۶۰ ممنوعالکار کردند و سینما هم داشت فلج میشد. آخرش چی شد؟ آن هم سینمایی که مردم برایش صف میبستند! خدا را شکر الان محمد مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغهزاده خیلی مدیرهای درستی هستند. واقعا باید چنین آدمهایی را طلا گرفت. آنها پشت فیلمی که به آن مجوز دادهاند به طور کامل میایستند. آقای حیدریان فوقالعاده انسان مثبت و دوستداشتنی است. او کاملا
پشت فیلمهاست و وقتی به فیلمی مجوز بدهد تا آخرش پای آن میایستد. البته همیشه ممیزیها و خط قرمزها بوده است. فیلمسازهایی مثل ما هم قرار نیست که خارج از عرف جامعه و مردم فیلم بسازیم. ما میدانیم که در چه شرایطی زندگی میکنیم.
فیلم «دشمن زن» پر از بازیگر است و همین موضوع کار را برای کارگردان سخت میکند. شما دچار این سختیها شدید؟
بله. سخت است که در فیلمتان برای هر نقشی بازیگر چهره داشته باشید. اما خدا را شکر بازیگرهای فیلم «دشمن زن» خیلی شریف و درجه یک هستند. خانم گوهر خیراندیش که اصلا استاد ما است. او کلی انرژی روی نقشش گذاشت. سام درخشانی هم نقش متفاوتی را در «دشمن زن» دارد. او در فیلمهای «خوب، بد، جلف» و «تگزاس» شکل دیگری بازی کرده است. درخشانی آن چیزی که ازش خواستیم را به خوبی پیاده کرد. بازیگرهای دیگر هم به همین گونه. آنها خیلی همراه بودند. البته این را بگویم که سالها در کسوت دستیار کارگردانی بودهام و حتی خودم بازیگری هم کردهام؛ اینها به کارگردانیام کمک میکند. وقتی بازیگری کرده باشید در زمان کارگردانی میدانید که چه جایی باید نظر بدهید و چه جایی باید نظر بگیرید.
نظرتان درباره سینمای مردمی و فیلمفارسی چیست؟
ما سینمایی را داریم که خودمان مبتکرش بودهایم. از این سینما با عنوان فیلمفارسی یاد میشود. به نظرم اگر قسمتهای مستهجن برخی از این فیلمها را فاکتور بگیریم گروهی از این فیلمها «دینیترین» فیلمهای پیش از انقلاب هستند. ما مبتکر فیلمفارسی هستیم و مردم هم بیشتر آنها را دیدهاند؛ با آنها خندیده و گریه کردهاند. در آن سینما ما «قهرمان» داشتیم. امیدوارم که منتقدها به فیلمفارسی و سینمای مردمی احترام بگذارند و حتی حمایتش هم کنند. این را در نظر داشته باشید که با لحن کمدی هم میشود حرفهای خوبی زد. زمانی که فیلم «گنج قارون» در سال ۱۳۴۴ ساخته شد کلی از مردم در صف سینما ایستادند؛ سریع هم ۱۰۰ تا سینما ساخته شد. ببنید! ۱۰۰ تا سینما کم چیزی نیست که با سرعت هم ساخته شد! از طرف دیگر، امیدوار هستم مشکلات اقتصادی مردم زودتر حل شود. وقتی مردم از لحاظ مالی دچار مشکل میشوند در همان اول کالای فرهنگی را از زندگیشان حذف میکنند. آنها نمیتوانند که غذا خوردنشان را حذف کنند! به خودشان میگویند که میتوانم کتاب نخوانم و سینما هم نروم ولی باید غذا بخورم. ولی این را بگویم که وقتی فرهنگ حذف شود ما هم کشته میشویم!
منبع: روزنامه ابتکار