درک لحظهای مخاطب در پرفورمنس
پرفورمنس (هنر اجرایی) یکی از گرایشهای هنر معاصر است که در سالهای اخیر درباره آن صحبتهای زیادی شده، اما به علت اینکه تاريخنگاري دقيقي در آثار هنري ايران بهخصوص هنرهاي معاصر صورت نگرفته، نميتوان به تاريخ دقيق اولين اجراي پرفورمنس اشاره کرد.
اصفهان امروز- احمد رئوفي: پرفورمنس (هنر اجرایی) یکی از گرایشهای هنر معاصر است که در سالهای اخیر درباره آن صحبتهای زیادی شده، اما به علت اینکه تاريخنگاري دقيقي در آثار هنري ايران بهخصوص هنرهاي معاصر صورت نگرفته، نميتوان به تاريخ دقيق اولين اجراي پرفورمنس اشاره کرد. البته یکی از مهمترین پرفورمنس پيش از انقلاب و در افتتاحیه موزه هنرهای معاصر تهران اجرا شد.
يكي از گرايشهاي مهم هنرهاي معاصر كه از دهه 60 ميلادي شكل گرفت، پرفورمنس است که پس از حركتهاي اعتراضي در مقابل رفتارهاي هنري گالريدارها و جريان حاكم هنري آن زمان شكل گرفت. اين آثار پس از جنگ جهاني دوم و همراه با جنبشهاي اجتماعي، دانشجويي و ساير حركتهاي معترض به رويكرد تمدن غرب، شكل گرفت. زماني كه آثار هنري قابلخرید و نگهداري بودند و تحت حمايت سياست غالب شكل ميگرفتند، هنرمندان در اعتراض به اینگونه رفتارها، آثاري به نام «رويداد» خلق كردند كه بدون هيچ زيباييشناسي انجام ميشد.
خوابيدن در يك وان كثيف به مدت 24 ساعت يا تميز كردن زمين موزه با دست ازجمله رويدادهايي است که هنرمندان آن روزگار خلق کردند و جامعه فرهنگي آن زمان نميتوانست آنها را بپذيرد.
در تاریخ هنرهای تجسمی ايران هم پيش از انقلاب و با توجه به ارتباط گسترده بین هنرمندان ایران و جوامع غرب، زمینهای ایجاد شد تا هنرمندان تجربههای جدیدی درزمینه هنرهای معاصر داشته باشند.
یکی از مهمترین پرفورمنس در افتتاحیه موزه هنرهای معاصر تهران و در کنار نمایش آثار تجسمی هنرهای مدرن اجرا شد که در آن، اجراکنندگان بالباسهای نمادین ایرانی، حرکاتی اجرا کردند که نه تئاتر بود و نه حرکات موزون، بلکه حرکاتی بود که بهواسطه آنها، فضاهای جدیدی خلق و وجه تجسمی آثار بهتر درک شد .
جامعه هنری ما سابقه ذهنی از هنرهای معاصر دارد، اما گسستی بین آن زمان و سالهای اخیر است، این گسست فکری باعث شده هنرمندان جوان امروز ما از گذشته پربار هنرهای تجسمی کشور دور باشند و مجبور شوند برای شناخت و درک فضاهای هنرهای معاصر (ویدئوآرت، چیدمان، هنر اجرایی) از نو شروع کنند.
برای ایجاد این فضاها نیاز به حامیانی از ميان هنرمندان و منتقدان باسابقه فعالیت درزمینه هنرهای معاصر داریم، البته در ایران میل به معاصر بودن به وجود آمده که بخش زیادی از این گرایش به بینالهای خارجی بازمیگردد، چراکه براي مثال در بینال ونیز که یکی از مهمترین بینالهای هنری است، بخش بزرگی از نمایش آثار به هنرهای معاصر اختصاص دادهشده است.
در نقاشی با یک اثر دوبعدی روبرو هستیم، اما در پرفورمنس با رفتار هنرمند مواجهیم، رفتار اجراكننده پرفورمنس از رفتار اجتماعی و فرهنگی او تأثیر گرفته و به همین دليل، پرفورمنس کمتر میتواند تحت تأثیر آثار غرب باشد. در تئاتر هم دکور، دیالوگ بازیگر، جایگاه مخاطب و بازیگر تعریفشده، اما در پرفورمنس همهچیز در نوعی سیالیت بیواسطه شکل میگیرد، درنتیجه کوچکترین ذهنیتها و رفتار اجراکننده پرفورمنس درنتیجه نهایی اثر تأثیر میگذارد.
سالها پیش در جهان هنر، مدیومهای هنری مختلف مثل نقاشی، تئاتر و سینما از هم تفکیک میشدند، اما امروز این مسئله مهم نیست و بیان و کیفیت هنری در هنرهای جدید پرفورمنس، ویدئوآرت و چیدمان بسيار مهمتر است.
درواقع هنرهای معاصر در درک لحظهای برخورد مخاطب با اثر شکل میگیرند و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به هنرهایی مثل نقاشی دارند. در یک پرفورمنس، مخاطب در یکزمان خاص در مکان تعیینشدهای با اثر برخورد میکند و اثر بر اساس درک مخاطب طراحی میشود، اما نقاشی بر اساس بیان چیزی طراحی میشود.
رئیس آموزشگاه هنري کاشانه هنراین یادداشت شفاهی است