حفاظت از میراث اصفهان؛ آزمون مسئولیتپذیری ما
تاریخ اصفهان نشان داده که هر جا مردم و مسئولان کنار هم ایستادهاند، امید به بازگشت حیات به یک بنای تاریخی دوباره زنده شده است. خانههایی که با سرمایه و عشق خیرین و دوستداران میراث فرهنگی مرمت و به موزه یا مرکز فرهنگی بدل شدهاند، بافتهایی که با حضور گردشگران رونق یافته و بناهایی که با همت جمعی از تخریب نجات یافتهاند، گواه روشن این همراهی هستند.

اصفهان، این نگین بیهمتای ایران، تنها یک پهنه از این سرزمین نیست؛ کتابی زنده از هزاران سال تاریخ، فرهنگ و هنر است که در هر صفحهاش، نقش یک گنبد فیروزهای، تصویر پلی سنگی یا حکایت میدانی باشکوه جا گرفته است. میدان نقش جهان، مسجد جامع، پل خواجو، سیوسهپل و صدها خانه و گذر تاریخی، نه فقط از خشت و سنگ ساخته شدهاند، بلکه تکههایی از حافظه جمعی ما را در خود نگه میدارند. اینها امانتی هستند از نیاکانمان که با هنر، عشق و مهارت بینظیر ساخته شده و حالا بر دوش ماست که آن را سالم و سرافراز به آیندگان بسپاریم. اما این امانت همیشه در امنیت نیست.
هر روز، تهدیدهایی تازه بر آن سایه میافکند؛ از پروژههای شتابزده عمرانی و توسعه بیبرنامه شهری گرفته تا کمبود بودجه برای مرمت و احیا. حتی خطراتی طبیعی یا انسان ساز، همچون فرونشست زمین در محدوده میدان نقش جهان و فرسودگی بافتهای تاریخی، آینده این گنجینه را مبهم میکند. بسیاری از خانههای تاریخی، سالهاست در انتظار دستی مرمتگر ماندهاند و هر بار که بامشان فرو میریزد یا دیواری ترک برمیدارد، بخشی از هویت این شهر آرام آرام از میان میرود. با این حال، تاریخ اصفهان نشان داده که هر جا مردم و مسئولان کنار هم ایستادهاند، امید به بازگشت حیات به یک بنای تاریخی دوباره زنده شده است. خانههایی که با سرمایه و عشق خیرین و دوستداران میراث فرهنگی مرمت و به موزه یا مرکز فرهنگی بدل شدهاند، بافتهایی که با حضور گردشگران رونق یافته و بناهایی که با همت جمعی از تخریب نجات یافتهاند، گواه روشن این همراهی هستند.
میراثداری تنها وظیفه یک اداره یا نهاد خاص نیست؛ این مسئولیتی است ملی و همگانی که از قوه قضاییه و شهرداری گرفته تا دانشگاهها، رسانهها و خود شهروندان باید در آن نقشآفرینی کنند.فرهنگسازی و آگاهکردن نسل جوان نیز از ارکان این مسیر است. اگر فرزندان ما بدانند که این بناها تنها «آثار قدیمی» نیستند، بلکه سند هویت و ریشههای آناناند، آنگاه خودشان به بهترین میراثبانان تبدیل خواهند شد.
قوانین و برنامههای ملی مانند قانون حمایت از مرمت بافتهای تاریخی یا سند توسعه گردشگری نیز ابزارهایی مهم در این راه هستند، اما این ابزارها بدون اراده، هماهنگی و مطالبهگری مردم، به نتیجه نخواهند رسید.حفاظت از میراث اصفهان، یعنی پاسداری از گذشته، اما نه برای غرق شدن در نوستالژی؛ بلکه بهعنوان سرمایهگذاری بر آیندهای که در آن زیبایی، فرهنگ و هویت همچنان زنده و پویاست.
بیایید تصور کنیم روزی را که میدان نقش جهان، پلهای تاریخی و خانههای قدیمی تنها در قاب عکس و کتاب باقی مانده باشند؛ آیا آن روز، حسرت و افسوس، جای خالی امروزمان را پر نخواهد کرد؟
اکنون زمان عمل است. اصفهان به نگاه و دست یاری همه ما نیاز دارد. بیایید همه، از مردم گرفته تا مسئولان و نهادها، دست در دست هم بدهیم و این امانت بیبدیل را از گزند زمان و غفلت در امان نگه داریم. اگر امروز مسئولانه عمل کنیم، فردا فرزندانمان نیز میتوانند با غرور و شگفتی، در میدان نقش جهان، زیر گنبدهای فیروزهای و بر سنگفرشهای تاریخ قدم بزنند و بگویند: «این میراث را با عشق از پدرانمان دریافت کردیم و به آیندگان سپردیم.»