ضرورت ایجاد وفاق بر روی نشان اصفهان
هفتمین نشست از سلسله نشستهای حافظه و شهر با موضوع «از استعاره تا نشانه؛ تحلیل نشان شهرداری اصفهان در گذر زمان» برگزار شد.
رها کیوان: هفتمین نشست از سلسله نشستهای حافظه و شهر با موضوع «از استعاره تا نشانه؛ تحلیل نشان شهرداری اصفهان در گذر زمان» برگزار شد.
افسانه کامران پژوهشگر مطالعات فرهنگ دیداری در هفتمین نشست از سلسله نشستهای حافظه و شهر که با موضوع «از استعاره تا نشانه؛ تحلیل نشان شهرداری اصفهان در گذر زمان» برگزار شد، اظهار کرد: در بازدیدی که تابستان امسال از موزه تاریخ شهرداری اصفهان داشتم دریافتم که این موزه با راه اندازه گنجینه اسناد و اشتراکگذاری این اسناد در وب این امکان را برای پژوهشگران و علاقمندان تاریخ معاصر فراهم کرده است تا با جستجو در این اسناد به زوایای مغفول مانده تاریخ و فرهنگ شهر اصفهان در تاریخ معاصر ایران و نقش بلدیه در آن دست یابند. برای همین من با توجه به علایق مطالعاتیام کار روی اسناد نشان شهرداری اصفهان را آغاز کردم. محور بحث امروزم ابتدا درباره تغییرات و چگونگی تکوین نشان شهرداری این شهر از سال 1335 تا 1369 بر اساس اسناد است و در ادامه به تحلیل استعاری نشانی که مرحوم مرتضی ممیز طراحی کرده است (نشان فعلی شهرداری) خواهم پرداخت. طبق اسنادی که در مرکز اسناد ایران موجود بوده و در کتاب نشان شهرداریهای ایران به چاپ رسیده است،
ایده اینکه هر شهری نشان مخصوص خود را داشته باشد از سالهای 1320 آغاز شد اما درسالهای 1330 به پیشنهاد رئیس وقت سازمان تربیتبدنی که به وزارت کشور داده شد این حرکت آغاز گشت. دلیل آن هم این بود که بر این اعتقاد بودند هر تیم ورزشی در هر شهر باید پرچم و نشان مخصوص به آن شهر را داشته باشد.
این پیشنهاد هشت سال بعد یعنی 1338 اجرایی شد و تهیه آرم یا نشان شهرها به اتحادیه شهرداریها واگذار شد. در ابتدا برای اینکه شهرداریهای شهرهای ایران به لزوم داشتن آرم و پرچم ترغیب شوند مقالاتی در مجلات مختلف چاپ شد و مطالعاتی درباره اینکه در اکثر شهرهای غربی و حتی همسایگانی چون پاکستان و ترکیه نیز هر شهر نشان و پرچم مخصوص به خود را دارد انجام شد. از این جهت به نظر میرسد که در ابتدا میان نشان شهری و نشان شهرداری یک شهر تمایزی قائل نبودند و در واقع آن را یکی میدانستند و یا حداقل متولی نشان شهری و تصویر یک شهر را بلدیه آن شهر میدانستند. فرایند نشاندار کردن شهرهای ایران فرایند عجیب و غریب و طولانی مدتی بوده است و به نظرم از عجیبترین این مسیرها هم می توان به تصویب و وفاق نهایی بر نشان شهرداری اصفهان اشاره کرد چراکه اصفهان احتمالا به دلیل سابقه تاریخی و جایگاه آن در گردشگری و ... جزو اولین شهرهایی بوده که نشان پیشنهادی سازمان شهرداریها را دریافت کرده است. این پژوهشگر فرهنگ دیداری در ادامه صحبتهایش اشاره کرد که در واکنش به طراحی نشان برای شهرهای ایران همه شهرداریها واکنش یکسانی نداشتند، دستهای از شهرها نشان طراحی شده از طرف اتحادیه شهرداریها را پذیرفتند و حقالزحمه طراح را پرداختند، عموما در شهرهایی که انجمن شهر نداشتند فرایند تصویب نشان شهر هم راحتتر بوده است. دستهای دیگر کپی طرح را دریافت کردند و وجه را هم پرداختند اما هیچ وقت از آن نشان استفاده نکردند و دسته سوم شهرهایی بودند که طرح را دریافت کردند، اما وجه را پرداخت نکردند چراکه نشان طراحی شده را متناسب با ویژگیهای شهر و معرف نشان شهر خودشان نمیدانستند. اصفهان جزء این دسته شهرها بوده است. کنشهای مقاومت و استدلال، چانه زنی با مسئولان بالادستی کشوری و همچنین سایر نهادها و انجمنها در اصفهان در اقناع و یا رد نشان طراحی شده در شهرداری اصفهان در چهار دهه (40 تا 70) بسیار جالب توجه است.
این پژوهشگر فرهنگ دیداری با بیان اینکه قبل از طراحی اختصاصی نشان برای شهرها، اکثر شهرداریها از نشان رسمی ایران در آن زمان و بعدتر از نشان اتحادیه شهرداریهای کشور استفاده میکردند و نشان جداگانهای نداشتند، افزود: در آن زمان، ولادیمیر رومانوفسکی سفارشی از اتحادیه شهرداریهای ایران دریافت و نشان این اتحادیه را برگرفته از نمادهایی مانند تصویر دروازه دولت تهران، شیر و کلید طراحی میکند. او با اشاره به اولین نشان اختصاصی که برای شهرداری اصفهان طراحی شد، گفت: برای من بسیار مهم است که ساز و کار سفارش نشان در 60 یا 70 سال پیش در ایران را طبق اسنادی که همین گنجینه موزه فراهم کرده است بهتر و دقیقتر بدانیم ؛ مثلا اینکه طراح براساس چه منطقی و یا چه مشخصاتی طراحی نشان یک شهر را طراحی میکرده؟ شیوه دریافت طرح، اصلاح و طرح پیشنهادات و انجام تغییرات به چگونهای بوده است و عرف حقالزحمه در دورههای متفاوت برای چنین کاری چه مبلغی بوده است؟
بخش مهمی از این پرسشها را میتوان با همین اسناد و پرونده هایی پاسخ دادکه در گنجینه اسناد موزه شهرداری اصفهان فراهم آمده است. در ابتدا (بین سالهای 35 تا 38) شیوه انجام کار اینگونه بوده است که ابتدا هر شهرداری موظف بود ویژگیهای تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و معماری شهر را به اتحادیه شهرداریها در قالب متنی ارسال کند. براساس این متن طراح (رومانوسکی) یک طرح تهیه میکرد و در دو نسخه اصل و کپی به اتحادیه تحویل می داد. کپی طرح به شهرداری طی نامهای رسمی ارسال میشد و شهرداریها موظف بودند تا پیشنهادات خود یا انجمن شهر را به طراح منتقل کنند و یا طرح را بپذیرند و وجه حقالزحمه را نیز بپردازند که مبلغ 1500 ریال بوده است. طبق اسناد شهرداری اصفهان چند شاخصه در گروهها و انجمنهای مرتبط با نشان و پرچم طرح میشده که یکی از آنها بحث انطباقپذیری طرح در ابعاد متفاوت است و یا اینکه نشان معرف ویژگی گذشته و حال شهر اصفهان هست یا نه؟ کامران با اشاره به سوابق رومانوسکی بیان کرد: ولادیمیر رومانوفسکی یکی از مرموز یا مبهمترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است، او زاده سمرقند بوده و ملیت افغانستانی داشته است، مدتی در سیستان و قائنات سرکنسول شده و مقالاتی در خصوص اسلحه و لباس نظامی از او در مجلات بررسیهای تاریخی چاپ شده است، در اسناد شهرداری اصفهان از او با نوان پرفسور آرم شناسی یاد شده است که باتوجه به شرایط فرهنگی و هنری ایران در دهه 40 خورشیدی عجیب و خنده دار است؛ چراکه در آن زمان هم دانشکده هنرهای زیبا سالها بوده که تاسیس شده بود هم سازمان سمعی و بصری و اداره طراحی گرافیک داشته ایم و هم طراحان برجستهای که تحصیلات و تجربه در طراحی نشان داشته اند.
حداقل تصویرسازی و گرافیک مجلات و آگهیهای مطبوعاتی چاپ شده در مجلات به ما این را نشان میدهد که ادعای این پروفسور آرم شناسی میتواند جعلی و دروغین باشد. جالب اینجاست که اسناد نشان میدهد که رومانوفسکی در سال 1345 طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی به وزارت خارجه ایران برای گسترش فعالیتهای فرهنگی و آموزشی و هنری معرفی میشود اما پس از مدتی مشخص میشود که جاسوس است و در قاچاق اسلحه فعالیت میکند. رومانفسکی با توجه به شناختی که از سلاح و پرچم و لباس نظامی داشته است پس از آزادی از زندان در موزه جنگ مشغول به فعالیت میشود. برای همین عجیب نیست که بخش مهمی از نشانهایی که برای شهرهای ایران طراحی کرده است از عناصر جنگی و نظامی چون سپر، نیزه، قلعه و شمایل سربازان و نمادهایی از این دست بهره گیرد. البته با توجه به کاربرد گسترده بیرق در جنگها و اهمیت نمادهای متمایز پرچم برای کشورها چندان هم بی ارتباط نیست.
کامران تصریح کرد: اصفهانیها آرم طراحی شده توسط رومانوسکی را نپذیرفتند و هزینه آن را پرداخت نکردند. چراکه اصفهان با سابقه ای که در فرهنگ و هنر دارد و به دلیل برخورداری از فرهنگ دیداری غنی طرح پیشنهادی را نپذیرفت و شهردار وقت اصفهان تصمیم به تشکیل یک گروه مشورتی گرفت تا در این کمیته تخصصی نشان شهرداری بررسی شود. شاید باید این ابتکار شهرداری اصفهان را که عدهای از استادان و هنرمندان اصفهانی چون صنیع زاده، بهادری، هنرفر ، بهشتیان و میناسیان را برای تصمیمگیری در این خصوص جمع کرده، اقدامی جالب توجه باشد. چراکه بعدتر به دلیل اعتراضاتی که در سایر شهرها و شهرداریهای به وزارت کشور اعلام میشد در نهایت تصمیم گرفته میشود تا کمیسیونی در اتحادیه شهرداری برای تصمیمگیری و مشورت در این خصوص شکل گیرد و افرادی چون هوشنگ سیحون، محسن مقدم، علی آذرگین و ... عضو آن بودند. ماحصل کار این کمیسیون تصویب 13 نشان برای مراکز استانها بوده که متاسفانه در سال 51 تعطیل شد و این کار ادامه نیافت. در اسناد شهرداری اصفهان متوجه میشویم که شهرداری اصفهان در دهه 40 رویه ای بسیار تخصصی را برای تصمیمگیری اتخاد کرده بود. شکلگیری آن گروه مشورتی در شهرداری منجر به ارائه پیشنهاداتی در طراحی نشان شهر اصفهان شده بود مثلا در همان جلسات مرحوم بهشتیان پیشنهاد میدهند از طرح قوس آذر که در کاشیکاری سر در قیصریه موجود است میتوان استفاده کرد و یا از استعاره اصفهان نصفجهان و ترکیب این دو ایده به آقای صنیع زاده واگذار میشود اما چیزی از پیش طرحهای ایشان نیافتم. همچنین در دهههای بعد کمک خواستن برای طراحی این نشان و انجام طراحی در قالب برگزاری مسابقه در بین دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا با جایزهای به مبلغ 5000 ریال نیز قابل توجه است. این پژوهشگر فرهنگ دیداری گفت: داستان طراحی نشان ادامه پیدا میکند و مدتی تصویر پرجزئیاتی از گنبد مسجد شاه و اسلیمی نشان شهرداری اصفهان بوده و بعدتر نشان انتزاعیتری که برگرفته از ترکیب اسلیمی و طاقی جناغی است اما گویا همچنان بدنه فکری و فرهنگی شهرداری اصفهان به وفاقی در این خصوص نرسیده است. از این رو با انقلاب اسلامی و تغییرات حاصل از گفتمانهای این انقلاب، شهرداری اصفهان به مدت یک دهه از نشان جمهوری اسلامی ( الله) استفاده میکند تا اینکه در سال 69 نشان فعلی شهرداری اصفهان توسط مرحوم ممیز طراحی میشود.او خاطرنشان کرد: مرحوم ممیز کانسپت «اصفهان نصف جهان» را طراحی کرد، او کرهای را به عنوان نماد جهان در نظر گرفت، نصف این کره، طرح اسلیمی، گل یا برگ است، شاید بتوان گفت اولین بار رومانفسکی سعی کرده بود به این استعاره وجه دیداری بدهد و در سپری که مابین سرباز و شاهزاده صفوی است از آن استفاده کند. در طراحی استاد ممیز این استعاره به صورت تصویر و کاملا منطبق با اصول طراحی نشانه طراحی شده است. چراکه به کارگیری استعارههای شناختی در بیان و قابل فهم کردن مفاهیم انتزاعی در همه زبانها کاربردی روزمره دارد، مرحوم ممیز نیز سعی کرده تا از استعاره عمیق منبع و ظرف استفاده کند و شهر اصفهان را به مثابه منبعی از فرهنگ، هنر و خلاقیت و رشد و پویایی که وزن آن با نصف جهان برابری میکند طراحی کند. شهر اصفهان چونان ظرف یا محل نگهداری و مکانی برای ذخیره و گنجینه معرفتی و فرهنگی نصف جهان در ادوار مخلتف در نظر گرفته شده است.
شهر به مثابه متن
در ادامه این نشست، علی سجادیه دبیر هنری نشست با بیان اینکه در نشانهشناسی شهری شهر را به مثابه متن میبینیم، گفت: رمزگذاری نشانهها به شخصیتشناسی شهر کمک میکند، زیرا تعلیق در تصویر قابل نمایش است و در نشان شهری با کمک این تعلیق به شخصیت شهر پی میبریم. او افزود: این تعلیق نه تنها در نقش و هنر خطاطی، فرش و باغ و قلمکار ایرانی، بلکه حتی در سازههای معماری نیز دیده میشود، مفاهیم فلسفی عظیمی در این سازهها وجود دارد که نمونه آن را در طراحی مسجد شیخ لطف الله مشاهده میکنیم. سجادیه اظهار کرد: ما حتی در میدان نقش جهان نیز تقارن نمیبینیم، این میدان نیز به طرز هوشمندانهای طراحی شده و تعلیق در آن دیده میشود. او با بیان اینکه مرحوم ممیز لوگوی شهر اصفهان را آگاهانه و مبتنی بر تاریخ و مفاهیم تعلیقی طراحی کرده است، گفت: طرح اسلیمی در دل یک نیم کره، بازگشت به مفاهیم سنتی است که از دل خطوط نصف جهان بیرون آمده است.
آرم سازمانهای شهرداری اصفهان همخانواده خوبی با نشان اصلی شهرداری نیستند
مهدی روشنایی دیگر دبیر هنری نشست نیز با طرح اینکه مسئولان شهر چگونه به اهمیت یک نشان خوب شهری پی میبرند، گفت: انتخاب این نشان اهمیت بالایی دارد و توجه به هنر طراح برای ترسیم این نشان اثرگذار شهری نیازمند احترام به هنر طراح و درک برند است. او افزود: ما خوشبخت هستیم که در دورانی حضور داریم که مسئولان این درک را داشتهاند و با احترام به هنر طراح، چنین نماد موثری را برای شهرداری اصفهان انتخاب کردهاند. روشنایی گفت: با تمام محاسن ذکر شده، این آرم نماد شهر نشده است و دلیل آن باید بررسی شود. متمایز بودن و طول عمر داشتن، دو عامل مهم در طراحی یک آرم موثر و ماندگار است که آرم شهرداری اصفهان بر همین اساس، همچنان متمایز و زنده است، اما ما بعد از این با یک مشکل مواجه میشویم و آن طراحی آرمهای متنوع و بدون ارتباط با این آرم برای سازمانهای شهرداری است، زیرا این آرمها همخانواده خوبی با آرم اصلی شهرداری نیستند.
او تصریح کرد: مشکل اصلی اینجاست که گاهی مدیران در خصوص موضوعی تخصص لازم را ندارند ولی در آن زمینه تصمیمگیری میکنند و طبیعتا نتیجه کار آنها خوب نخواهد بود. دبیر هنری نشست اظهار کرد: راهکار حل این مشکل نظرخواهی مسئولان از متخصص امر است، همچنین شهرداری برای پیدا کردن یک شخصیت گرافیکی، نیازمند فونت اختصاصی، گویا، قابل فهم و متناسب با شخصیت شهر و تعریف رنگ برای سازمان مرکزی خود و سازمانهای وابسته است.
آشفتگی لوگوهای شهرداری اصفهان ریشه در تفرق دارد
مصطفی نباتی نژاد رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان نیز در این نشست با اشاره به شخصیت آرم شهرداری اصفهان و آرم سازمانهای زیرمجموعه، گفت: مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان دو سال پیش مطالعاتی مقدماتی در خصوص آشفتگی لوگوهای شهرداری اصفهان انجام داد، ریشه این موضوع عمیق است و بخشی از آن به تفرق برمیگردد که یک کلانروند در جامعه امروز ما محسوب میشود. او با بیان اینکه مدیران ذیل هر سازمانی به بهانه اینکه در حال مستقل شدن هستند، تمایزی میان خود و دیگر سازمانها تعریف میکنند، افزود: در همین راستا برخی سازمانهای شهرداری نیز براساس اساسنامهای که از قبل داشتند عنوان میکنند که این سازمانها، سازمان شهرداری نیستند و سازمان شهر اصفهان هستند و بارها این ادبیات را از زبان مدیران ادوار مختلف سازمان نوسازی و بهسازی و ... شنیدهام، براساس اساسنامه، رئیس شورای این سازمانها استاندار اصفهان، البته این موضوع صوری است چون تمامی منابع و بودجه و عملیات آنها براساس مصوبه شورای اسلامی شهر تعیین میشود، این سازمانها شامل تاکسیرانی، نوسازی و بهسازی و قطار شهری است.
نباتینژاد تصریح کرد: واگرایی ساختاری و سیستمی ریشه این موضوع است، همچنین نبود مدیریت واحد شهری و حرکت شهرها به سمت پرچم اختصاصی سبب این تفرق شده که مانع از تحقق هم افزایی میشود، همان طور که در شهرهای اروپایی میبینیم که سه پرچم شامل پرچم کشورشان، یورو و شهرشان را قرار میدهند.
این موضوع در سازمانهای ما نیز دیده میشود که سبب میشود همگرایی محقق نگردد. او تصریح کرد: اولین قدم برای رهایی از این تفرق و یکپارچگی شخصیتی آرمها، ایجاد وفاق بر روی برند اصفهان است که به دلایل مختلف تاکنون شکل نگرفته است، در دهه گذشته یک ابتکار به صورت شتابان از سوی بخش خصوصی شکل گرفت و برند اصفهان را به شکل مستقل تعریف کرد که باید مورد واکاوی اساتید قرار گیرد و چه خوب است در چنین جلساتی، طراحان هم حضور پیدا کنند و دلایل فنی و هنری خود را در خصوص طراحیهای انجام شده بگویند.