نشست روز عکاس در خانه صفوی اصفهان
روایت، نور و تجربه در قاب عکس
ه مناسبت روز عکاس، نشستی صمیمی و دوستانه با حضور علاقهمندان به عکاسی در خانه صفوی اصفهان برگزار شد. این نشست میزبان سه عکاس برجسته بود: مهدی قانونی (عکاس خبری)، نگار صدیقی (عکاس معماری) و فرهاد فخریان (عکاس قدیمی و آنالوگ) ومدیریت پنل مهدی زرگر هر یک از عکاسان از منظر تخصصی خود به بیان تجربهها، نگاه شخصی و تحلیلهای خود درباره عکاسی پرداختند.

اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: به مناسبت روز عکاس، نشستی صمیمی و دوستانه با حضور علاقهمندان به عکاسی در خانه صفوی اصفهان برگزار شد. این نشست میزبان سه عکاس برجسته بود: مهدی قانونی (عکاس خبری)، نگار صدیقی (عکاس معماری) و فرهاد فخریان (عکاس قدیمی و آنالوگ) ومدیریت پنل مهدی زرگر هر یک از عکاسان از منظر تخصصی خود به بیان تجربهها، نگاه شخصی و تحلیلهای خود درباره عکاسی پرداختند.
مهدی قانونی و نگاه شاعرانه به عکاسی خبری
مهدی قانونی صحبتهای خود را با متنی شاعرانه آغاز کرد:
«گاهی ذهنم خودش دوربین را بر دوش میاندازد و بیآنکه از من اجازه بگیرد، راهی کوچهپسکوچههای شهری میشود که حتی نام خیابانهایش فراموش شده است. عکسهایی میگیرد که تنها خودش دیده و با امضای مخصوصش ثبت میکند. شاید آدمی معمولی باشند یا عکاس معمولی، اما ذهن بیشک یکی از بهترین عکاسهاست. نمایشگاهی ندارد و انگیزهای برای چاپ کتاب عکسهایش ندارد، ولی گاه عکسهایی که میگیرد، مانند یک مغرور قهوهای در غروبی طلایی روی پل عابر خاکستری، یا زنی میانسال در بالکنی با معماری رومی که سیگار میکشد، قابهایی مینیمال و بینظیر هستند.»
او با اشاره به پیوند ادبیات و عکاسی گفت:
«از جایی به بعد ما عکاسی را با نام نقاشی با نور شناختیم. اینجا پیوند حوزه ادبیات و حوزه عکس شکل گرفت و نگارش عکس به تاریخ عکاسی وارد شد. همانطور که انری کارتیه برسون گفته است، عکاسی فقط فشردن یک دکمه نیست؛ خلق داستان است. عکاس و نویسنده هر دو روایتگرند و ترکیب این دو باعث میشود پشتصحنهی خاموش عکسها جان بگیرد.»
قانونی به تجربههای حرفهای خود در رسانه اشاره کرد:
«سالهایی بود که تعداد خبرنگاران محدود بود و بسیاری مجبور بودند هم خبرنگار باشند و هم عکاس. حضور در رسانه و شرکت در مراسمها باعث شد تجربههای متنوعی کسب کنم و عکاسی برایم به بخشی جدانشدنی از کار حرفهای تبدیل شود.»
او نمونهای از عکاسی خود را در جادهی گلوگاه میان بندرگز و سمنان بیان کرد:
«در مسیری مهآلود و سخت، عکسی از یک تکدرخت گرفتم که بعدها در مجموعهی پس درخت چه بگویداز خانم نفیسه قانیان منتشر شد. هر لحظه در این مسیر ارزشمند بود؛ توقف میکردیم، نور را بررسی میکردیم و لحظهی مناسب را شکار میکردیم.»
قانونی دربارهی اهمیت استیتمنتنویسی افزود:
«عکاسی هنری بیرونی است و نگارش کلمات هنری درونی. ترکیب این دو باعث میشود پشتصحنهی عکسها زنده شود و مخاطب ارتباط عمیقتری با اثر برقرار کند. یک استیتمنت خوب میتواند مفهوم و درک عکسها را به شکل چشمگیری ارتقا دهد.»
نگار صدیقی و چالشهای عکاسی معماری
نگار صدیقی عکاسی معماری را «پنجاه پنجاه» توصیف کرد و توضیح داد:
«همانقدر که باید عکاسی بلد باشید، باید معماری هم بدانید. لازم است بفهمید معمار چگونه فکر کرده و چرا حجمها و فرمها به این شکل طراحی شدهاند. حتی قوانین شهری، شرایط اقلیمی و فصل میتواند تأثیرگذار باشد. این شناخت باعث میشود تصویر دقیق و کامل باشد.»
صدیقی به نخستین پروژه خود در دوسلدورف آلمان اشاره کرد:
«اغلب معماران زمانی سراغ ما میآیند که پروژه تکمیل شده است. در ایران انجمن مستقل عکاسان معماری نداریم و فعالیتها معمولاً زیر مجموعه تبلیغات انجام میشود. اما تجربهی خارجی و کار با پروژههای کامل، دید وسیعتری ایجاد میکند.»
او دربارهی نور و تکنیکها توضیح داد:
«عکاسی معماری چالشهای خاص خودش را دارد. ما باید خودمان را با نور طبیعی وفق دهیم، صبر کنیم تا خورشید حرکت کند، و بهترین زاویهی نور را پیدا کنیم. استفاده از لنز واید ضروری است، گاهی لازم است روی جرثقیل برویم یا از دیوار بالا برویم و حتی به خانهی همسایه رفتهایم تا نما و زاویه موردنظر ثبت شود. نور، فصل و حرکت خورشید مهمترین عناصر این حرفه هستند.»
صدیقی افزود:
«عکاسی معماری مانند عکاسی تبلیغاتی است، با این تفاوت که نورپردازی دست ما نیست. باید با شرایط طبیعی سازگار شویم و همان لحظه تصمیم بگیریم. ثبت حجمها و تعامل آنها با نور، تجربهای جذاب و چالشبرانگیز است.»
فرهاد فخریان و عشق به عکاسی آنالوگ
فرهاد فخریان دربارهی عکاسی آنالوگ و سختیهای آن گفت:
«در آن زمان، هر فریم عکس حکم مرگ و زندگی را داشت. یک اشتباه کوچک در نوردهی، ترکیببندی یا ظهور مواد شیمیایی میتوانست ساعتها کار را هدر دهد. حلقههای فیلم محدود بودند و هر فریم ارزشمند بود. هر فریم یک آزمون و هر چاپ عکس، پاداش این آزمون بود.»
او با نگاهی خاطرهانگیز ادامه داد:
«تاریکخانه و ظهور عکسها مکان مقدسی بود. حتی عکسهای پاره و قدیمی خودمان را دوست داشتیم و نگه میداشتیم؛ برای ما آنها خاطره و تاریخ بودند. عکاسی آنالوگ به ما صبر، دقت و احترام به لحظه را آموخت.»
فخریان مقایسهای بین گذشته و امروز داشت:
«امروز همه با موبایل یا دوربین دیجیتال تصویربرداری میکنند؛ از یک فنجان قهوه ساده گرفته تا منظرههای شهری. اما در گذشته حتی یک لحظه کوچک هم ارزشمند بود و برای ثبتش باید تمام حواس و مهارتت را به کار میگرفتی. حس لمس حلقه فیلم، صدای شاتر مکانیکی و انتظار برای ظاهر شدن تصویر، هیچگاه با دیجیتال قابل جایگزین نیست.»
نشست روز عکاس در خانه صفوی فرصتی ارزشمند برای تجربهی تبادل نظر میان سه نسل از عکاسان بود: عکاسی خبری، عکاسی معماری و عکاسی آنالوگ. سخنان مفصل و صریح هر سه عکاس، به همراه نکات فنی، چالشها، عشق و علاقه به حرفه، تصویری کامل از دنیای عکاسی ارائه داد.
حضور مشتاقان و گفتوگوهای صمیمانه، این نشست را به تجربهای الهامبخش و آموزشی برای علاقهمندان به هنر عکاسی تبدیل کرد. هر سه عکاس با روایتهای خود نشان دادند که عکاسی تنها ثبت تصویر نیست؛ بلکه فهم نور، زمان، فضا، فصل و روایت، همراه با صبر و دقت، روح واقعی این هنر را شکل میدهد.