اصفهان گرد -۱۰۱

آزادی از زندان چشم ها

اشک ها نیازمند قهرمان هستند. قهرمانانی که اشک ها را از زندان چشم ها آزاد می کنند و در ازای آن سبکی و راحتی را به افراد هدیه می دهند. یکی از بزرگ ترین قهرمانان این داستان راستان را می توان حضرت زینب سلام الله علیها دانست

آزادی از زندان چشم ها

 

شهر با محرم وارد قصه تازه ای می شود. خودش می ­شود بخشی از کلان قصه ای که نه تنها در شهر که در کشور و جهان گسترش یافته است. این گسترش جهانی قصه باعث شده است که براحتی بخش ­های مختلف بیرون شهر هم وارد قصه شهر شود و بخش­ هایی از قصه شهر به بیرون برود. شهر با محرم وارد یک آیین تعزیه خوانی می ­شود. البته همه دارند مناقب و مداحی ­ها می ­گویند. شهر در این تعزیه، لحظه لحظه به نقطه عطف و اوج قصه نزدیک می ­شود. همه انسان­ های تعزیه را در فضاهای مختلف شهر می ­توان دید. شمر هم اگر باشی در این ایام شهر، باید به امام حسین علیه السلام احترام بگذاری و از خوبی ­های او یاد کنی. هیچ کس در این ایام چیز دیگری را نمی ­تواند بگوید. قصه شهر پر از غصه محرم می ­شود. این غصه، همه افراد را با اشک آشتی می ­دهد. اشک­هایی که شاید مدت­ ها باشد با چشم­ ها، بیگانه شده باشند. اما اشک ­ها نیازمند قهرمان هستند. قهرمانانی که اشک ها را از زندان چشم ها آزاد می­کنند و در ازای آن سبکی و راحتی را به افراد هدیه می­دهند. هیچ کس نمی­تواند توصیف دقیقی از این حضور بی مانند اشک ها داشته باشد اما  یکی از بزرگ­ ترین قهرمانان این داستان راستان را می­ توان حضرت زینب سلام الله علیها دانست. زینب (س) چنان نقشی دارد که مراکز سوگواری و تعزیه های مهمی به نام زینبیه شکل گرفته است و در تاریخ فرهنگ ایران حضور پیدا کرده است. همچنین هیئت­ ها و کانون­ های محرمی متفاوتی در طول تاریخ سوگواری عاشورایی، نام زینب(س) را برای خود انتخاب کرده اند. انتخاب نام یعنی اهمیت فوق العاده داشتن. یعنی امتیازی که فقط مخصوص یک قهرمان بی نظیر است. تصویر این یادداشت در ساعت 13 و 41 دقیقه روز دوشنبه 19 تیر 1403 در خیابان حکیم نظامی چهار راه خاقانی تهیه شده است.

 

ارسال نظر