«مغزهای کوچک زنگ زده» فقط گوشهای از زندگی مردم بود
بازیگر فیلم سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» گفت: ما در این فیلم فقط گوشهای از زندگی مردم را نشان دادیم، این در حالی است که در اخبار و اطلاع رسانیهایمان با اتفاقاتی بدتر از اینها هم روبرو میشویم.
بازیگر فیلم سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» گفت: ما در این فیلم فقط گوشهای از زندگی مردم را نشان دادیم، این در حالی است که در اخبار و اطلاع رسانیهایمان با اتفاقاتی بدتر از اینها هم روبرو میشویم.
فرید سجادی حسینی که این روزها فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی را روی پرده سینماها دارد و در این فیلم علاوه بر بازیگری، سرپرستی گروه کارگردانی راهم برعهده داشته، در گفتوگویی با ایسنا درباره مشکلاتی که برای ساخت فیلمی مانند «مغزهای کوچک زنگزده» به عنوان یک اثر اجتماعی وجود داشت توضیح داد: من خیلی در جریان ایرادات یا ممیزیهایی که به این اثر نسبت دادند نیستم، زیرا هرچه بوده قبل از نهایی شدن حضور من در این فیلم رخ داده است. به این معنی که تا زمانی که اصلاحات انجام و اعمال نظر نشود پروانه ساخت صادر نخواهد شد. با این حال در راه تولید این اثر هم مانند دیگر فیلمهای اجتماعی مشکلاتی وجود داشته است.
او اضافه کرد: بحث سیاهنما بودن یک فیلم یا خوشآمد بودن اثر برای جشنوارههای خارجی به خیلی از فیلمها مخصوصا آثاری که به مسائل اجتماعی میپردازد، نسبت داده میشود، اما من این حرف را قبول ندارم. جهان به طور کلی سیاه ـ سفید است یعنی برخی چیزها در دنیا سفید هستند و برخی سیاهاند. هر فیلمسازی به مسائل اجتماعی نگاه متفاوتی دارد. همه میتوانند هر جای دنیا که باشند فیلم سیاه بسازند اما نباید از آن اثر نتیجهگیری کلی کرد و به همه جامعه تعمیم داد.
سجادی حسینی با اشاره به اینکه این حرفها درباره فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» هم بیان شد، ادامه داد: این یک نگاه جعلی است که بگوییم جهان به سمت سیاهی در حرکت است. ما هم در این فیلم یک گوشهای از زندگی مردم را نشان دادیم در حالی که ما در اخبار با اتفاقاتی بدتر از اینها هم مواجه هستیم.
وی که سابقه کارگردانی هم دارد، درباره تجربه کار با هومن سیدی به عنوان کارگردان بیان کرد: من پیش از این فیلم سینمایی، با آقای سیدی همکاری داشتم البته در موقعیتی کاملا برعکس یعنی من در مقام کارگردان سریال «مهرآباد» بودم و او بازیگر. بنابر این با نگاه او در شخصیت پردازی و تیپ سازیاش آشنا بودم و میدانستم بسیار دقیق به اتفاقات نگاه میکند. من حتی در زمان ساخت آن سریال هم در برخی سکانسها از او مشورت میگرفتم و خوشحالم که توانستم در این اثر همراه او باشم.
بازیگر فیلمهای «فروشنده» و «ایتالیا ایتالیا» درباره تنوع ژانر فیلمهایی که روی پرده سینما هستند، گفت: در یک سینمای استاندارد باید تمام ژانرهای سینمایی وجود داشته باشند اما مسالهای که در کشور ما وجود دارد این است، کسی که در زمینه فیلمهای اجتماعی سرمایهگذاری میکند بعد از اکران و نمایش اثرش میبیند بیشترین میزان فروش به آثار کمدی میرسد، هرچند که فیلمهای خوشساختی نباشند، بنابر این پس از چنین تجربهای پول و سرمایهاش را برای ساخت این نوع آثار (کمدی) منتقل میکند.
او با تاکید بر اینکه "اینها بیشتر تاجر هستند تا هنرمند" گفت: برخی هیچ قیدی به جامعه خود ندارند و مصلح اجتماعی هم نیستند که بخواهند فیلم اجتماعی بسازند بنابر این سرمایهشان را به سمتی میبرند که برایشان سود بیشتری هم به همراه داشته باشد و اینچنین حجم تولیدات کمدی بالا میرود و کارهای اجتماعی به علت آنکه فروش کمتری دارند مهجور میشوند.
سجادی حسینی اضافه کرد: اگر دولت و وزارت ارشاد بخواهد نظارت بیشتری داشته باشد، باید شرایطی ایجاد شود که فیلمسازان اجتماعی مورد حمایت باشند، مثل زمانی که فیلمهای دفاع مقدسی ساخته میشد. یک زمانی بحث نگاتیو بود و وزارت ارشاد با دادن نگاتیو به فیلمسازان از آنها حمایت میکرد. البته همه این حرفها در شرایطی محقق خواهد شد که مصلحان اجتماعی مانند وزارت ارشاد به طور کلی در نظرشان باشد تا از آثاری که باعث آگاهی جامعه میشوند و فضای سینمای کشور را تحت تاثیر خود قرار میدهد، حمایت کنند.
وی همچنین خاطر نشان کرد: وقتی مردم فیلم کمدی دوست دارند، نباید جلوی ساخت آن هم گرفته شود این مثل همان اتفاقی است که برای برنامه ۹۰ آقای فردوسی پور رخ داد و با وجود تعداد مخاطبان بالا از پخش این برنامه جلوگیری شد. نظارتهای بیش از حد دست و پای هنرمندان را میگیرد و نمیگذارد کارشان را به درستی انجام دهند. این محدودیتها هم در سینمای اجتماعی وجود دارد و هم در سینمای کمدی.
او در پایان گفت: برخی نگاهشان به صورت عادت انتقادی و ارزیابی اجتماعی است. اما نگاه من به این شکل نیست و انتقادی برخورد نمیکنم. در شرایط امروز جامعه از حیث تولید، تهیهکننده و سرمایهگذار مهمتر از کارگردان است یعنی اگر سرمایه در دست کارگردان قرار نگیرد اصلا نمیتواند فیلم بسازد و مجبور میشود مینیمالیستیتر اثرش را بسازد و از سر و ته آن بزند. در این میان برخی تهیهکنندهها خوشبخنانه هنوز محکم ایستادهاند و تلاش میکنند تا آثار اجتماعی بسازند. اما از زاویه خلق اثر، کارگردان و نویسنده مهمتر است و اوست که باید تهیه کننده را مجاب کند تا برای فیلمش هزینه کند. پس در نهایت میتوان گفت باید کارگردانانی را تربیت کنیم که بتوانند روی آثار اجتماعی کار کنند و نویسنده هایی را داشته باشیم که به نگارش این سبک آثار بپردازند.