دستکاری قواعد ژانر نوار در نئونوآر
چهارمین نشست از مجموعه جلسات «عصرهای سینما» با اکران و نقد فیلم «جادهای بهسوی تباهی» ساخته سام مندس در ادامه بررسی فرم در سینمای نوآر برگزار شد.
به گزارش ایمنا، فیلمی که در رشتههای طراحی صحنه، موسیقی و کارگردانی نامزد اسکار شده و جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری را هم برندهشده است. بهنام تاجمیر ریاحی، فیلمبردار که در این نشست بهعنوان منتقد حضور داشت، درباره این فیلم گفت: نور در این اثر اهمیت زیادی دارد و در آن برخلاف فیلمهای نوار دهه 40 و 50 میلادی، زن اهمیت زیادی ندارد.
او انتخاب بازیگر اصلی این فیلم را هم تصمیمی ساختارشکنانه دانست، چراکه چهره تام هنکس، خطوط نرم و منحنی دارد و نمایانگر زندگی است که با فضای خشن آثار نوار تناسب چندانی ندارد. به نظر تاجمیر به همین دلیل در پوستر فیلم، چهره تام هنکس در سیاهی قرارگرفته و بر فضای خشن حاکم بر فیلم تأکید شده است. چهره بازیگر کودک و کلاه او هم، خطوط لطیف و نرم دارد. او افزود: در ابتدای فیلم، شخصیت کودکی را در حال حرکت به سمتی مخالف بقیه میبینیم و با نور غیرمستقیم، خطوط خشن و رگههای اکسپرسیونیستی، اتمسفر فیلم به ما معرفی میشود.
تاجمیر اولین صحنه جنایی فیلم را ازلحاظ ترکیببندی و نورپردازی، طبق سنت فیلمهای نوار دانست، صحنهای با ماشینها و آدمهای سیاه که در ترکیببندی، ایستا و قدرتمند هستند. او درباره صحنه اولین برخورد پسربچه با سردسته مافیا بعدازاین که متوجه شغل پدرش شده، هم گفت: در این صحنه، پسزمینه سردسته مافیا، پر از مثلث و خطوط خشن است.
تاجمیر به رگههای مذهب در فیلم هم اشاره کرد، مثل علاقه شخصیت پسر به داستانهای انجیل و حضور بقیه کاراکترها در کلیسا. البته به نظر او، عنصر مذهب در این فیلم بهاندازه فیلم «پدرخوانده»، در فرم فیلم وارد نشده است. او نورپردازی صورت تام هنکس بعد از کشته شدن خانوادهاش را هم غیرمتعارف و با نورهای مثلثی دانست که لطافت و نرمی چهرهاش را گرفته است. تاجمیر درباره صحنه رفتن پدر و پسر به کلبه مزرعهای هم گفت: در این صحنه، رنگهای نورها و دکور، گرم است و استفاده از خطوط افقی هم نوعی ایستایی و امنیت منتقل میکند. در صحنه جاده هم، هوا ابری نیست و جاده هم به شکل خطی جهتدار به سمت روشنایی تصویر شده است.
او درباره صحنه تصمیم هنکس برای قتلعام هم گفت: در این پلان، بالای سر هنکس، بریدهشده که نوعی پیشگویی از کار بزرگی است که او قرار است انجام دهد. در پلان لانگشات کشتن همه افراد باند گنگستری به دست او هم با ترکیببندی بههمریخته، پریشانی شخصیتها نشان داده میشود. در سکانس خانه کنار دریا هم صحنه بسیار پرنور است، اما در آن شخصیتها بهجای روشنی به تباهی میرسند.
او درباره حرکت دالی زوم هم که برای اولین بار در تاریخ سینما در فیلم «سرگیجه» آلفرد هیچکاک استفادهشده، گفت: در فیلم «جاده تباهی» هم در پلان معرفی شخصیت خبرنگار که در پایان فیلم شخصیت اصلی را میکشد، از این تکنیک استفادهشده است. همچنین صحنه خفه کردن مرد چاق به دست خبرنگار هم با 3 جامپکات و صدای مسلط حرکت قطار، اهمیت یافته است.
او به نئونوآر بودن این فیلم و فیلمهایی مثل «شهر گناه» هم اشاره کرد و گفت: در این فیلمها برخلاف فیلمهای کلاسیک ژانر نوار، زن اغواگر نداریم که این به خاطر مطرحشدن مباحث برابری زن و مرد در جامعه امروز است