نزدیکتر به داستان های علی خدایی
«از میان شیشه و مه بیرون میاید، همراه فنیا نامه مینویسد، به خانه آژاکس و عشاق گمشده میرود. با لودویگ و همهکسانی که یک روز چشمباز میکنند میبینند رخ شانسشان گمشده ،همدلی میکنند. به دنبال بیلبوردها به جستجوی چیزی میگردد که تمام زمستان گرمش کند .»
خدیجه شریعتی(داستاننویس)/اصفهان امروز: «از میان شیشه و مه بیرون میاید، همراه فنیا نامه مینویسد، به خانه آژاکس و عشاق گمشده میرود. با لودویگ و همهکسانی که یک روز چشمباز میکنند میبینند رخ شانسشان گمشده ،همدلی میکنند. به دنبال بیلبوردها به جستجوی چیزی میگردد که تمام زمستان گرمش کند . گذرش به نزدیک کفاشی خوشقدم میافتد. مرتضی خوشقدم دفترش را باز میکند عکس پاها را توی دفتر میکشد و مینویسد علی خدایی شماره 41 و نیم معمولی متولد 1337. امروز 14 فروردین چکمههایی پاشنه بلندا خرید . گفتم، هم فصلش گذشته س، هم یه هوا واسه تون بز رگه س..گفت واسه پوشیدن نیس. این رخی شانس اس، هم واسه من ،هم واسه شوما. فرصت نشد معنی اشا بپرسم، اخه پش بندش ، سفارش ،یه جفت ورنی مشکی نوک باریکا داد برا عروسی پسرش .مبارکا س انشالله»
«نزدیک داستان» آماتورها و گاهی حتی حرفهایترها را وامیدارد بگویند خدایی خاطره یا یادداشت یا گزارش نوشته؛ اما با دقت بیشتر میبینیم خدایی، تکهای از واقعیت اصفهان را دیده یا شنیده یا جایی خوانده اما حالا برای من و شمای خواننده آن تکه را صیقل میدهد، با خیال تزیین میکند با تکههای دیگری از اصفهان در هم میآمیزد و کلاژی جذاب میآفریند. به گفته خودش داستان برساخته است و این برساختگی چنان ظریف است که به چشم ظریف بین میآید. اصفهان آقای خدایی را قرار نیست فقط اصفهانیها یا حتی ایرانیها بخوانند. این اصفهان برساخته خدایی است و توانسته شهری را بسازد که برای چشم ذهن دیگران هم دیدنی باشد. برای مخاطب جدی مهم نیست، پشت مسجد شاه، حمام بوده یا نه؟ مهم دیدن لنگهای سیاه و سرخ است که روی طناب باد میخورند.(میبینید من هم حمام خودم را میسازم چون خدایی حرفی از سرخ و سیاه نزده است.) مهم نیست خوشقدم واقعیت بیرونی داشته یا نه؟ مهم این است که خدایی خوشقدمی را آفریده که ظاهراً شادوشنگول پابرهنه روی کف سرد مغازه جلو میرود بعد دمپایی میپوشد و با همه خوشوبش میکند جوری که دوستانش سوگواری چخوفی ش را در مرگ پسر ناکامش نمیبینند.
نزدیک داستان خوانی در خانه صفوی عصر چهارشنبه در خیابان خاقانی برگزار شد. این خانه به همت دکتر قانعی بازسازیشده و برای کارهای فرهنگی اختصاص دادهشده است. به امید موفقیت ایشان و همه دستاندرکاران این برنامه خوب فرهنگی.