ایمنسازی و فرهنگسازی، دو مسئله عمده در حوادث کوه صفه
در مورد آموزش و فرهنگسازی بهاندازه کافی صحبت شده است و البته باید به مردم گفته شود که صعود به قلههای صفه، عملی تقریباً تخصصی است و لازم است بادانش، توانایی و تجهیزات کافی یا با تعداد نفرات مشخص و مربی انجام شود. بهعبارتدیگر اگر مدیریت شهری این مورد را به اطلاع شهروندان نرساند، در حق امنیت آنها خیانت کرده است.
مسعود پورمیدانی(مدرس کوهنوردی و فعال محیطزیست)/اصفهان امروز: حوادث کوه صفه از چند مسئله ناشی میشوند: آموزش و فرهنگسازی، ایمنسازی و زیرساخت
در مورد آموزش و فرهنگسازی بهاندازه کافی صحبت شده است و البته باید به مردم گفته شود که صعود به قلههای صفه، عملی تقریباً تخصصی است و لازم است بادانش، توانایی و تجهیزات کافی یا با تعداد نفرات مشخص و مربی انجام شود. بهعبارتدیگر اگر مدیریت شهری این مورد را به اطلاع شهروندان نرساند، در حق امنیت آنها خیانت کرده است.
ولی منظور از زیرساخت چیست؟ مثلاً در مسیر اتوبان صفه به اتوبان شهید خرازی پیچهایی تعبیهشده که با توجه به پیشبینی حداقل سرعت اتوبان، با یکدیگر سازگاری نداشتند و شاهد تصادفات زیادی در آنها بودیم. این یعنی طراحی و زیرساخت اشتباه، در کوه صفه هم دقیقاً شهرداری چنین اشتباهی را مرتکب شده و تنها با بحث ایمنسازی، آنهم به قیمت تخریب و سنگفرش کوهستان و ترویج گردشگری، تشویق و کشاندن افراد بیشتر به بالای کوه را در نظر گرفته است.
باید توجه کنیم که صفه یک کوه خانوادگی نیست بلکه صعود از این کوه فنی و خطرناک است، حتی برای کوهنوردان.
مدیران شهری علیرغم بیاطلاعی از این شرایط، به دلیل اینکه بخشی از دامنه کوه صفه در محدوده شهری قرار دارد، این اجازه را به خود میدهند که مدیریت کل منطقه را بر اساس معیار و سلیقه خود بهپیش ببرند. انواع طرحها و هزینههای اضافی و بیمورد مانند ساخت رستوران زاگرس، سالن همایش و بازیهای کامپیوتری و ... در ارتفاعات، نشان از همین مدیریت سلیقهای و یا کاسبکارانه دارد.
باوجود انواع رستورانها، اغذیهفروشیها و کافیشاپهای مجلل سطح شهر، چند نفر حاضرند برای دسترسی به این مکانها تا بالای کوه بروند؟
نمیتوانیم خانوادهها را با وعده رستوران و تلهکابین و .... به محلی خطرناک دعوت و طبیعت کوهستان و یکی از اصلیترین عناصر هویت شهری را برای این دعوت ناشیانه، تخریب و دستکاری کنیم.
اگر مدیریت منطقه با شهرداری است، پس این نهاد باید پاسخگوی تمام حوادث صفه نیز باشد. حتی دلیل اتفاقهایی که ناشی از اشتباه فرد یا گروه بوده باید مشخص شود و البته این موضوع باید شفافسازی شود که طبق کدام ارزیابی، پیاده روکشی و میلهگذاری در مسیرهای خطرناک تا ارتفاعات ضروری بوده و باعث صعود افراد ناآشنا و افزایش حوادث شده است؟
گفته میشود که شهرداری با ایمنسازی و علامتگذاری که بسیار هم محدود و غیرتخصصی است، مسیر را مشخص کرده و برای برخی مسیرها نیز سنگفرش و میله و حتی خودروی حمل مسافر در نظر گرفته است، اما در حوادث پاسخگو نیست! این یعنی تخریب طبیعت و شانه خالی کردن از مسئولیت. اگر شخصی ناوارد و بیاطلاع، با تجهیزات ناکافی در مسیری که شهرداری مشخص کرده یا سوار بر تلهکابین و خودروها به بالای کوه و محیط صخرهای برسد و تکه سنگی از بالا روی سرش سقوط کند، مسئولیت حادثه پیشآمده با کیست؟
درمجموع باید تأکید کنیم که شهرداری در زمینه کوهنوردی و رفتار با کوهستان، تخصص و کارنامه مناسبی نداشته و ندارد و امروز تنها نیروهای امداد و نجات کوهستان هستند که صلاحیت و تخصص در برخورد با پیشامدها و اتفاقات ناگوار را دارند، نقش این عزیزان نیز مربوط به بعد از واقعه است.
ازآنجاکه در سالهای اخیر، اعمال سلیقه و صرف هزینه و تخریب زیادی در محیط کوه صفه اتفاق افتاده و متأسفانه میبینیم که شهروندان بهجای یادگرفتن روشهای درست ورود به طبیعت، باهدف رونق رستورانها و تلهکابین و ... به محیط پرخطر دعوتشدهاند، میتوان ادعا کرد که مدیریت صفه و کوههای همجوار شهر اصفهان باید از شهرداری گرفته شود و در اختیار مدیریتی مستقل، آشنا به محیط کوهستان و دوستدار محیطزیست، علاقهمند و حساس به میراث طبیعی و فرهنگی باشد.