دزفولیان؛ از زبان کاریکاتور تا گفتگو در جامعه

الهام دزفولیان ﺑﺎ تکیه‌بر دوران ﻣﻬﻤﯽ از ﺗﺎرﯾﺦ اﯾﺮان به نام مشروطه ﮐﻪ در آن ﺑﺮاي ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺑﺮاﺑﺮي آﺣﺎد ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻗﺎﻧﻮن و ﭘﺬﯾﺮش «دﯾﮕﺮي» به‌عنوان ﺳﻮژه آﮔﺎه در ارﺗﺒﺎﻃﺎت(ﮐﻼﻣﯽ) مطرح‌شده ﺑﻮد، در ﭘﯽ واﮐﺎوي وﯾﮋﮔﯽ‌ﻫﺎي گفتگوی ﻣﺮدم اﯾﺮان ﺑﻪ رواﯾﺖ ﮐﺎرﯾﮑﺎﺗﻮرﻫﺎي ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺗﯽ دﻫه نخست این اﻧﻘﻼب پرداخته. کارگاه دزفولیان در خانه کاریکاتور اصفهان و نمایش کارتونش در نمایشگاه خانه کاریکاتور در نقش‌خانه حوزه هنری اصفهان، بهانه ای برای گفتگو شد که نتیجه آن را می‌توانید دنبال کنید سوتیتر: قاب کاریکاتور، به‌گونه‌ای است که اصول دیالوگ به‌صورت تصویری در آن گوشزد می‌شود؛ اصولی مانند اعتقاد به برابری خود با «دیگری»، پرسشگری، ضرورت پاسخگویی و... . وقتی شما با کاریکاتور مواجه می‌شوید، صدای همه را می‌شنوید و هیچ‌کسی را صامت نمی‌بینید.

سعید آقایی/اصفهان امروز: الهام دزفولیان هم خود دستی بر کاریکاتور دارد و هم موضوع پایان‌نامه ارشد جامعه‌شناسی خود را در دانشگاه اصفهان با مطالعه در کاریکاتور دنبال کرده است.

او می‌گوید: «یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام این بوده‌ است که بتوانم بین علاقه‌مندی‌های مختلفم درزمینه هنر و علوم انسانی ارتباط برقرار کنم. خوشبختانه این فرصت با یادگیری کاریکاتور برایم فراهم شد تا جایی که در مقطع کارشناسی ارشد توانستم نخستین تجربه‌‌های پژوهشی‌‌ام در زمینه کاریکاتور را در کنار استادانم دکتر علی هاشمیان‌‌فر و دکتر هادی خانیکی کسب کنم. البته کاریکاتور موضوع پایان‌نامه‌‌ام نبود، بلکه ابزار و منبع مطالعه‌ بود. ایده اولیه هم در زمینه مطالعه فرهنگ گفتگوی ایرانیان در کاریکاتور حین یادگیری این هنر در کنار استادم، آقای آیت نادری و مطالعات تصویری‌‌ای که داشتم به ذهنم رسید.» وی در این رابطه ادامه می‌دهد: «مسئله‌ای که مدت زیادی ذهنم را درگیر کرده بود، روابط بین مردم باهم و نقش «دیگری» در زندگی‌مان بود. به‌ویژه که ایران طی بیش از صدسال اخیر، دو انقلاب را پشت سر گذاشته است و به نحوی در وضعیتی متأثر از شرایط انقلابی بسر می‌برد. تا جایی که نگاه سیاه‌وسفید و برخوردهای تند و یک‌سویه در تصمیمات و برخوردهایمان با یکدیگر امری عادی است.»

دزفولیان می‌گوید: «در کاریکاتور به شیوه‌‌های گوناگون روابط بین افراد با یکدیگر نشان داده می‌شود و این همان چیزی است که دنبالش بودم؛ یعنی فهم تصویریِ این روابط در فرهنگ سیاسی‌مان و پیامدهایش. توجه به این نکته بسیار مهم است که به‌طور مثال، اگر امروز در زمینه‌‌های فرهنگی با مشکلی روبرو هستیم، برای فهم بهتر آن به مطالعه در بستر تاریخی جامعه‌‌مان بپردازیم. آشنایی بیشتر من با دنیای کاریکاتور و فهم اهمیت تاریخی‌اش در ایران، به‌ویژه در دوران انقلاب مشروطه که تصویری جالب از روابط مردم و صاحبان قدرت ارائه داده بود، توجهم را به این مسئله جلب کرد که برای فهم بهتر مشکل در زمینه تعاملاتمان با یکدیگر، به دوران انقلاب مشروطه بازگردم؛ یعنی دورانی که برای نخستین بار صحبت از قانون و مشروطه شد. همین مشروط ‌شدن به قانون بود که امکان پرسش از حضور «دیگری» و جایگاهش در زندگی «ما»ی ایرانی را فراهم کرد. درنهایت هم در پژوهشی که انجام دادم به دنبال این بودم که در دوران مشروطه که از حقوق برابر انسان‌‌ها با یکدیگر صحبت شده بود، چقدر ما ایرانیان اهل گفتگو بودیم، به حضور و وجود یکدیگر احترام می‌گذاشتیم و پیامدها و نتایج داوری‌مان از فرهنگ گفتگو در آن دوران چه بود. این سؤالات مسائلی هستند که همچنان جامعه ما درگیر آن است و چه در سطح خانواده، چه در سطح روابطمان با مردم در جامعه و چه در سطح کلان با ضعف در گفتگو و به عبارتی ضعف در گفتن و گوش‌دادن همدلانه و به‌دوراز قضاوت مواجهیم»

«یکی از اندیشمندان بزرگ گفتگو به اسم مارتین بوبر می‌گوید هر زندگیِ واقعی‌ای نوعی مواجهه است؛ مواجهه‌ای میان انسان با «دیگری»، مواجهه‌ای میان من و تو، به‌گونه‌ای که هم بتوانیم وجود مستقل خود را حفظ کنیم و هم بتوانیم با یکدیگر ارتباطی سازنده داشته باشیم و از دشمنی پرهیز کنیم. با این ‌حساب اگر بخواهم از زبان خودِ گفتگو برایتان بگویم، مخاطب این کار شما هستید. فرقی هم ندارد چه کسی باشید. چراکه با شخص شما، نوع نگاهتان به دنیا و تجربه‌‌تان از زندگی با دیگران سروکار دارد و با نشان ‌دادن نحوه تعاملاتتان، شمارا به فکر می‌‌اندازد. این به فکر واداشتن، همان رسالتی است که کاریکاتور نیز برای خود قائل است و به علت برخورداری‌‌‎اش از زبان تصویری، مخاطب را بیشتر از کلمات درگیر معنا و مفهوم موردنظر خودش می‌کند. البته صحبت من بیشتر در این زمینه، کاریکاتورهای مطبوعاتی را شامل می‌شود.»

«علاقه‌ام به هنر بود که من را به سمت جامعه‌شناسی کشاند؛ اما بعد همین رشته تحصیلی‌ باعث عمیق‌تر شدن نگاهم به محیط پیرامونم و درگیری ذهنی‌ام با مفاهیم عمیقاً انسانی شد. شاید به همین خاطر باشد که هرچند کم، اما گاهی که دست‌به‌قلم ‌مو می‌شوم به انسان در انسان بودنش و رابطه‌اش با خود و جهانش بیشتر توجه می‌کنم.»

دزفولیان درباره گفتگو در کاریکاتور و ارزیابی کاریکاتورهای دوره مشروطه از این حیث، می‌گوید: «باختین مهمترین نظریه‌پرداز حوزه گفتگو جایی در بررسی کاراکترهای رمان داستایوفسکی به نکته‌ای اشاره می‌کند که به‌خوبی ضرورت توجه به گفت و گو را گوشزد می‌کند. وی معتقد است هر کاراکتری و به ‌عبارتی هر انسانی در حکم یک ملودی است و مجموعه این انسان‌ها در کنار یکدیگر، نغمه نهایی را می‌سازند. با این تصور ذهنی وقتی به جامعه خودمان نگاه کنیم، می‌توانیم نظم و آرامش یا صداهای گوش‌خراش را بشنویم. به‌ همین ‌صورت، در کاریکاتور نیز می‌توانیم آشفتگی تصویریِ روابط یا هارمونی آنها را از طریق توجه به پرسپکتیو و ... مشاهده کنیم. درواقع، آنچه در قاب کاریکاتور می‌بینیم نمودی از چیزهایی است که هرکدام از ما در جامعه تجربه می‌کنیم. به‌طور مثال، درزمینه روابط کلامی، روابط آمرانه و تابعانه، روابط فرادستان و فرودستان، انسان‌های ساکتی که حق داشتن صدا و ابراز وجود از آنها سلب شده است یا کسانی که بی‌توجه به انسان‌های مقابلشان نه‌تنها وجود، بلکه حضور آنها را زیر سؤال می‌برند، در کاریکاتور که دارای قدرت انتقاد بصری است نشان داده می‌شود. قاب کاریکاتور، به‌گونه‌ای است که اصول دیالوگ به‌صورت تصویری در آن گوشزد می‌شود؛ اصولی مانند اعتقاد به برابری خود با «دیگری»، پرسشگری، ضرورت پاسخگویی و... . وقتی شما با کاریکاتور مواجه می‌شوید، صدای همه را می‌شنوید و هیچ‌کسی را صامت نمی‌بینید. حتی اگر در تصویر، فرد ساکتی حضورداشته باشد، کاریکاتوریست با نشان دادن نگاه، ژست و چهره او زمینه را برای شنیده‌ شدن صدایش فراهم می‌کند و به این ‌صورت به‌نقد برخوردهای حذفی ما در هر نوع و در هر سطحی می‌پردازد. کاریکاتور عصر مشروطه هم به ‌همین شیوه، با نقد رفتار قدرتمندان، چه مستبدانی که به‌نظام قبل از مشروطه تعلق داشتند و چه آنهایی که بعد از انقلاب به صحنه قدرت وارد شدند، نه‌تنها به اهمیت حضور مردم توجه کرد، بلکه به‌طور ضمنی به‌نقد فرهنگ ضعیف گفتگوی ایرانی پرداخت. علاوه بر این، کاریکاتور نقد خودش را فقط به گروه خاصی اختصاص نداد بلکه رفتار تمام اقشار آن زمان مانند خان و کلاه ‌نمدی، فکلی ‌ها، احزاب سیاسی گوناگون، مردم کوچه ‌و بازار و... را موردانتقاد قرار داد.»

وی می‌گوید: «می‌توانم بگویم دوران مشروطه یکی از بهترین دوره‌های تاریخ کاریکاتور ایران ازنظر توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با نقدی صریح است. شما وقتی به آن دوران نگاه می‌کنید، متوجه نگاه عمیق کاریکاتوریست‌‌ها به موضوعات مختلف روز جامعه‌‌شان می‌شوید. مسائلی مانند وضعیت زنان، ازدواج دختران در سنین کودکی، نقد باورهای خرافی و قضا و قدری، درگیری احزاب سیاسی، برخورد قدرتمندان با مردم و... ازجمله این موضوعات است. آن زمان به علت اینکه سطح سواد جامعه پایین بود، مطبوعات با استفاده از کاریکاتور، تصمیم گرفتند به چاپ خود ادامه بدهند. در کنار ویژگی‌های جامعه‌‌شناختی آن دوران، کاریکاتورهای دوران مشروطه بیشتر تصویرسازی‌‌ای از وقایع و حوادث بود که دیالوگ نقش مهمی در انتقال معنا و مفهومش داشت.»

«وقتی به کاریکاتورهای دوران مشروطه نگاه می‌کنیم به طور عمده با موضوعاتی که مربوط به دوران گذشته باشد مواجه نمی‌شویم؛ انگار تصاویری هستند که امروز خودمان را نشان می‌دهند. درواقع، گفتگو همچنان حلقه مفقود روابط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ماست.»

ارسال نظر