مهتاب کرامتی؛ سوپراستار قصه‌گو

مهتاب کرامتی، بازیگر و تهیه‌کننده سینمای ایران که به‌عنوان یکی از داوران بخش‌های بین‌الملل و ۹۰ ثانیه، بیست‌ویکمین جشنواره قصه‌گویی در این جشنواره حضور پیدا کرده است، دلیل انتخابش را علاقه به شنیدن قصه و قصه‌گویی عنوان می‌کند. در ادامه با این بازیگر درباره جشنواره قصه‌گویی، کیفیت آثاری که مورد داوری قرار داده و جایگاه قصه و قصه‌گویی در ایران به صحبت نشستیم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

وب‌سایت فرادید: مهتاب کرامتی، بازیگر و تهیه‌کننده سینمای ایران که به‌عنوان یکی از داوران بخش‌های بین‌الملل و ۹۰ ثانیه، بیست‌ویکمین جشنواره قصه‌گویی در این جشنواره حضور پیدا کرده است، دلیل انتخابش را علاقه به شنیدن قصه و قصه‌گویی عنوان می‌کند. در ادامه با این بازیگر درباره جشنواره قصه‌گویی، کیفیت آثاری که مورد داوری قرار داده و جایگاه قصه و قصه‌گویی در ایران به صحبت نشستیم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.


اولین قصه‌ای که به خاطر می‌آورید چیست و چه کسی آن را برای شما تعریف کرد؟

به نظر من قصه‌شنیدن برای همه جذاب است و ارتباطی به سن کسی ندارد. هرچند قصه‌گویی خیلی سخت است، اما من به این دلیل در کنار داوران بیست‌ویکمین جشنواره قصه‌گویی قرار گرفتم که قصه‌شنیدن را دوست دارم. قصه‌شنیدن ارتباط مستقیمی با حال خوب دارد و انسان را به رؤیا نزدیک می‌کند.

قصه‌ای که همیشه در ذهنم مانده است و مادربزرگم برایم تعریف می‌کرد و جذاب بود، قصه «سنگ صبور» بود که اتفاقا آن را به شکل دیگری در سینما در فیلم «آتش سبز» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا اصلانی تجربه کردم. من به‌خاطر علاقه‌ای که به قصه و داستان دارم، در این سال‌ها داستان زیاد خوانده‌ام، اما یکی از داستان‌هایی که خیلی روی من تأثیرگذار بود، «بابا لنگ‌دراز» است، حتی چندبار به این داستان برگشتم و هنوز هم برایم جذاب است و به نظرم این خاصیت قصه‌گویی است. خاصیت قصه است که همیشه برای مخاطبش جذاب باشد و به انسان پیام و درس بدهد و خاطره بگوید.

همه ما باید از شرایط و فضای جشنواره قصه‌گویی استفاده کنیم، چون در همین جشنواره پدربزرگ و مادربزرگ‌هایی را می‌بینیم که قصه‌هایشان را با ما شریک می‌شوند و این موضوع بی‌نهایت جذاب است. نکته جالب در جشنواره قصه‌گویی برای من این بود که کودکان قصه‌های جذاب و زیبایی نقل می‌کنند و این به آن معناست که والدین و پدربزرگ و مادربزرگشان برای آن‌ها قصه گفته و این کودکان نیز قصه‌گویی را یاد گرفته‌اند و در این زمینه نقش پررنگ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همیشه در این مسیر خودش را نشان می‌دهد.

فکر می‌کنید چرا از رونق قصه‌گویی کاسته شده است؟ آیا عواملی مانند پیشرفت تکنولوژی در این مورد مؤثر است؟

تکنولوژی، هم می‌تواند کمک‌کننده باشد و هم مخرب. تکنولوژی اگر ما را از فضای خانه، خانواده، دورهمی، قصه‌گویی و قصه‌شنیدن و گفتگو با هم دور کند، خیلی مخرب است، اما اگر به ما کمک کند تا قصه‌های ما زنده بمانند، نقطه قوت محسوب می‌شود. شاید یکی از عواملی که قصه‌گویی از رونق افتاده است، حال بد انسان‌هاست و اینکه در همه حال اخبار بد به گوش ما می‌رسد و این سبب شده ما حال‌وحوصله قصه‌شنیدن نداشته باشیم، اما اگر خودمان را به دنیای قصه‌ها بسپاریم حالمان خوب می‌شود. امکان ندارد کسی قصه خوبی بشنود و حالش خوب نشود.

وقتی که آثار ارسالی به جشنواره را داوری می‌کردید چه حسی داشتید؟

وقتی در حال داوری آثار جشنواره قصه‌گویی از زبان کودکان، بزرگ‌سالان و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها بودم، حالم خیلی خوب بود. با خودم فکر می‌کردم کاش قصه‌گویی کم‌رنگ نشود. کوچک‌شدن خانواده‌ها، کم‌شدن تعداد خواهر و برادرها، دوربودن اعضای خانواده از هم و کم‌شدن در کنار هم‌بودن‌ها، به نظر من سبب کم‌رنگ‌شدن قصه‌گویی‌ها شده است.

از قصه‌گویی در شب یلدا خاطره‌ای دارید؟

از شب یلدا خاطره‌های زیادی دارم. به نظرم این سنت‌های خوب‌مان باید زنده بمانند تا برای کودکان نسل جدید هم آشنا باشند. من دور‌هم‌بودن را در این سنت‌ها تجربه کردم؛ ولی اگر قرار باشد این سنت‌ها و فرهنگ‌مان کم‌رنگ‌تر شود، قطعا کودکان ما نیز این‌ها را از یاد می‌برند و اینجا وظیفه ماست که از آن جلوگیری کنیم. همیشه شب یلدا برای ما خاطره قصه‌گویی و دورهم‌بودن خانواده را دارد و شاید در این شب، کتاب‌خواندن و ضرب‌المثل تعریف‌کردن و قصه‌گویی، خاطرات خوشی را برای ما به همراه داشته باشد. کاش این موضوع حذف و کم‌رنگ نشود و زمانی که اعضای خانواده کنار هم هستند، سرشان در گوشی موبایل نباشد و با هم صحبت کنند و حال خوب را در خانواده به جریان بیندازند. قصه‌گویی در شب یلدا که بلندترین شب سال است، در فضای تلخ امروز جهانی که بیشتر خبر‌های بد به همراه دارد، می‌تواند به ما انرژی دهد.

بیشتر از خاطره قصه‌گویی در شب یلدا و دورهمی‌های خانوادگی، ضرب‌المثل‌هایی که پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برایمان می‌گفتند، خنده‌ها و گفت‌و‌شنود‌ها در ذهن من مانده است. البته اینکه همه بنشینیم و کسی برایمان قصه بگوید، مختص به شب یلدا نبود و همیشه به یاد دارم برای خواب‌های بعدازظهر، منتظر قصه‌های پدربزرگ و مادربزرگم بودم.


به نظرتان تلاش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ثبت شب یلدا به‌عنوان شب قصه‌گویی در تقویم، اتفاق خوبی است و تأثیری در پررنگ‌شدن نقش قصه‌گویی خواهد داشت؟

حتما اتفاق خوبی خواهد بود. اولا باید شب یلدا به‌عنوان یکی از سنت‌های زیبای ایرانی که از دوران کهن ایرانیان آن را جشن می‌گرفتند، حفظ شود و ثانیا اینکه تبدیل به شب قصه‌گویی شود. باید برای این امر مهم، فرهنگ‌سازی و فضاسازی کنیم و مراسم مختلفی در این زمینه ترتیب دهیم تا این شب به‌عنوان شب قصه‌گویی به مرور میان خردسالان و کودکان و حتی بزرگ‌تر‌ها جا بیفتد.

چه اقدامات و کار‌هایی می‌توانیم انجام دهیم تا قصه‌گویی مثل گذشته رونق بگیرد؟

به نظر من باید قصه‌ها را زنده نگه داشت. برای بچه‌ها فضای مناسب فراهم کرد و به قصه‌هایشان گوش داد و قصه‌گویی یادشان داد. همچنین بهتر است قصه‌گویی در مدارس و مهدکودک‌ها آموزش داده شود و جشنواره‌هایی نظیر جشنواره قصه‌گویی بیشتر شکل بگیرد. می‌دانم که امسال بیست‌ویکمین دوره جشنواره قصه‌گویی است؛ اما خود من حتی با این جشنواره آشنا نبودم و چقدر خوب است این موضوع رسانه‌ای شود و تبلیغات پررنگ‌تری حول آن صورت گیرد.

فکر می‌کنید چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا قصه‌ها نسبت به گذشته متنوع‌تر شود؟

همان‌طور که سینمای ما فرق کرده و ادبیات ما به دلیل سرعت بالای زندگی، به سمت مینی‌مالیست‌شدن رفته است، شاید باید توجه ویژه‌ای به قصه‌های کوتاه داشته باشیم و به نظرم روندی که تا به امروز در این زمینه طی شده، خیلی خوب هم جواب داده است. از طرف دیگر برخورد با نوجوانان و جوانان در زمینه فرهنگ‌سازی قصه‌گویی، وظیفه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که باید نمود گسترده‌تر و پرشورتری داشته باشد.

فکر می‌کنید جشنواره قصه‌گویی چقدر می‌تواند بر رونق قصه‌گویی در کشور مؤثر باشد؟

قطعا جشنواره‌هایی نظیر جشنواره قصه‌گویی در فرهنگ‌سازی بین کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان برای رواج قصه‌گویی مؤثر خواهد بود و نتیجه آن را در سال‌های بعد شاهد خواهیم بود. به نظرم جشنواره قصه‌گویی نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت و طبعا این جشنواره مخاطبان خودش را نیز دارد. امیدوارم امسال که جشنواره شکل و شمایل متفاوتی دارد، باعث شود در سال آینده بازتاب گسترده‌تر و مخاطبان بیشتری هم داشته باشد.

ارزیابی‌تان از قصه‌هایی که در جشنواره روایت شد، چه بود؟

من دو بخش از جشنواره یعنی بخش بین‌الملل و بخش قصه‌گویی ۹۰‌ثانیه‌ای را دیدم. در بخش بین‌الملل که کمی با آن آشنایی داشتم، دیدن اینکه از فضا، لباس، زبان بدن، بیان و داستان‌های تأثیرگذار برای قصه‌گویی استفاده کرده بودند، برایم جالب و تجربه متفاوتی بود. در داوری بخش قصه‌گویی ۹۰‌ثانیه‌ای، کار سختی را انجام دادیم؛ چون ما از قصه‌گویی یک پدربزرگ ۷۰‌ساله تا قصه‌گویی یک کودک هفت‌ساله داشتیم و هر دو خیلی شیرین داستان‌هایشان را روایت کرده بودند. رقابت در این بخش سنگین بود؛ اما برای شخص من تجربه فوق‌العاده‌ای بود و ضمن اینکه داوری می‌کردم، ۱۸۰ قصه شنیدم که خیلی از آن‌ها خوب بودند و با شنیدن آن‌ها خاطرات خوب و برخی مواقع، خاطرات غم‌انگیزی برایم زنده شد.

ارسال نظر